بایدها و نبایدهاى تبلیغ در اروپـــا
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
نگارنده این سطور، چندین ماه در هُلند و چند کشور دیگر اروپایى اقامت داشته و علاوه بر فعالیّتهاى تبلیغى، وضعیت فرهنگى این کشورها را مورد توجه قرار داده است،و چون از نزدیک ضرورتها و مسائل تبلیغ در اروپا را مشاهده کرده است، براى آگاهى عزیزان روحانى، برخى از تجربیات و دریافتهاى تلخ و شیرین خود را از این سفر در پى مىآورد.
هلنــد
هلند کشورى است پادشاهى و در شمال غرب قاره اروپا قرار دارد. از طرف شمال و غرب به دریاى شمال و از جنوب به کشور بلژیک، و از شرق، همسایه آلمان است.
زمینهاى اکثر مناطق هلند پایینتر از سطح دریا است، لذا با ساختن سدهاى مختلف زمین را خشک کرده و براى کشاورزى از آن استفاده مىکنند. مردم هلند همیشه در حال مبارزه با پیشروى و هجوم آب دریا هستند. در این کشور، اکثر روزهاى تابستان و زمستان هوا بارانى است، و به طور متوسط در سال، 800 میلىمتر باران مىبارد.
بزرگترین بندر تجارى جهان بندر «روتردام» است که در هلند قرار دارد. مقرّ صلح بینالمللى -دادگاه لاهه- نیز در شهر دنهاگِ (لاهه) هلند واقع شده است.
وضعیت جمعیتى و فرهنگى هلند
نزدیک به یک میلیون نفر از جمعیت پانزده میلیون نفرى هلند مسلماناند که اکثر آنان مهاجرین کشورها مسلمان نشین مىباشند. در کشور هلند کتابخانههاى فراوانى وجود دارد، و شصت درصد از جوانان زیر هفده سال، عضو کتابخانهاند، کتابهاى موجود در کتابخانههاى هلند بیش از چهل و یک میلیون جلد است و بعضى از کتابخانههاى ویژه کودکان در کشور هلند از بزرگترین کتابخانههاى کشور ما نیز بزرگتر است.
استفاده از کتابخانهها و حتى کتابهاى خطى آنها، بسیار آسان است. تمام کتابها به صورت قفسه باز است. شاید بتوان گفت، تعداد رایانههاى موجود در کتابخانهها بیش از تعداد مراجعه کنندگان به آنجا است. در هر کتابخانه دستگاههاى متعدد زیراکس آماده است، تا هرکس هر قسمتى از کتابى را که مىخواهد، بتواند خودش از آن زیراکس بگیرد.
نگاهى به کلیسا
جاى جاى هر شهر و روستا نمایانگر کلیساهایى است، که ساختمان قدیمى آنها حکایت از سابقه تاریخى بناى آنها دارد.
روز یکشنبه بعضى از کلیساها - نه همه آنها- برنامه مذهبى (اعم از سرود، نیایش، آهنگ، موعظه توسط کشیش، قرائت عهدین و...) دارند و همه اقشار مردم از زن و مرد و کودک و سالخوردگان و حتى مریضهاى روى صندلى چرخدار به کلیسا و کنیسه مىروند. تلویزیون هلند نیز از ساعت نه تا یازده صبح، مراسم بعضى از کلیساها را به طور مستقیم پخش مىکند.
بعضى از کلیساها براثر عدم مراجعه مردم به آنها، کاملاً تعطیل است و حتى در روز یکشنبه نیز در آنها بسته است. لذا گاهى این کلیساها را در معرض فروش قرار مىدهند و مسلمانان- مانند مسلمانان ترکیهاى یا مغربى- آنها را خریده و تبدیل به مسجد مىکنند، اصل این عمل بیان کننده به ضعف گراییدن مسیحیّت، و رشد و بالندگى اسلام در اروپا است. بعضى از کشیشها براى سرپوش نهادن بر این موضوع گاهى کمکهاى بسیار اندکى به بعضى از پناهندگان کشورهاى دیگر که به اروپا کوچ کردهاند، نموده و ادعا مىکنند که ما کلیساهاى خود را فروختهایم تا با پول آن به پناهندگان کمک کنیم، و به این وسیله مىخواهند آنان را متمایل به مسیحیت کنند.
ضمنا چون ازدواج براى کشیش ناپسند شمرده مىشود، اکثر کشیشها دوستِ دختر دارند که با آنها زندگى مىکنند. تنها تفاوت این ارتباط با ازدواج در این است، که از به وجود آمدن فرزند جلوگیرى مىکنند، دوستِ دختر داشتن در اینگونه کشورها رسمى است، ولى ازدواج به شمار نمىآید. بعضى از کشیشان نیز گاهى به اعمال بسیار زشت جنسى روى مىآورند، که حتى در مناظرههاى تلویزیونى نیز گاهى عنوان مىشود.
برخى از آداب مردم هلند
رفتارهاى زیر نشانگر روحیه قناعت و پرهیز از اسراف، برنامه ریزى و نظم و انضباط در تمامى امور زندگى و رعایت موازین ا خلاق اجتماعى و عمومى در رفتار فردى و اجتماعى جامعه هلند است.
1) مردم معمولاً روزى 2 بار (صبحانه و شام) غذا مىخورند، کمتر کسى یافت مىشود که ناهار نیز بخورد، تنها برخى از کارگران، هنگام ظهر یک ساندویچ کوچک مىخورند.
2) هرگز بدون اطلاع قبلى براى مهمانى به منزل کسى نمىروند.
3) ساعت شش تا هفت بعدازظهر که وقت شام است از تماسهاى تلفنى خوددارى مىکنند.
4) پذیرایى از مهمان تنها با یک فنجان قهوه - بدون هیچچیز دیگر- است.
5) احترام فوقالعاده به قانون، مخصوصا قانون پرداخت مالیات و قانونهاى رانندگى، به همین جهت بسیار بعید است که بتوان در شهرها ماشینى را دید که اثر خراش و حادثهدیدگى یا حتى اثر تصادف جزئى بر آن باشد. هیچ ماشینى در هیچ شرایطى بوق نمىزند.
6) احترام زیاد به دیگران به خصوص موقع اوّلین برخورد، سلام و تحیّت و خداحافظى با هر شخصى، جزو مهمترین آداب آنان است.
7) صرفهجویى فراوان در مصرف برق و هر نوع هزینه زندگى، بهطورى که گاهى یک وزیر با دوچرخه به سرکار مىرود و در اطاق کار خود قهوه را تهیه کرده و یا براى مهمان مىآورد.
وضعیت فرهنگى و دینى مسلمانان
مسلمانان بزرگترین اقلیت مذهبى هلند هستند و فعالیّتهاى فردى اسلامى فراوانى دارند، اقلیّت مسلمانان از اقوام و ملیّتهاى مختلف تشکیل شده است و حتى گاهى در یک شهر اروپائى دهها هزار نفر شیعه ایرانى حضور دارند. حضور زنان ترکیهاى با حجاب کامل و نیز زنان مسلمان عرب در اکثر کوچهها و خیابانها، حکایت از حضور دین مقدس اسلام در هلند دارد.
اگر چه ایرانیان مکان خاصى براى اجتماعاتشان ندارند، ولى مسلمانان دیگر مساجدى را ساختهاند، و در آن مساجد برنامههاى مذهبى خود را به زبانهاى عربى، ترکى، کردى، اردو، فارسى و انگلیسى اجرا مىکنند. بعضى از این مساجد، ساختمانهایى است که از شهردارى اجاره شده است. گاهى نیز مسلمانان، بعضى از کلیساها را براى مراسم خود اجاره مىکنند، آنچنان که یک طلبه عراقى در نزدیکى آمستردام، یک کلیسا را براى دهه محرم اجاره و مراسم روضهخوانى و سینهزنى را آنجا برپا کرده بود، و یک ایرانى که در آن مراسم شرکت کرده، خواب عجیبى نیز در مورد آن دیده بود که فعلاً از ذکر آن خوددارى مىشود.
عامل رشد تشیّع در اروپا دو مسأله مهم بوده است؛ اوّل: انقلاب اسلامى ایران که توانست، مکتب تشیّع را به مردم اروپا معرفى کند. دوم: ظلمهاى فراوان صدام به مردم، موجب شد که شیعیان از عراق به سراسر جهان و خصوصا اروپا رفته و به این وسیله تشیّع را به همهجاى دنیا رساندند (عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد). هر کجا مسلمان عراقى حضور دارد، نام مبارک اهل بیت علیهمالسلام نیز زینت بخش محافل است.
مجالس ذکر مصائب اهل بیت و روضهخوانى آنچنان گسترده است که حتى شاهد بودم در فرودگاه فرانکفورت آلمان، یک تاجر بحرینى در حالى که محاسن خود را تراشیده و کراوات داشت، براى دوست عرب خود روضه مىخواند و دو نفرى عزادارى و گریه مىکردند. حتى متأسفانه در بعضى از شهرهاى هلند روز عاشورا قمهزنى نیز اجرا شده بود. علاوه بر اینها کردهاى ایران و عراق و ترکیه که غالبا نیز از اهل سنّت هستند، جلسات عزادارى بسیار مفصل -گاهى با بیش از یکهزار شرکت کننده- براى سیدالشهداء علیهالسلام مىگرفتند، حتى در منازل خود نیز جلسه روضه خانگى داشتند.
در اکثر شهرهاى کشورهاى مختلف اروپا که به آنجا سفرکردم، جوانان مستبصر ى را مىدیدم که آینده روشن تشیّع را در قلب اروپا نوید مىدادند. برخى از طلابى که خود از مستبصران بودند، تمام افرادى که در مسجد آنان شرکت مىکردند مستبصر نموده و همه آن جوانان را تابع و پیرو مکتب اهل بیت علیهمالسلام کرده بودند.
به رغم این شور و اشتیاق، متأسفانه اکثر ایرانیانى که همزمان با وقوع انقلاب اسلامى از ایران فرار کرده و به اروپا رفتهاند گرفتار نوعى گریز از دین هستند کاملاً بر عکس کسانى که از ترکیه یا عراق یا مصر یا الجزایر و مراکش به دلیل غیر اسلامى بودن کشورشان و براى حفظ دین خود به عنوان مهاجر به اروپا رفتهاند و لذا در اروپا ایرانیان فرارى، افرادى کمتوجه به دین و ترکها یا الجزایرىها انسانهایى متدیّن معرفى شدهاند. ولى در عین حال لازم است براى حفظ و صیانت از آبروى تشیّع، به تبلیغ دینى ایرانیان فرارى روى آورده و آنان را به سوى مذهب رهنمایى کنیم تا از آثار سوء تبلیغاتى بر ضد مذهب و کشور خود در امان باشیم.
تبلیغ در اروپا و وظایف حوزه
بىتردید عطش حقخواهى و حقیقتجویى روز افزون در بین مردم اروپا و به خصوص مهاجرینى که با حضور در اروپا و مشاهده کمبود معنویت در آن جامعه و درک نیاز بشریّت به پشتوانهاى ماوراءطبیعى، به سوى کاملترین دین روى آوردهاند، وظیفه دوچندانى را براى حوزه علمیه ایجاد کرده است. آنچه اکثر مبلغین و روحانیان ارجمند به آن اذعان دارند، آن است که استقبال افراد مختلف، اعم از مسلمانانى که حقایق و معارف به آنها ابلاغ نشده است و غیر مسلمانانى که کورسویى از انوار توحید و معرفت اسلامى را دیده و به سوى آن جذب شده و به دنبال درک و دریافت کامل معارف نورانى دین حنیف هستند، قابل توصیف نیست و بىشک سرزمین اروپا سرزمینى است که بذر توحید در آن بهترین ثمرات را به دنبال خواهد داشت.
لذا بر حوزههاى علمیه فرض است که معارف و احکام نورانى اسلام را به مشتاقان آن سرزمینها برسانند و عطش معرفت جویى آنان را سیراب کنند.
بنده در مدتى که در اروپا بودم جلسات تبلیغى متعددى براى ایرانیان داشتم. از نماز جماعت و مراسم دعاى کمیل و سخنرانى قبل از دعا، تا جلساتى که براى محصلان دبستان و مدرسه راهنمایى و حتى دانشجویان و نیز براى خانمهاى ایرانى
داشتم. اگر چه در ابتدا با جلساتى که حتى تعداد شرکت کنندگان گاهى به پنجنفر نمىرسید، شروع کردیم، ولى بحمدالله در ادامه جلساتى برقرار شد، که بیش از صدنفر شرکت کننده داشت و در هر جلسه شاید یکنفر اظهار توبه و ندامت مىکرد.
حوزه علمیه قم که رسالت جهانى حفظ شیعیان و رشد و بالندگى مکتب اهل بیت علیهمالسلام را بر عهده دارد، باید با تلاش جدى و گسترده فرهنگى و تبلیغى خلأ فکرى و دینى مسلمانان و مشتاقان اروپا را پاسخگو باشد. هماکنون تنها عدهاى از طلاب که عموما مبتدى بوده و اکثر آنان تا شرحلمعه درس خواندهاند، مبلغان ما در اروپا مىباشند، بعضى از این طلاب خوشبختانه با کمترین امکانات فعالیّت بسیار زیادى دارند، بهطورى که یک برادر عزیز روحانى -که باید ایشان و امثال ایشان را افتخار حوزه دانست- در یک سال توانسته است هشتادوشش نفر مسیحى را مسلمان نماید، اما در عین حال روحانى دیگرى با کمال تأسف، در حالى که خانمى بیش از هشتاد روز در انتظار بود، تا شهادتین را به او تعلیم بدهد و مسلمان شود امّا این طلبه چنین وقتى را در اختیار او نگذارده بود.
هر طلبهاى که براى تبلیغ به اروپا مىرود، ضرورتا باید با فقه اهل سنّت آشنا باشد، زیرا اهل سنت مسائل فقهى خود را همیشه به طلاب شیعه ارجاع مىدهند. از طرف دیگر اتحاد روحانیان از واجبات و ضروریات است.
امروزه، زمینههاى خوبى براى تبلیغ اسلام و تشیع وجود دارد.
اولاً: برنامههاى تلویزیونى متعددى وجود دارد که به شدّت از حضور یک روحانى اسلام شناس استقبال مىکنند و این در حالى است که ما تاکنون به این مسأله توجه نکردهایم و هر هفته چند برنامه تلویزیونى درباره اسلام، در آن کشور مسائل اسلامى را اشتباها -نهمغرضانه- به غلط بیان مىکنند.
دوما: زمینه دیگر، این است که در هلند چهار دانشکده الهیات مسیحى وجود دارد و اکنون نیز یک دانشکده الهیات اسلامى در شهر روتردام تشکیل شده که استقبال فراوانى از آن شده است، بهطورى که ظرف مدّت دو هفته ثبت نام، با اینکه ظرفیّت پذیرش بیست نفر بود، امّا بیش از شصت نفر ثبت نام کرده بودند. جالب است، بدانیم تمام استادان این دانشکده حتى استاد مسیحى که درس ادیان مىگوید، مجانى تدریس مىکنند. برنامه درسى این دانشکده بسیار جالب است، بنده وقتى در جلسه برنامهریزى آموزشى آن شرکت کردم، پیشنهاد تشکیل کلاسهاى «تاریخ تدوین حدیث»، «ترجمه قرآن»، «فلسفه اخلاق»، «فرق و مذاهـب»، و «فقـه جعـفرى» را دادم و سـرفصـل آنهـا را تهیـه و ارائـه کـردم کـه همـگى مـورد قبـول واقـع شـد.
چند نکته دیگر
1 ـ مهمترین محور براى سخنرانى و جلسات باید مسأله آزادى ، حدیث، معنویت و عرفان اسلامى و مطالبى از این قبیل باشد، امّا مسائلى مانند اقتصاد اسلامى یا تاریخى و فقهى جاذبهاى ندارد.
2 ـ چون درویشهاى نعمتالهى و نقشبندى در اروپا حضور گستردهاى دارند، لازم است طلاب با مسلکهاى صوفیانه نیز آشنا باشند.
3ـ متأسفانه بهائیان و قادیانىها، فعالیّتهاى تبلیغاتى گستردهاى به صورت جلسه و بحث و مناظره و ترویج کتاب دارند و باید با آمادگى قبلى در این دو موضوع به اروپا رفت.
4 ـ همیشه به غرب به عنوان مرکز فحشا نگاه نکنیم، زیرا در آنجا نیز غلبه با عفت و پاکدامنى است.
5 ـ باید علما و طلاب را از پرداختن به کارهاى تجارى به شدت منع کرد، زیرا از این ناحیه متضرر خواهیم شد.
6 ـ کتابهاى دینى به خصوص شیعى در اروپا بسیار اندک است. همه نوع کتابى، چون مفاتیح و کتابهاى کودکان و حتى روزنامههاى ایران و مجلات و کتب حوزوى باید به همه کشورهاى اروپا و کتابخانههاى آنجا ارسال شود، تابه این وسیله علاوه بر تغذیه فکرى شیعیان، جلوى کتابهاى منافقین نیز گرفته شود.
7 ـ باید فکرى جدّى براى مسایل فرهنگى فرزندان ایرانیان مقیم خارج بلکه فرزندان عموم مسلمانان کرد، چون اکثر آنان خط فارسى و عربى را نمىدانند، لذا با فرهنگ مکتوب اسلامى نمىتوانند رابطه برقرار کنند.
8 ـ مستبصران فراوانى در اروپا هستند که تنها تحت تأثیر معنویت امام خمینى رحمهالله و به برکت خون شهداى انقلاب اسلامى، شیعه شدهاند. امّا از ولایت اهل بیت علیهمالسلام هیچ اطلاعى ندارند و بسیار مشتاق شنیدن پیام ولایت و کتابهاى مربوط به اهل بیت علیهمالسلام هستند، لذا باید براى آنان تدبیرى اندیشید.
9 ـ سؤالات و نیازهاى فراوان فقهى اروپا که ما هنوز فکر و تدبیرى براى پاسخ آنها نیندیشیدهایم، زیاد است که به خواست خداى بزرگ در مقالى دیگر خواهیم آورد.
هلنــد
هلند کشورى است پادشاهى و در شمال غرب قاره اروپا قرار دارد. از طرف شمال و غرب به دریاى شمال و از جنوب به کشور بلژیک، و از شرق، همسایه آلمان است.
زمینهاى اکثر مناطق هلند پایینتر از سطح دریا است، لذا با ساختن سدهاى مختلف زمین را خشک کرده و براى کشاورزى از آن استفاده مىکنند. مردم هلند همیشه در حال مبارزه با پیشروى و هجوم آب دریا هستند. در این کشور، اکثر روزهاى تابستان و زمستان هوا بارانى است، و به طور متوسط در سال، 800 میلىمتر باران مىبارد.
بزرگترین بندر تجارى جهان بندر «روتردام» است که در هلند قرار دارد. مقرّ صلح بینالمللى -دادگاه لاهه- نیز در شهر دنهاگِ (لاهه) هلند واقع شده است.
وضعیت جمعیتى و فرهنگى هلند
نزدیک به یک میلیون نفر از جمعیت پانزده میلیون نفرى هلند مسلماناند که اکثر آنان مهاجرین کشورها مسلمان نشین مىباشند. در کشور هلند کتابخانههاى فراوانى وجود دارد، و شصت درصد از جوانان زیر هفده سال، عضو کتابخانهاند، کتابهاى موجود در کتابخانههاى هلند بیش از چهل و یک میلیون جلد است و بعضى از کتابخانههاى ویژه کودکان در کشور هلند از بزرگترین کتابخانههاى کشور ما نیز بزرگتر است.
استفاده از کتابخانهها و حتى کتابهاى خطى آنها، بسیار آسان است. تمام کتابها به صورت قفسه باز است. شاید بتوان گفت، تعداد رایانههاى موجود در کتابخانهها بیش از تعداد مراجعه کنندگان به آنجا است. در هر کتابخانه دستگاههاى متعدد زیراکس آماده است، تا هرکس هر قسمتى از کتابى را که مىخواهد، بتواند خودش از آن زیراکس بگیرد.
نگاهى به کلیسا
جاى جاى هر شهر و روستا نمایانگر کلیساهایى است، که ساختمان قدیمى آنها حکایت از سابقه تاریخى بناى آنها دارد.
روز یکشنبه بعضى از کلیساها - نه همه آنها- برنامه مذهبى (اعم از سرود، نیایش، آهنگ، موعظه توسط کشیش، قرائت عهدین و...) دارند و همه اقشار مردم از زن و مرد و کودک و سالخوردگان و حتى مریضهاى روى صندلى چرخدار به کلیسا و کنیسه مىروند. تلویزیون هلند نیز از ساعت نه تا یازده صبح، مراسم بعضى از کلیساها را به طور مستقیم پخش مىکند.
بعضى از کلیساها براثر عدم مراجعه مردم به آنها، کاملاً تعطیل است و حتى در روز یکشنبه نیز در آنها بسته است. لذا گاهى این کلیساها را در معرض فروش قرار مىدهند و مسلمانان- مانند مسلمانان ترکیهاى یا مغربى- آنها را خریده و تبدیل به مسجد مىکنند، اصل این عمل بیان کننده به ضعف گراییدن مسیحیّت، و رشد و بالندگى اسلام در اروپا است. بعضى از کشیشها براى سرپوش نهادن بر این موضوع گاهى کمکهاى بسیار اندکى به بعضى از پناهندگان کشورهاى دیگر که به اروپا کوچ کردهاند، نموده و ادعا مىکنند که ما کلیساهاى خود را فروختهایم تا با پول آن به پناهندگان کمک کنیم، و به این وسیله مىخواهند آنان را متمایل به مسیحیت کنند.
ضمنا چون ازدواج براى کشیش ناپسند شمرده مىشود، اکثر کشیشها دوستِ دختر دارند که با آنها زندگى مىکنند. تنها تفاوت این ارتباط با ازدواج در این است، که از به وجود آمدن فرزند جلوگیرى مىکنند، دوستِ دختر داشتن در اینگونه کشورها رسمى است، ولى ازدواج به شمار نمىآید. بعضى از کشیشان نیز گاهى به اعمال بسیار زشت جنسى روى مىآورند، که حتى در مناظرههاى تلویزیونى نیز گاهى عنوان مىشود.
برخى از آداب مردم هلند
رفتارهاى زیر نشانگر روحیه قناعت و پرهیز از اسراف، برنامه ریزى و نظم و انضباط در تمامى امور زندگى و رعایت موازین ا خلاق اجتماعى و عمومى در رفتار فردى و اجتماعى جامعه هلند است.
1) مردم معمولاً روزى 2 بار (صبحانه و شام) غذا مىخورند، کمتر کسى یافت مىشود که ناهار نیز بخورد، تنها برخى از کارگران، هنگام ظهر یک ساندویچ کوچک مىخورند.
2) هرگز بدون اطلاع قبلى براى مهمانى به منزل کسى نمىروند.
3) ساعت شش تا هفت بعدازظهر که وقت شام است از تماسهاى تلفنى خوددارى مىکنند.
4) پذیرایى از مهمان تنها با یک فنجان قهوه - بدون هیچچیز دیگر- است.
5) احترام فوقالعاده به قانون، مخصوصا قانون پرداخت مالیات و قانونهاى رانندگى، به همین جهت بسیار بعید است که بتوان در شهرها ماشینى را دید که اثر خراش و حادثهدیدگى یا حتى اثر تصادف جزئى بر آن باشد. هیچ ماشینى در هیچ شرایطى بوق نمىزند.
6) احترام زیاد به دیگران به خصوص موقع اوّلین برخورد، سلام و تحیّت و خداحافظى با هر شخصى، جزو مهمترین آداب آنان است.
7) صرفهجویى فراوان در مصرف برق و هر نوع هزینه زندگى، بهطورى که گاهى یک وزیر با دوچرخه به سرکار مىرود و در اطاق کار خود قهوه را تهیه کرده و یا براى مهمان مىآورد.
وضعیت فرهنگى و دینى مسلمانان
مسلمانان بزرگترین اقلیت مذهبى هلند هستند و فعالیّتهاى فردى اسلامى فراوانى دارند، اقلیّت مسلمانان از اقوام و ملیّتهاى مختلف تشکیل شده است و حتى گاهى در یک شهر اروپائى دهها هزار نفر شیعه ایرانى حضور دارند. حضور زنان ترکیهاى با حجاب کامل و نیز زنان مسلمان عرب در اکثر کوچهها و خیابانها، حکایت از حضور دین مقدس اسلام در هلند دارد.
اگر چه ایرانیان مکان خاصى براى اجتماعاتشان ندارند، ولى مسلمانان دیگر مساجدى را ساختهاند، و در آن مساجد برنامههاى مذهبى خود را به زبانهاى عربى، ترکى، کردى، اردو، فارسى و انگلیسى اجرا مىکنند. بعضى از این مساجد، ساختمانهایى است که از شهردارى اجاره شده است. گاهى نیز مسلمانان، بعضى از کلیساها را براى مراسم خود اجاره مىکنند، آنچنان که یک طلبه عراقى در نزدیکى آمستردام، یک کلیسا را براى دهه محرم اجاره و مراسم روضهخوانى و سینهزنى را آنجا برپا کرده بود، و یک ایرانى که در آن مراسم شرکت کرده، خواب عجیبى نیز در مورد آن دیده بود که فعلاً از ذکر آن خوددارى مىشود.
عامل رشد تشیّع در اروپا دو مسأله مهم بوده است؛ اوّل: انقلاب اسلامى ایران که توانست، مکتب تشیّع را به مردم اروپا معرفى کند. دوم: ظلمهاى فراوان صدام به مردم، موجب شد که شیعیان از عراق به سراسر جهان و خصوصا اروپا رفته و به این وسیله تشیّع را به همهجاى دنیا رساندند (عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد). هر کجا مسلمان عراقى حضور دارد، نام مبارک اهل بیت علیهمالسلام نیز زینت بخش محافل است.
مجالس ذکر مصائب اهل بیت و روضهخوانى آنچنان گسترده است که حتى شاهد بودم در فرودگاه فرانکفورت آلمان، یک تاجر بحرینى در حالى که محاسن خود را تراشیده و کراوات داشت، براى دوست عرب خود روضه مىخواند و دو نفرى عزادارى و گریه مىکردند. حتى متأسفانه در بعضى از شهرهاى هلند روز عاشورا قمهزنى نیز اجرا شده بود. علاوه بر اینها کردهاى ایران و عراق و ترکیه که غالبا نیز از اهل سنّت هستند، جلسات عزادارى بسیار مفصل -گاهى با بیش از یکهزار شرکت کننده- براى سیدالشهداء علیهالسلام مىگرفتند، حتى در منازل خود نیز جلسه روضه خانگى داشتند.
در اکثر شهرهاى کشورهاى مختلف اروپا که به آنجا سفرکردم، جوانان مستبصر ى را مىدیدم که آینده روشن تشیّع را در قلب اروپا نوید مىدادند. برخى از طلابى که خود از مستبصران بودند، تمام افرادى که در مسجد آنان شرکت مىکردند مستبصر نموده و همه آن جوانان را تابع و پیرو مکتب اهل بیت علیهمالسلام کرده بودند.
به رغم این شور و اشتیاق، متأسفانه اکثر ایرانیانى که همزمان با وقوع انقلاب اسلامى از ایران فرار کرده و به اروپا رفتهاند گرفتار نوعى گریز از دین هستند کاملاً بر عکس کسانى که از ترکیه یا عراق یا مصر یا الجزایر و مراکش به دلیل غیر اسلامى بودن کشورشان و براى حفظ دین خود به عنوان مهاجر به اروپا رفتهاند و لذا در اروپا ایرانیان فرارى، افرادى کمتوجه به دین و ترکها یا الجزایرىها انسانهایى متدیّن معرفى شدهاند. ولى در عین حال لازم است براى حفظ و صیانت از آبروى تشیّع، به تبلیغ دینى ایرانیان فرارى روى آورده و آنان را به سوى مذهب رهنمایى کنیم تا از آثار سوء تبلیغاتى بر ضد مذهب و کشور خود در امان باشیم.
تبلیغ در اروپا و وظایف حوزه
بىتردید عطش حقخواهى و حقیقتجویى روز افزون در بین مردم اروپا و به خصوص مهاجرینى که با حضور در اروپا و مشاهده کمبود معنویت در آن جامعه و درک نیاز بشریّت به پشتوانهاى ماوراءطبیعى، به سوى کاملترین دین روى آوردهاند، وظیفه دوچندانى را براى حوزه علمیه ایجاد کرده است. آنچه اکثر مبلغین و روحانیان ارجمند به آن اذعان دارند، آن است که استقبال افراد مختلف، اعم از مسلمانانى که حقایق و معارف به آنها ابلاغ نشده است و غیر مسلمانانى که کورسویى از انوار توحید و معرفت اسلامى را دیده و به سوى آن جذب شده و به دنبال درک و دریافت کامل معارف نورانى دین حنیف هستند، قابل توصیف نیست و بىشک سرزمین اروپا سرزمینى است که بذر توحید در آن بهترین ثمرات را به دنبال خواهد داشت.
لذا بر حوزههاى علمیه فرض است که معارف و احکام نورانى اسلام را به مشتاقان آن سرزمینها برسانند و عطش معرفت جویى آنان را سیراب کنند.
بنده در مدتى که در اروپا بودم جلسات تبلیغى متعددى براى ایرانیان داشتم. از نماز جماعت و مراسم دعاى کمیل و سخنرانى قبل از دعا، تا جلساتى که براى محصلان دبستان و مدرسه راهنمایى و حتى دانشجویان و نیز براى خانمهاى ایرانى
داشتم. اگر چه در ابتدا با جلساتى که حتى تعداد شرکت کنندگان گاهى به پنجنفر نمىرسید، شروع کردیم، ولى بحمدالله در ادامه جلساتى برقرار شد، که بیش از صدنفر شرکت کننده داشت و در هر جلسه شاید یکنفر اظهار توبه و ندامت مىکرد.
حوزه علمیه قم که رسالت جهانى حفظ شیعیان و رشد و بالندگى مکتب اهل بیت علیهمالسلام را بر عهده دارد، باید با تلاش جدى و گسترده فرهنگى و تبلیغى خلأ فکرى و دینى مسلمانان و مشتاقان اروپا را پاسخگو باشد. هماکنون تنها عدهاى از طلاب که عموما مبتدى بوده و اکثر آنان تا شرحلمعه درس خواندهاند، مبلغان ما در اروپا مىباشند، بعضى از این طلاب خوشبختانه با کمترین امکانات فعالیّت بسیار زیادى دارند، بهطورى که یک برادر عزیز روحانى -که باید ایشان و امثال ایشان را افتخار حوزه دانست- در یک سال توانسته است هشتادوشش نفر مسیحى را مسلمان نماید، اما در عین حال روحانى دیگرى با کمال تأسف، در حالى که خانمى بیش از هشتاد روز در انتظار بود، تا شهادتین را به او تعلیم بدهد و مسلمان شود امّا این طلبه چنین وقتى را در اختیار او نگذارده بود.
هر طلبهاى که براى تبلیغ به اروپا مىرود، ضرورتا باید با فقه اهل سنّت آشنا باشد، زیرا اهل سنت مسائل فقهى خود را همیشه به طلاب شیعه ارجاع مىدهند. از طرف دیگر اتحاد روحانیان از واجبات و ضروریات است.
امروزه، زمینههاى خوبى براى تبلیغ اسلام و تشیع وجود دارد.
اولاً: برنامههاى تلویزیونى متعددى وجود دارد که به شدّت از حضور یک روحانى اسلام شناس استقبال مىکنند و این در حالى است که ما تاکنون به این مسأله توجه نکردهایم و هر هفته چند برنامه تلویزیونى درباره اسلام، در آن کشور مسائل اسلامى را اشتباها -نهمغرضانه- به غلط بیان مىکنند.
دوما: زمینه دیگر، این است که در هلند چهار دانشکده الهیات مسیحى وجود دارد و اکنون نیز یک دانشکده الهیات اسلامى در شهر روتردام تشکیل شده که استقبال فراوانى از آن شده است، بهطورى که ظرف مدّت دو هفته ثبت نام، با اینکه ظرفیّت پذیرش بیست نفر بود، امّا بیش از شصت نفر ثبت نام کرده بودند. جالب است، بدانیم تمام استادان این دانشکده حتى استاد مسیحى که درس ادیان مىگوید، مجانى تدریس مىکنند. برنامه درسى این دانشکده بسیار جالب است، بنده وقتى در جلسه برنامهریزى آموزشى آن شرکت کردم، پیشنهاد تشکیل کلاسهاى «تاریخ تدوین حدیث»، «ترجمه قرآن»، «فلسفه اخلاق»، «فرق و مذاهـب»، و «فقـه جعـفرى» را دادم و سـرفصـل آنهـا را تهیـه و ارائـه کـردم کـه همـگى مـورد قبـول واقـع شـد.
چند نکته دیگر
1 ـ مهمترین محور براى سخنرانى و جلسات باید مسأله آزادى ، حدیث، معنویت و عرفان اسلامى و مطالبى از این قبیل باشد، امّا مسائلى مانند اقتصاد اسلامى یا تاریخى و فقهى جاذبهاى ندارد.
2 ـ چون درویشهاى نعمتالهى و نقشبندى در اروپا حضور گستردهاى دارند، لازم است طلاب با مسلکهاى صوفیانه نیز آشنا باشند.
3ـ متأسفانه بهائیان و قادیانىها، فعالیّتهاى تبلیغاتى گستردهاى به صورت جلسه و بحث و مناظره و ترویج کتاب دارند و باید با آمادگى قبلى در این دو موضوع به اروپا رفت.
4 ـ همیشه به غرب به عنوان مرکز فحشا نگاه نکنیم، زیرا در آنجا نیز غلبه با عفت و پاکدامنى است.
5 ـ باید علما و طلاب را از پرداختن به کارهاى تجارى به شدت منع کرد، زیرا از این ناحیه متضرر خواهیم شد.
6 ـ کتابهاى دینى به خصوص شیعى در اروپا بسیار اندک است. همه نوع کتابى، چون مفاتیح و کتابهاى کودکان و حتى روزنامههاى ایران و مجلات و کتب حوزوى باید به همه کشورهاى اروپا و کتابخانههاى آنجا ارسال شود، تابه این وسیله علاوه بر تغذیه فکرى شیعیان، جلوى کتابهاى منافقین نیز گرفته شود.
7 ـ باید فکرى جدّى براى مسایل فرهنگى فرزندان ایرانیان مقیم خارج بلکه فرزندان عموم مسلمانان کرد، چون اکثر آنان خط فارسى و عربى را نمىدانند، لذا با فرهنگ مکتوب اسلامى نمىتوانند رابطه برقرار کنند.
8 ـ مستبصران فراوانى در اروپا هستند که تنها تحت تأثیر معنویت امام خمینى رحمهالله و به برکت خون شهداى انقلاب اسلامى، شیعه شدهاند. امّا از ولایت اهل بیت علیهمالسلام هیچ اطلاعى ندارند و بسیار مشتاق شنیدن پیام ولایت و کتابهاى مربوط به اهل بیت علیهمالسلام هستند، لذا باید براى آنان تدبیرى اندیشید.
9 ـ سؤالات و نیازهاى فراوان فقهى اروپا که ما هنوز فکر و تدبیرى براى پاسخ آنها نیندیشیدهایم، زیاد است که به خواست خداى بزرگ در مقالى دیگر خواهیم آورد.