جلوه عقل؛ تأملی در مبانی فلسفی حقوق بین الملل
حوزه های تخصصی:
شماره صفحات:
۱۲۱ - ۱۵۴
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
عقل گرایی یکی از اندیشه های فلسفی قرن هفدهم است که امور را بر مبنای تجلیات عقلی و نگاه مبتنی بر عقلانیت بعنوان تنها منبع موثق شناخت، در مقابل تجربه گرایی می سنجد. این مکتب فکری که بر اولویت و حاکمیت عقل تأکید می کند، در علوم مختلف و از جمله حقوق و نیز در حقوق بین الملل دیده می شود. نظر به اینکه عقل موجبات تحولات سریع و متنوعی در حقوق بین الملل را فراهم آورده است، مسأله اصلی این مقاله، مطالعه و ارزیابی میزان تأثیر عقل گرایی بر مبانی و نظم کنونی حقوق بین الملل، می باشد. بر این اساس، ضمن اینکه ریشه ها و آثار ورود مباحث عقل گرایانه به حقوق بین الملل و خودنمائی آن در عرصه نبرد میان سنت و مدرنیته، سنجیده می شود، مشخص می شود که رویکردهای عقل گرایانه در شاخه های مختلف حقوق بین الملل نفوذ و ظهور کرده است و قواعد و اسناد عمده و متعدد بین المللی بر مبنای آن سرشته شده است. این مقاله که بر اساس روشی توصیفی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده است با این هدف نگارش یافته که به تبیین تأثیرات عقلی بر رویکردها و رویه های دولتی در عرصه حقوق بین الملل بپردازد و از این طریق برخی تحولات کنونی حقوق بین الملل را بر مبنای عقل توجیه کند. نتیجه مطالعات حاکی از این است که در شاخه های مختلف حقوق بین الملل ضمن اینکه سرایت و جریان نگاه عقل گرایانه تأیید می شود، در عمل نیز می توان رد پای عقل گرایانه حقوقی را در عملکرد دولت ها، سازمان های بین المللی و مراجع حل و فصل اختلاف بین المللی، به وضوح مشاهده کرد، به رغم اینکه رویارویی جدی میان عقل با واقعیت جامعه جهانی دیده می شود.Influence of the Reason: A Deliberation on the Philosophical Bases of the International Law
Rationalism is a seventieth century philosophical thought that evaluates issues on the basis of reason as the only valid resource of knowledge and has empiricism as its opponent view. Generally, the school of thought emphasizes on the primacy of reason in different sciences inter alia the international law. Given that reason has provided a basis for rapid and widespread developments in international law, the main issue of this article is to study and evaluate the impact of rationalism on the current bases and order of international law. Accordingly, the impacts of rationalism on international law and its emergence as the battle field of tradition and modernization will be considered in this context. It is obvious that rational approaches have influence on different branches of international law and many important international rules and documents are created according to it. The main aim of this article, which is based on a descriptive-analytical method and library studies, is explaining the rational effects on states’ approaches and practices in international law, and then justify some current developments in international law on the basis of reason. The results of the studies indicate that in different branches of international law, while the transmission and flow of the rationalist approaches is confirmed, in practice, also the legal rationalist traces can be clearly seen in the practice of the states, international organizations and international dispute settlement bodies, although there is a serious confrontation between reason and the reality of the world community.