آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۶

چکیده

متن


کتاب "اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی (س) " مجموعه ایست از دیدگاهها و نظرات رهبری انقلاب و بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (س) که توسط آقای محسن آژینی تهیه و تنظیم شده و اکنون در دست چاپ می باشد و به زودی در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت. در این کتاب، نویسنده، مجموعه نظرات اقتصادی حضرت امام (ره) را از کتاب "صحیفه نور" و منابع دیگر استخراج و دسته بندی کرده وبا تجزیه و تحلیل آنها، جمعبندی نظرات امام (س) را پیرامون مهمترین موضوعات اقتصادی ارائه نموده است. در اینجا گزیده ای از کتاب یاد شده را نقل می نماییم:
مقدمه:
حضرت امام خمینی (س) بعنوان معمار بزرگ انقلاب اسلامی طی دوران حیات سیاسی، علمی و مبارزاتی شان - بویژه در طول چهار دهه رهبری انقلاب خونبار اسلامی (از سال 1340 به بعد) - در سخنرانیها، پیامها، نامه ها، نوشته ها و. . . خطوط اساسی نهضت اسلامی را در زمینه های مختلف بطور واضح و روشن، بیان فرموده اند. کلیه مطالبی که به صورتهای مختلف از معظم له صادر شده، همواره روشنگر راه ملت مسلمان ایران وتعیین کننده اصولی بوده که انقلاب اسلامی ملت ایران، تنها بر پایه آن اصول قابل تحلیل و بررسی است. این انقلاب بزرگ بدون در نظر گرفتن مجموعه بیانات و رهنمودهای امام خمینی (س) معنا و مفهومی نخواهد داشت.
یکی از مباحث بسیار مهم که در بیانات امام خمینی سهم عمده ای را به خود اختصاص داده است "مباحث اقتصادی" است.
در اینجا برخی از موضوعات مهم اقتصادی را که در سخنان معظم له مطرح شده است، مورد بررسی قرار می دهیم.
اهداف نظام اقتصادی اسلام
نظام اقتصادی اسلام دارای سمت و سو و اهداف مادی و معنوی معینی است که می توان آنها را به شرح زیر طبقه بندی کرد:
1- هدایت مردم به سمت اخلاق کریمه و ارزشهای معنوی.
2- استقرار عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه.
3- رشد استعدادها و شکوفایی قدرت ابتکار و خلاقیت انسانها.
4- ریشه کن کردن فقر در جامعه.
5 - اولویت دادن به منافع و مصالح مستضعفان و محرومان و رسیدگی خاص به آنها.
6- برآوردن نیازهای اقتصادی مشروع و معقول مردم.
7- رشد و شکوفایی اقتصادی و بارور کردن تجارت، صنعت و کشاورزی و. . .
8 - ایجاد رفاه، آسایش و امنیت اقتصادی برای عموم افراد جامعه.
9- پرهیز از وابستگی اقتصادی به بیگانه و نفی سلطه اجانب بر اقتصاد کشور.
10- گسترش مشارکت عمومی مردم بویژه مستضعفان و محرومان در اقتصاد.
از نظر حضرت امام (س) اقتصاد، اصولا در اسلام هدف نیست بلکه وسیله و ابزاری برای تکامل معنوی جامعه است. همچنین تبیین و پیاده کردن نظام اقتصادی اسلام بعهده علما و محققین اسلامی و کارشناسان مسلمان و متعهد است که باید اولا نظام اقتصادی اسلام را مطابق نیازها، شرایط و مقتضیات روز از منابع اسلامی استخراج، تبیین و تدوین نمایند و ثانیا طرحها و برنامه هایی برای تحقق آن ارائه دهند.
رهنمودها:
"مذهب اسلام از هنگام ظهورش متعرض نظامهای حاکم در جامعه بوده است و خود دارای سیستم و نظام خاص اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است که برای تمامی ابعاد و شئون زندگی فردی و اجتماعی قوانین خاصی دارد و جز آن را برای سعادت جامعه نمی پذیرد. "
"ص. ن - ج 4 - ص 167 و 168 - 18/10/1357"
"مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی، هنگامی که در کل پیکره اسلام بصورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پیاده شود، بهترین شکل ممکن خواهد بود، هم مشکل فقر را از میان می برد و هم از فاسد شدن یک عده بوسیله تصاحب ثروت جلوگیری می کند و درنتیجه کل جامعه را از فساد حفظ می کند و هم مانع رشد استعدادها و شکوفایی قدرت ابتکار و خلاقیت انسانها نمی شود. "
"ص. ن - ج 4 - ص 176 و 177 - 18/10/1357"
"باید نظام اقتصادی اسلام را در مجموعه قوانین و مقرر ات اسلامی، در کلیه زمینه ها و شئون فردی و اجتماعی ملاحظه کرد. این مسلم است که از نظر اسلامی حل تمامی مشکلات و پیچیدگی ها در زندگی انسانها تنها با تنظیم روابط اقتصادی به شکل خاص حل نمی شود و نخواهد شد، بلکه مشکلات را در کل یک نظام اسلامی باید حل کرد و از معنویت نباید غافل بود که کلید دردهاست. "
"ص. ن - ج 4 - ص 213 - 23/10/1357"
"این بر عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه های سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پا برهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به در آورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصا برنامه های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی شرق، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سؤ و مخرب آن چه بسا بعداز استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائه طرحها و اصولا تبیین جهتگیری اقتصادی اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار می رود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلامی هیچ امتیاز و برتری ای از این جهت بر فقرا ندارند و ابدا اولویتی به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلم راه شکوفایی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم می کند و تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند و مال و ثروت خود را بهانه فخر فروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار و خواسته های خود را تحمیل کنند، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملق گوئیها می گردد و حتی بعض ثروتمندان را از این که تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبه می کند. "
"ص. ن - ج 20 - ص 128 و 129 - 6/5/1366"
انقلاب اسلامی، مستضعفین و محرومین
حضرت امام (س) ، انقلاب اسلامی را انقلاب محرومین و مستضعفین می دانستند. از آغاز نضج گیری انقلاب اسلامی در سال 1342، این محرومین و مستضعفین بودند که در صف اول انقلاب جانفشانی کردند و پیروزی انقلاب اسلامی مرهون این طبقه است. قشرهای سرمایه دار و مرفهین بی درد، نقشی در انقلاب اسلامی نداشتند. انقلاب اسلامی اصولا از جانب مستضعفین علیه مستکبرین برپا شد و پایه های حکومت طاغوت را که مستظهر به پشتیبانی مستکبران جهانی بود، متزلزل کرد و طومار آن را در هم پیچید.
همچنین در طول یک دهه پر حادثه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قشرهای مستضعف، در تمام صحنه ها، از انقلاب حمایت جانی، مالی، سیاسی و اقتصادی کردند که نمونه بارز آن را در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مشاهده کردیم. به جرات می توان ادعا کرد که اگر در جنگ تحمیلی، حمایتها و فداکاریهای قشر محروم نبود، انقلاب اسلامی هرگز نمی توانست در مقابل فشارهای استکبار جهانی مقاومت کند. در بحبوحه جنگ، این طبقه محروم بود که با حضور گسترده خود درجبهه ها، از اسلام و انقلاب دفاع کرد. نگاهی گذرا به وضع زندگی شهدا و ایثارگران جنگ تحمیلی، نشان می دهد که آنها غالبا از اقشار محروم و مستضعف هستند.
یکی از خدمات بزرگ مستضعفین و محرومین به انقلاب، صبر و استقامت آنان در مقابل کمبودها و مشکلات بوده است. آنها علی رغم ضعف اقتصادی و مادی، تمام فشارها، کمبودها و تورم ناشی از هزینه های عظیم جنگ و محاصره اقتصادی دشمنان را به جان پذیرفته و بدون اظهار کوچکترین گله و شکایتی، کریمانه همه مشکلات را تحمل کردند.
حساسیت نقش محرومین و مستضعفین در حمایت از انقلاب اسلامی را می توان از بغض و کینه دشمنان اسلام و انقلاب نسبت به این قشر، پی برد. در طول مبارزات قبل و پس از پیروزی انقلاب، این قشر همواره آماج تهاجمات دشمنان انقلاب اسلامی بوده اند که از نمونه های بارز این تهاجمات، می توان به ترورهای منافقین اشاره کرد. عمده ترورها و انفجارهای منافقین کوردل، در مناطق محروم و مستضعف نشین انجام گرفت. در آینده نیز قشرهای محروم و مستضعف جامعه، پشتیبانان اصلی انقلاب و نظام اسلامی خواهند بود.
رهنمودها:
"با صراحت خواست های ما را که خواست همه مستضعفین است به آنان [افراد گمراه] گوشزد کنید و شعار ما را که شعار ملت محروم و مظلوم است به آنان پیشنهاد کنید. "
"ص. ن - ج 2 - ص 112 - 16/7/1357"
"بررسی کنید اشخاصی که در پانزده خرداد جان دادند، سنگ قبرهای آنها را ببینید، کی بودند اینها؟ اگر یک سنگ قبر از این قشرهای دیگر غیر اسلامی پیدا کردید، آنها هم شرکت داشته اند، اگر در قشرهای اسلامی یک سنگ قبر از آن درجه های بالا پیدا کردید، آنها هم شرکت داشته اند، ولی پیدا نمی کنید. هرچه هست از این قشر پایین است، این قشر کشاورز است، این قشر کارگر است، این تاجر مسلم است، این کاسب مسلم است، این روحانی متعهد است، هرچه هست از این قشر است، پس 15 خرداد را به تبع اسلام اینها بوجود آوردند و به تبع اسلام اینها حفظ کردند و به تبع اسلام اینها نگهداری می کنند. "
"ص. ن - ج 7 - ص 54 - 15/3/1358"
"این نهضت از برکت شما زاغه نشین ها و امثال شما، یعنی این طبقه محروم، به برکت شما پیش رفت نهضت، شما طبقه محروم، چه دانشگاهی و چه روحانی و چه زاغه نشین ها و کارگرها بودید که اینطور با وحدت کلمه و بانگ الله اکبر پیش بردید. "
"ص. ن - ج 9 - ص 271 - 17/7/1358"
"این توده محروم ملت ما از کارگر و کشاورز و دانشجو و شما همه انقلاب را به پایان رساندید. "
"ص. ن - ج 12 - ص 192 - 4/4/1359"
"همه چیزهایی که ما داریم از این مردم است خصوصا از این مستضعفین، آن بالایی ها به مردم کاری ندارند، آنها مشغول کار خودشان هستند، آنها ناراضی می خواهند درست کنند. "
"ص. ن - ج 15 - ص 216 - 23/8/1360"
"جنوب شهری های محروم و طبقه مظلوم در طول تاریخ با تعهد به ارزشهای انسانی و اسلامی بیشتر و مصمم تر در مقابل قدرتها و وابستگان و دلباختگان به آنها بپا خاسته و می خیزند و اینان هستند که با مشت گره کرده خود و حضور دائم در صحنه اسلام، قدرتها را در هم می کوبند و طمع کاران را که به دنبال قدرتها بودند، مایوس نمودند. "
"ص. ن - ج 17 - ص 42 - 10/7/1361"
جنگ تحمیلی
"اگر همراهی این توده های محروم نبود، حکومت نمی توانست برقرار باشد و ارتش نمی توانست این جنگ را آنطور که حالا به پیروزی رسانده اند، برسانند. "
"ص. ن - ج 16 - ص 71 - 19/12/1360"
"الان هم وقتی به جبهه ها می روید یک نفر مرفه نمی بینید و یا اگر ببینید کم است، بقیه مستمندان هستند، همین مردم محروم هستند که انقلاب کردند و پیروز شدند. "
"ص. ن - ج 18 - ص 62 - 19/5/1362"
مشکلات و کمبودها
"قشرهایی که انقلاب را با فداکاری بی دریغ و جان نثاری سخاوتمندانه بی هیچ چشم داشتی به پیروزی رسانده و از پیروزی تاکنون برای دفاع از انقلاب و رفع مشکلات از پای ننشسته اند و تاکنون با آنکه سنگینی انقلاب به دوش آنان بوده است توقع نام و نشان و مقامی نداشته و ندارند، اینان توده های میلیونی و محرومان جامعه هستند. "
"ص. ن - ج 16 - ص 43 - 21/11/1360"
"انصافا ما رهین منت این توده های بزرگواری هستیم که همه چیزشان را می دهند و چیزی هم نمی خواهند، از آن پیرزنها که آن چیزی که در طول عمرشان تهیه کردند حالا می آیند برای اسلام می دهند تا آن اشخاصی که قلکشان را می شکنند و پولش را می آورند برای اسلام می دهند. "
"ص. ن - ج 17 - ص 63 و 64 - 25/7/1361"
ا دشمنان اسلام "انفجار کجا واقع می شود؟ انفجار در پایین شهر واقع می شود، آنجایی که این کارگرها و اینها مهیایند برای اینکه بروند پیش زن و بچه هایشان یا مهمانخانه هایی که از اشخاص طبقه پایین یعنی از حیث ثروت نه از جهات دیگر، در اینجا زندگی می کنند. "
"ص. ن - ج 17 - ص 49 - 11/7/1361"
خدمت به مستضعفین و محرومین
خدمت به محرومین و مستضعفین یکی از مسائلی است که مورد توجه جدی حضرت امام (س) بوده است. از نظر ایشان خدمت به این قشر ارزشمند، در وهله اول اعطای حق آنها به خودشان است. طبق تعریف، مستضعفین کسانی هستند که توسط حکومتهای ستمگر و طاغوتیان به ضعف کشیده شده اند و حق آنها غصب، و امکانات و مواهب الهی به ناروا از آنها دریغ شده است، لذا خدمت به مستضعفان، قبل از آنکه امداد و کمک به آنها باشد، استرداد حق به صاحبان آن است.
از نظر حضرت امام (س) هدف مادی خدمت به مستضعفان و محرومان، برخورداری آنها از یک زندگی متوسط و آبرومند است تا بتوانند در حد شان خود، از امکانات اقتصادی بهره مند شوند.
با توجه به اینکه تجمع ثروت بیش از حد متعارف، اکثر انسان ها را به انحراف از حق می کشاند، لذا تامین زندگی متوسط و متعارف برای محرومین، علاوه بر آنکه آنها را از استضعاف و محرومیت خارج می کند، از ایجاد زمینه های انحراف نیز جلوگیری خواهد کرد.
اصولا خدمت به مستضعفین و محرومین دارای ارزش معنوی بسیار والایی است. از ویژگیها و خصایص اولیا و انبیا الهی و ائمه معصومین (ع) خدمت به محرومین و مستضعفین بوده است. خدمت به این طبقه محترم، تنها در کمک مالی و در محدوده زمانی و مکانی خلاصه نمی شود بلکه دارای گستره وسیعی است و همه مظلومان گیتی را شامل می شود. خدمت به محرومان و حمایت از آنها می تواند ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قولی و عملی داشته باشد و هر مسلمان غیرتمند موظف است در حد وسع و توان و به هر شکل ممکن، این وظیفه مهم را به انجام رساند.
در نزد پروردگار تبارک و تعالی، خدمتگزاری به همه مسلمین و مومنین دارای ارزش و اهمیت است ولی خدمت به اقشار محروم و مستضعف دارای اولویت، ارزش و اهمیت ویژه ای است. همچنین کیفیت خدمت به مستضعفین نباید بصورتی باشد که عزت و احترام آنها را مخدوش کند. خدمتگزار باید خدمت به محرومان را یک وظیفه; و افتخار و خود را محتاج آنان بداند، نه محرومان را محتاج کمک خویش! در اینصورت است که احترام و شرافت محرومان محفوظ خواهد ماند.
آخرین نکته ای که در بیانات حضرت امام (س) در این مورد مطرح شده، وظیفه نظام اسلامی در خدمت به محرومین و مستضعفین است. حضرت امام (س) همواره مستضعفان را صاحبان انقلاب و کشور و ولی نعمتان مسئولان و کارگزاران نظام می دانستند و کرارا مسئولین کشور را به خدمتگزاری آنها توصیه می فرمودند. نظام اسلامی وظیفه دارد که بطور ریشه ای، در ابعاد مختلف، اعم از تقنین، اجرا و قضاء، مسائل و مشکلات قشرهای محروم را حل کرده و در هر حال منافع و مصالح قشرهای محروم را در اولویت قرار دهد.
از نظر امام (س) ، بی توجهی مسئولان کشور به منافع قشر مستضعف و بی تفاوتی سبت به دردهای آنها، انحراف از اصول اسلامی و انقلابی تلقی می شود.
رهنمودها:
خدمت به مستضعفین و محرومین به مثابه یک وظیفه و عبادت بزرگ است.
"این نهضت را به آخر برسانید که حکومت اسلامی انشاءالله تاسیس بشود و تمام اقشار ملت، تمام مستضعفین به حقوق حقه خودشان برسند. "
"ص. ن - ج 6 - ص 8 - 4/2/1358"
"ما باید دستمان را باز پیش ملت دراز کنیم، برای اینکه این مستضعفین و این بیچاره ها و این زاغه نشین ها را نجاتشان بدهیم، باید به ملت رجوع کنیم و ملت این کارها را بکند، همه مان یعنی با هم، همه مان روی هم رفته دست به هم بدهیم که یک وضع متوسطی برای اینها حاصل بشود. . . اینها آنقدرها نمی خواهند، آنقدری که یک زندگی متوسطی، همچو نباشد که هرچه را دست بگذارد، نداشته باشد. "
"ص. ن - ج 8 - ص 39 - 15/4/1358"
"در خدمت بندگان خدا و مستضعفین باشید و بیشتر از همه طبقات ضعیف را ملاحظه کنید و این خود یک عبادت بزرگ است. "
"ص. ن - ج 16 - ص 202 - 25/3/1361"
"به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است. "
"ص. ن - ج 21 - ص 201 - 15/3/1368"
"بیایید تمام قلمها و تمام قدمها و تمام گفتار ما بر منافع این قشر مستضعف باشد. . . قلمها را در راه خدمت به این خلق به کار بیندازید، گفتار را در راه خدمت به مستضعفین و اعمال را در خدمت به مستضعفین. "
"ص. ن - ج 10 - ص 128 - 13/8/1358"
"ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد. "
"ص. ن - ج 20 - ص 147 - 1/6/1366"
حفظ احترام و عزت مستضعفین و محرومین
"یکی دیگر رفتاری است که با مردم و با این توده های مستضعف می شود. چه بسا باشد که خدمتها، خدمتهای ارزنده است لکن گاهی برخورد با بعضی افراد، یک برخوردی است که خدمت را هم پایمال می کند. مهم این است که اقعا احساس بکنند این خدمتگزارها که خدمتگزارند، احساس این معنا را بکنند که این توده ها، بندگان محروم خدا هستند و بندگانی هستند که قبل از انقلاب آنقدر محرومیت داشتند و در انقلاب آنقدر خدمت کرده اند و بعداز انقلاب هم تا قیام به امر درست نشده است، باز جز محرومین بوده اند و شما می خواهید به اینها خدمت کنید و خدمتگزار آنها هستید، مبادا یک وقتی در ضمن اینکه شما خدمت را می کنید یک درشتی ای باشد که خدمت شما را در خودش محو کند. "
"ص. ن - ج 17 - ص 69 و 70 - 12/8/1361"
نظام اسلامی و مستضعفین و محرومین
"برای این مردم ستمدیده خدمت کنید، این مردمی که شما را به اینجا رسانده اند و اگر اینها نبودند حالا یا در حبس بودید یا در قبرستانها. برای اینها باید دمت بکنید، همه مان خدمت بکنیم، هرکس به هر اندازه ای که می تواند. "
"ص. ن - ج 19 - ص 226 - 13/6/1364"
"اگر این مردم خصوصا این مستضعفین، خصوصا این جنوب شهری ها به اصطلاح پا برهنه ها اگر اینها نبودند شماها یا در حبس الان بودید یا در تبعید بودید یا در انزوا. "
"ص. ن - ج 15 - ص 216 - 23/8/1360"
"اگر نبود این همت این محرومان و همت این روستاییان و همت این جنوب شهری ها، اگر نبود این، نه رژیم سابق ظلمش از بین رفته بود و نه ما در مقابل مشکلات می توانستیم مقاومت کنیم، همه اینها از برکات اینهایی هستند که شما به امداد آنها برخاسته اید و آنها لایق این هستند که ما با تواضع به خدمت آنها برویم و برای آنها خدمت کنیم، همه خدمتگزار آنها باید باشیم، آنها به ما منت دارند که ما را از این قیدی که ابرقدرتها به دست و پای ما بسته بودند نجات دادند. آنها به کشور ما منت دارند که اسلام عزیز را در این کشور حاکم کردند. "
"ص. ن - ج 17 - ص 246 - 18/2/1362"
"ما و همه مقامات جمهوری اسلامی مرهون ملت فداکار خصوصا قشر ضعیف و مظلوم هستیم. . . این حقیقت همیشه باید در پیش چشم همه باشد که همه خدمتگزار این قشر باشیم. "
"ص. ن - ج 19 - ص 222 - 13/6/1364"
اولویت منافع و مصالح مستضعفین و محرومین نسبت به دیگران
"همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پا برهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین و در کنار مستمندان و پا برهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی ست که نصیب اولیاء شده و عملا به شبهات و القائات خاتمه می دهد که بحمدالله در جمهوری اسلامی ایران، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است. "
"ص. ن - ج 20 - ص 129 - 6/5/1366"
"خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمومنین و ائمه معصومین - علیهم السلام - سازگار نیست. "
"ص. ن - ج 20 - ص 129 - 6/5/1366"
مستضعفین و مستکبرین، دو قطب رویاروی
در بخشی از بیانات حضرت امام (س) علاوه بر مستضعفین، به مستکبرین نیز اشاره شده بصورتی که مستضعفین و مستکبرین غالبا بعنوان دو قطب مقابل هم مطرح شده اند. دو قطبی که همواره به عنوان دو نیروی متقابل، مطرح بوده و به یک اعتبار، تاریخ، صحنه مبارزه بین این دو نیرو است. در این مبارزه و نبرد دائمی، گاهی مستضعفین و گاهی مستکبرین، نیروی پیروز بوده اند که البته طبق وعده های تخلف ناپذیر الهی، پیروزی نهایی از آن مستضعفین خواهد بود.
واژه "استکبار" از نظر حضرت امام (س) ، یک مفهوم عام و یک مفهوم خاص دارد. مفهوم عام آن، کبر ورزیدن و خود را از همه برتر پنداشتن و دیگران را مطیع و زیردست خود خواستن است. طبق این تعریف، هر انسان غیر مهذب و خودنساخته، آثار و رگه هایی از کبر و استکبار را در وجود خود دارد که البته شعاع آن در انسانهای مختلف، تفاوت دارد. معنی خاص مستکبر، بیشتر رنگ سیاسی - اجتماعی داشته و شامل حکومتها، سلاطین و قدرتهایی است که برای اعمال سلطه بر مردم ضعیف و محروم، تلاش می کنند. آنچه که در بیانات حضرت امام (س) تحت عنوان "مستکبرین" در مقابل "مستضعفین"، مطرح شده عمدتا با مفهوم خاص آن تطابق دارد. از نظر امام (س) ، مستضعفین و محرومین در تمام دورانهای تاریخی و ادیان آسمانی و در زمان همه پیامبران الهی، همواره علیه مستکبرین زمان خود در نبرد و مبارزه بوده اند.
انبیاء بزرگی چون حضرت موسی (ع) با فرعون و فرعونیان، حضرت عیسی (ع) با سلاطین زمان خود، حضرت ابراهیم (ع) با نمرود و نمرودیان، حضرت رسول اکرم (ص) با مستکبرین جهانی چون ایران و روم و کفار و مشرکین قریش، ائمه معصومین (ع) با سلاطین زمان خود; و اولیاء و رهبران اسلامی و شیعی نیز در زمان غیبت با حکام ستمگر، همواره در مبارزه و ستیز بوده اند. خداوند تبارک و تعالی ضمن بیان این مبارزه دائمی بعنوان یکی از سنتهای الهی و نوامیس خلقت در قرآن کریم، پیروزی نهایی مستضعفین بر مستکبرین را بشارت داده و وراثت نهایی زمین را از آن مستضعفین و محرومین دانسته است. همچنین از نظر حضرت امام (س) بسیاری از احکام اسلام ناظر بر مبارزه و نبرد دائمی بین مستضعفین و مستکبرین است که ازجمله این احکام، مراسم سیاسی - عبادی حج است. حضرت امام (س) مستکبرین را علی رغم دارا بودن قدرت و ابهت ظاهری، از درون بشدت پوسیده و پوشالی می دانند و معتقدند که نباید قدرت ظاهری آنها، مستضعفان را فریب داده و یا مرعوب کند، بلکه مستضعفان باید با ادامه جهاد و مبارزه، زمین را از لوث وجود این دشمنان بشریت، پاک کنند. حضرت امام (س) اصولا بروز و ظهور انقلاب اسلامی را برمبنای جهاد مستضعفین علیه مستکبرین تعلیل و تحلیل کرده و یکی از اصول و اهداف اصلی و جاودانه این انقلاب بزرگ را، سرنگونی قدرتهای استکباری عالم عنوان فرموده اند. ایشان اولین نماد ضد استکباری انقلاب اسلامی را سرنگون کردن استکبار شاهنشاهی 2500 ساله در ایران دانستند و آنرا بعنوان نمونه و الگویی قابل تکرار، به مستضعفین عالم عرضه کردند.
یکی از نکاتی که در بیانات حضرت امام (س) مطرح شده، توطئه ها و القائات شیطانی مستکبرین علیه ادیان الهی و خصوصا دین مبین اسلام است. ایادی و عوامل آشکار و پنهان مستکبرین برای مبارزه با ادیان الهی، در جوامع اسلامی چنین تبلیغ کرده اند که اصولا ادیان و انبیاء الهی ساختگی بوده و از سوی حکومتها، سلاطین و سرمایه داران برای فریب مردم و مستضعفین ایجاد شده است! دشمنان اسلام، در مجامع روشنفکران مسلمان جهان اسلام، این فکر شیطانی را تبلیغ می کنند که ادیان و انبیاء الهی، مردم و محرومین را تخدیر کرده و آنها را از مبارزه با مستکبرین و قدرتمندان باز می دارند; بدینوسیله پایه های ظلم و ستم ستمگران تحکیم گشته و مظالم آنها تداوم می یابد! !
با وجود اینکه این توطئه و تبلیغات کینه توزانه، ظاهری انقلابی و ضد استکباری دارد ولی حضرت امام (س) آن را ساخته و پرداخته خود مستکبرین و قدرتمندان می دانند، تا بدین وسیله ایمان توده ها و محرومین، به ادیان الهی و انبیاء عظام متزلزل شود. علت اصلی هم آن است که در طول تاریخ، ادیان الهی موتور حرکت انقلابی مردم ، و انبیاء عظام، هدایتگر توده ها در مبارزه با طواغیت بوده اند.
حضرت امام (س) طی بیانات مبسوطی به این القائات و تبلیغات شیطانی پاسخ داده اند. ایشان با ذکر شواهد و دلایلی متقن از متن کتب آسمانی و تاریخ مبارزات انبیاء الهی با مستکبرین و جباران، به مجاهدات انبیاء بزرگی چون حضرت ابراهیم (ع) ، حضرت موسی (ع) و پیامبر بزرگوار اسلام (ص) با کفار، مشرکین و قدرتمندان و سرمایه داران زمان خود اشاره کرده و آنها را نمونه های روشنی از ستیز دائمی ادیان و انبیاء الهی - بویژه مکتب نجاتبخش اسلام - با مستکبرین و جباران دانسته اند. حضرت امام (س) همچنین ضمن بیان مبارزات روحانیت اسلام با قدرتمندان و مستکبران و حمایت آنان از محرومین و مستضعفین در طول تاریخ، القائات دشمنان اسلام و نظرات برخی از روشنفکران منحرف را در مورد روحانیت اسلام، رد کرده اند.
رهنمودها:
مفهوم استکبار و مستکبرین
"مستکبرین منحصر نیستند به سلاطین، منحصر نیستند به روسای جمهور، منحصر نیستند به دولتهای ستمگر، مستکبرین یک معنای اعمی دارد. یک مصداقش همان اجانبی هستند که تمام ملتها را ضعیف می شمرند و مورد تجاوز و تعدی قرار می دهند یک مورد هم همین دولتهای جابر و سلاطین ستمگر که ملتهای خودشان را ضعیف می شمرند و به آنها تعدی می کنند.
هر فرد می شود که مستکبر باشد و می شود مستضعف باشد اگر من به زیردستهای خودم ولو چهار نفر باشند، تعدی و تجاوز کردم و آنها را کوچک شمردم، بنده خدا را کوچک شمردم من مستکبرم و او مستضعف و مشمول همان معنایی است که مستکبرین و مستضعفین هستند"
"ص. ن - ج 6 - ص 272 و 273 - 4/3/1358"
ادیان و انبیای الهی و مبارزه با مستکبرین
"قیامهای انبیاء همیشه اینطوری بوده که یکی از بین خود اینها، از بین خود این مومنین که از طبقه پایین بودند، از خود همین مردم پایین، یکی انتخاب می شد برای اینکه تبلیغ کند و کارش هم، یکی از کارهایش هم این بود که همین جمعیت مستضعف مقابل مستکبر را تجهیز می کرد با تبلیغاتی که می کرد، مهیا می کرد، تجهیز می کرد بر ضد آنها، بر ضد مستکبران. "
"ص. ن - ج 8 - ص 178 - 30/4/1358"
"خداوند را سپاس می کنم که اراده فرمود منت بر مستضعفین بگذارد علیه مستکبرین و زمین را از لوث مستکبرین پاک کند، مستضعفین را به - زمین - حکومت برساند. اسلام برای همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلام برای همین معناست که مستکبری در زمین نباشد و نتوانند مستکبرین، مستضعفین را استعمار و استثمار کنند. ما به تبع تعالیم عالیه قرآن و آنچه از اسلام بر سیره رسول اکرم و ائمه مسلمین بدست آوردیم و از سیره انبیاء چنانچه در قرآن نقل می فرماید بدست آورده ایم آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثوره (انقلاب) کنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند. "
"ص. ن - ج 6 - ص 71 - 4/2/1358"
"نظامهای الهی و در راس آنها اسلامی به [نفع] استضعاف است که به نفع مستضعفان علیه مستکبران در طول تاریخ در ستیز بوده اند و به استعمار و استضعاف "نه "گفتند. "
"ص. ن - ج 15 - ص 158 - 27/6/1360"
"پایه حکمرانی جباران عصر در این مرز و بوم فرو ریخت و تخت و تاج دوهزار و پانصد ساله فرعون گونه ستمشاهی به دست توانای زاغه نشینان و ستمدیدگان تاریخ بر باد رفت. "
"ص. ن - ج 18 - ص 11 - 15/3/1362"
القائات استکباری علیه ادیان و روحانیت
"تبلیغاتی کردند به اینکه هر معمم و آخوندی، درباری است. اصل دین را، اینها دین را آن که بجا آورده برای افیون است دین. اینها، قدرتمندها دین را ایجادکرده اند و دینی را که اینها ایجاد کردند قدرتمندها بودند برای اینکه مردم را خواب کنند و آنها قدرت خودشان را اعمال بکنندکه مبادا توده ها بر ضد قدرتمندها چیز بشوند، اینها با وعده بهشت و با وعده اینطور چیزها مردم را آرام می کنند، لالایی می گویند برای مردم، مردم را بیهوش می کنند و قدرتمندها مردم را می چاپند. در صورتی که اگر هر منصفی به تاریخ انبیاء مراجعه کند می بیند که انبیاء بودند که توده ها را بیدار می کردند بر ضد دولتها. "
"ص. ن - ج 6 - ص 31- 29/1/1358"
"تمام ادیان آسمانی از بین توده ها برخاسته است و با کمک مستضعفین بر مستکبرین حمله برده است. مستضعفین در همه طول تاریخ به کمک انبیاء برخاسته اند و مستکبرین را به جای خود نشانده اند. "
"ص . ن - ج 6- ص 189- 26/2/1358"
" تبلیغات آنها (استعمارگران) به قدری بوده است که شاید در بین خود ماها و شاید در بین جوانهای ما این معنا را به باور رساندند، به ثبت رساندند که خیر، اصل دین برای یک همچو چیزی است، در صورتی که عکس مطلب بوده است. در خارج همه می دانند که عکس بوده است، همیشه نزاع ما بین پیغمبرها از توده ها شروع شد بر ضد مستکبران، بر ضد قدرتمندها. "
"ص. ن - ج 6- ص 31- 29/1/1358"
"اسلام از توی ضعفا پیدا شده است، از اغنیا که پیدا نشده است، از این گداهای مدینه و مکه اسلام پیدا شد، از این بیچاره ها و ضعیفها پیدا شده است و انبیای دیگر هم همینطور بودند چون اشراف نبودند که طرفدار اشراف باشند، انبیاء از همین ضعفا هستند، از بین همین توده ها پیدا شدند و طرفدار همین توده ها هم هستند. "
"ص. ن - ج 4- ص 59- 20/9/1357"
"در اسلام پیغمبر اکرم از بین مستضعفین برخاست و با کمک مستضعفین، مستکبرین زمان خودش را آگاه کرد یا شکست داد. "
"ص. ن - ج 6- ص 189- 26/2/1358"
"این منطق که اسلام یا سایر ادیان از مخدرات است، این منطق اجانب است که می خواهند مال شما را بخورند، می خواهند ما را از قرآن منفصل کنند تا اینکه پشتوانه ای نداشته باشیم. "
"ص. ن - ج 2- ص 238- 8/8/1357"
نظام اسلامی و مستضعفین و محرومین
نظام اسلامی در قبال مستضعفین و محرومین جامعه دارای مسئولیتهای خطیری است که حضرت امام (س) همواره این مسئولیتها را به مسئولان حکومت اسلامی در تمام سطوح، اعم از مسئولین اجرایی، نمایندگان مجلس، قضات و دیگر مسئولین، گوشزد می کردند. از مهمترین وظایف حکومت اسلامی خدمت به مستضعفان و محرومان جامعه و خارج کردن آنها از استضعاف و محرومیت است و این مهم تنها در کمک های امدادی و مقطعی خلاصه نمی شود بلکه وجه مهمتر آن، مبارزه ریشه ای با استضعاف و محرومیت است. مسئولان نظام در ابعاد سیاستگذاری، برنامه ریزی، قانونگذاری و اجرا باید ریشه کن نمودن محرومیت و استضعاف را بعنوان یک اصل اساسی و روح حاکم بر کلیه قوانین و برنامه ها، مد نظر داشته باشند.
از نظر حضرت امام (س) کمرنگ شدن خدمت به محرومین و خدای ناکرده بی تفاوتی و بی توجهی نسبت به آنها، انحراف از اصول ومعیارهای اسلامی و انقلابی است.
با توجه به اینکه مستضعفین و محرومین جامعه در طول تاریخ اسلام و بویژه در جریان پیروزی انقلاب و تاسیس نظام جمهوری اسلامی، اساسی ترین و مؤثرترین نقش را داشته اند، لذا حکومت اسلامی باید مصالح آنها را نسبت به دیگران در اولویت قرار دهد. منافع و مصالح مستضعفین در همه ابعاد اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و بویژه اقتصادی نسبت به دیگر اقشار اولویت دارد و این اولویت نه تنها در شعارها بلکه در عمل و اجرا نیز باید نمود داشته باشد.
رهنمودها:
"مبارزه اسلام با زراندوزان بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار می رود. "
"ص. ن - ج 20- ص 129- 6/5/1366"
"در جمهوری اسلامی برای فقرا فکر رفاه خواهد شد. "
"ص. ن - ج 5- ص 279- 21/1/1358"
"آنهایی که دارای یک مکنتی هستند . . . کمک کنند تا اینکه ریشه این محرومیت انشاءالله به همت والای همه کشور و همه علما و غیر علما این ریشه فاسد از بین برود و همه افراد این ملت یک زندگی متوسطی که باید داشته باشند، داشته باشند. "
"ص. ن - ج 17- ص 247- 18/2/1362"
"این مستضعفین و این مستمندان را انشاءالله ما از آن مشکلاتی که دارند، محرومیتهایی که در طول تاریخ اینها کشیده اند ما بتوانیم و شماها بتوانید انشاءالله آنها را از این محرومیت ها نجات بدهید و همه آنها را انشاءالله به رفاه در دنیا و آخرت انشاءالله برسانید. "
"ص. ن - ج 15- ص 284- 23/10/1360"
"ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد. "
"ص. ن - ج 20- ص 235- 29/4/1367"
"هیچگاه سلاح مبارزه با ظلم و استکبار و استضعاف را بر زمین نگذارید. "
"ص. ن - ج 19- ص 296- 8/2/1365"
"برای همه انشاءالله رفاه خواهد شد و این اختلافات طبقاتی ننگین به آن صورت نخواهد ماند. "
"ص. ن - ج 6- ص 20- 26/1/1358"
"مسئولین محترم کشور ایران علیرغم محاصرات شدید اقتصادی و کمبود درآمدها تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه کرده اند و همه آرمان و آرزوی ملت و دولت و مسئولین کشور ماست که روزی فقر و تهیدستی در جامعه ما رخت بربندد. "
"ص. ن - ج 20- ص 129- 6/5/1366"
"محرومیت زدایی عقیده و راه و رسم زندگی ماست. "
"ص. ن - ج 20- ص 129- 6/5/1366"
"مسلم هر قدر کشور ما به طرف فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند امید جهانخواران از ما منقطع و گرایش ملتهای جهان به اسلام زیادتر می شود. "
"ص. ن - ج 20- ص 129- 6/5/1366"
رفاه و رفاه طلبی
آیا اصولا رفاه و رفاه طلبی ارزشمند است یا خیر؟ آیا دستیابی به رفاه در سیاست گذاری ها و برنامه ریزیهای اقتصادی یک جامعه اسلامی و انقلابی (مثل جامعه ایران) ، باید مورد نظر قرار گیرد یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا " رفاه" دارای شرایط و قیود خاصی است یا نه؟ اصولا تعریف ما از رفاه برای یک جامعه اسلامی و انقلابی چیست؟ در صورت ضد ارزش بودن رفاه، آیا نقطه مقابل آن، یعنی فقر و محرومیت ارزش است؟ رهنمودها و بیانات حضرت امام (س) در مورد رفاه و رفاه طلبی، با روشنی و صراحت پاسخ تمام این سئوالات را داده است.
متاسفانه بواسطه عدم ملاحظه جامع نظرات امام (س) در مقوله رفاه و رفاه طلبی، افراط و تفریطهایی در این مسئله (همچون برخی از مسائل دیگر) در جامعه ما وجود دارد. شماری از افراد تنها بخشی از بیانات حضرت امام (س) را در مذمت رفاه و رفاه طلبی، ملاحظه کرده و نتیجه گرفته اند که رفاه و رفاه طلبی بکلی ضد ارزش است که نتیجه این برداشت، خودداری از هر گونه تلاش برای ایجاد یا توسعه رفاه در جامعه خواهد بود. عده دیگری نیز چنین تلقی می کنند که باید به "هر بهایی" رفاه را در جامعه بوجود آورد. الگوی آنها نیز از رفاه، چیزی شبیه رفاه در جوامع غربی و سرمایه داری است. بدیهی است که هر دو تفکر فوق ناقص و ناصحیح بوده و نمی توان هیچیک را به حضرت امام (س) نسبت داد. تنها با نگرشی جامع به کلیه بیانات حضرت امام (س) در مورد رفاه و رفاه طلبی است که می توان در این مورد به اندیشه صحیح دست یافت. در اینجا با توجه به مجموعه رهنمودها و بیانات حضرت امام (س) در مورد رفاه، رفاه طلبی و مرفهین، جمع بندی نظرات معظم له، مطرح می گردد.
از نظر حضرت امام (س) ، رفاه می تواند مثبت یا منفی باشد و این امر با توجه به تعریف رفاه و ویژگیهای آن مشخص می شود. رفاه به یک معنی و با ویژگیهایی خاص، با ارزش و مثبت و به معنی دیگر و با ویژگیهای متفاوت، منفی و ضد ارزش است. رفاه مثبت، امری پسندیده و لازم است و خدای تبارک و تعالی نیز نسبت به تامین آن برای مردم، عنایت دارد و احکام مقدس اسلام نیز تامین کننده چنین رفاهی برای آحاد جامعه است. نقطه مقابل رفاه یعنی فقر و تهیدستی در اسلام شدیدا مذمت شده و بعنوان یک پدیده ضد ارزش تلقی گردیده است. وظیفه حکومت اسلامی، در تمام بخشها، اعم از قانونگذاری و اجرا، ایجاد زمینه های لازم برای تامین و تعمیم رفاه مثبت، و نابودی فقر و محرومیت است. طلب رفاه (به معنی مثبت آن) نه تنها ضد ارزش یست بلکه می تواند بعنوان یک وظیفه دینی نیز تلقی شود. اسلام چنین رفاهی را نه تنها برای مسلمین، بلکه برای آحاد بشر (با هر دین و مسلکی) خواسته است و در جامعه اسلامی، حتی اقلیتهای مذهبی و مخالفان سیاسی نیز باید از آن بهره مند شوند. البته در تامین چنین رفاهی، اولویت با مستضعفان و مستمندان جامعه است که باید در سیاست گذاری و برنامه ریزیهای نظام رعایت شود. با بیان این مقدمه، رفاه مثبت و منفی را تعریف می کنیم.
تعریف رفاه مثبت و منفی
رفاه مثبت و پسندیده از نظر حضرت امام (س) ، در اصل یک موضوع روحی و روانی است نه مادی و فیزیکی، به این معنی که مردم وقتی در رفاه هستند که آسایش و آرامش داشته و احساس امنیت اقتصادی و معیشتی کنند. بدیهی است که لازمه برخورداری از چنین آسایش و امنیتی، داشتن امکانات مادی است. عدم آرامش اقتصادی انسان، ناشی از عدم تامین نیازهای ضروری اوست، لذا این آرامش هنگامی تامین می گردد که نیازهای معقول و ضروری و منطقی افراد، متناسب با شان و جایگاه اجتماعی آنها تامین گردد. حضرت امام (س) در برخی از بیاناتشان برای چنین رفاهی عبارت "زندگی متوسط" را بکار برده اند.
رفاه منفی، فراتر از تامین نیازهای ضروری و امنیت معیشتی بوده و بیشتر تابع خواستها و تمنیات نفسانی افراد است که نامحدود و بعضا نیز نامشروع، غیرمعقول و غیر منطقی است. رفاه منفی همان است که در نظام اقتصاد سرمایه داری مطرح است. نظامهای سرمایه داری رفاه را تامین خواسته ها و تمنیات انسان می دانند. در این نظامها میزان رفاه از نسبت "خواسته های تامین شده" به "کل خواسته ها" تعیین می شود. در منطق سرمایه داری، به هر میزان که خواهشهای نفسانی افراد بیشتر تامین شود آنها مرفه تر هستند. با توجه به اینکه خواهشها و تمنیات نفسانی بشر، حد معینی نداشته و نامحدود است لذا در جوامع سرمایه داری هیچگونه حد مشخصی برای رفاه وجود ندارد. افراد برای کسب "حداکثر رفاه" باید "حداکثر تلاش " خود را بکار برند و چون هدف غایی در آن جوامع، کسب "حداکثر رفاه" است لذا هیچ اصل و معیار معنوی و ارزشی نمی تواند مانع از تلاش آنها شده و هر گونه عملی در این راه (هر چند ضد انسانی) مشروعیت پیدا می کند. چنین رفاهی قطعا از نظر اسلام مردود است.
رهنمودها:
اسلام و رفاه
"چیزی را که خدای تبارک و تعالی می خواهد رفاه عمومی و سعادت عمومی بشر، سلامت عمومی بشر، سعادت روحی بشر است انشاء الله که تحقق پیدا کند. "
"ص. ن - ج 6- ص 84- 4/2/1358"
"اسلام آنقدر به رفاه مردم، آسایش مردم و اینطور چیزها توجه دارد و هیچ در این جهت فرقی مابین قشری با قشر دیگر نمی گذارد. "
"ص. ن - ج 6- ص 164- 24/2/1358"
"اسلام انشاءالله در این محیط پیاده بشود و ما آن رفاهی که در اسلام و آن طمانینه ای که در اسلام برای افراد حاصل خواهد شد، حاصل کنیم در این کشور. "
"ص. ن - ج 4- ص 183- 24/1/1360"
نظام اسلامی و رفاه
"ما علاقه داریم که همه افراد ملت ما در رفاه باشند"
"ص. ن - ج 5- ص 259- 17/1/1358"
"نهضت اسلامی مردم ایران در عصری که نمونه همان عصر جاهلیت است و در محیطی که سرنیزه جانشین عدالت و حبس و شکنجه و اختناق به جای آزادی و فقر و فلاکت، جانشین رفاه و آسایش گردیده بود، پا گرفت. "
"ص . ن - ج 11- ص 258- 15/11/1358"
"مسئولین محترم کشور ایران علیرغم محاصرات شدید اقتصادی و کمبود درآمدها، تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه کرده اند و همه آرمان و آرزوهای ملت و دولت و مسوولین کشور ماست که روزی فقر و تهیدستی در جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار باشند. "
"ص. ن - ج 20- ص 129- 6/5/1366"
مفهوم رفاه
"یک نفر آدمی که کم دارد ولی به اندازه معاش دارد، این آدم لذت زندگی را، همین زندگی مادی را لذتش را بیشتر از آن می برد که صد تا کاخ دارد و هر روز و هر شب در زحمت حفظ اینهاست.
. . . لذت به دارایی نیست لذت یک مطلبی است که انسان در خودش باید پیدا بشود. . . این مستمندها را به یک زندگی، آنها بیچاره ها قانع هستند به یک زندگی متوسط، به یک زندگی که بتوانند اعاشه خودشان را بکنند، بتوانند یک سایه سری داشته باشند. "
"ص. ن - ج 17- ص 223 و 224- 1/1/1362"
"داشتن مال، داشتن خانه، داشتن چیز، اینش مهم نیست، مهم اینست که قلب انسان را، قلب انسان را اینها تسخیر کنند. اینکه مال اندوزی و ثروت اندوزی مذموم ست برای این است که این مال اندوزی و امثال اینها و زرق و برق دنیا دل انسان را می کشاند به طرف غیر خدا و از آن ضیافتهای خدا محروم می کند. "
"ص. ن - ج 18- ص 18- 21/3/1362"
شرایط و ویژگیهای رفاه مثبت
رفاه مثبت باید دارای شرایط و ویژگیهایی باشد تا بتواند در جامعه اسلامی مورد قبول واقع شود. رفاه در صورت همراه بودن با این شرایط و ویژگیها، نه تنها " جایز "است بلکه می تواند "ارزش" هم تلقی شود. این شرایط و قیود از نظر حضرت امام (س) به شرح زیر می باشند:
1- حفظ اصول اسلامی و انقلابی: حفظ اصول اسلام و انقلاب بر رفاه مقدم بوده و در صورت تعارض بین آن دو قطعا اولویت با حفظ اصول است.
2- انجام تعهدات و مسئولیت های دینی و انقلابی: مکتب و انقلاب، تعهداتی را بر عهده افراد می گذارند که انجام این تعهدات بر کسب رفاه مقدم است. تعهداتی چون حضور در جبهه های دفاع از مکتب و میهن اسلامی و . . .
3- کسب معنویات و تکامل روحی: کسب رفاه مادی بدون کسب کمالات معنوی و روحی، در نهایت، انسان را به انحراف خواهد کشید.
4- اجرای عدالت اجتماعی: رفاه مادی در صورتی که با اصل عدالت اجتماعی در تعارض باشد، قابل قبول نیست.
رفاه باید بطور عادلانه برای همه آحاد جامعه وجود داشته باشد و البته همین اصل ایجاب می کند تا اولویت در تامین رفاه، با محرومان و مستضعفان باشد.
5- حفظ استقلال، خودکفایی و خود اتکایی: تامین و گسترش رفاه به بهای نقض استقلال کشور و وابستگی به بیگانه، قابل قبول نیست. هنگامی می توان رفاه مادی را پذیرفت که از لحاظ اقتصادی و سیاسی، متکی به منابع خودی باشد.
6- حفظ آزادی و حریت: آزادی و حریت انسانی عطیه ای است الهی که نمی توان به قیمت کسب رفاه مادی آنرا به یغما داد.
7- حفظ شرافت و عزت اسلامی و انقلابی: کسب رفاه مادی در صورتی که منجر به پذیرش ذلت و خواری در مقابل بیگانگان گردد، قابل قبول نیست و عزت اسلامی و انقلابی و شرافت انسانی مسلمانان در هر حال باید محفوظ بماند.
8- چشیدن طعم فقر و محرومیت: چشیدن طعم فقر و محرومیت حتی در صورتی که اکثر مردم به رفاه نسبی دست یابند نیز لازم است و موجب می شود تا اولا انسان همواره بابت نعمت و رفاه، شکرگزار درگاه الهی باشد و ثانیا مشکلات و رنجهای اقشار غیر مرفه و محروم را درک کرده و در کمک به آنها دچار بی تفاوتی نگردد و ثالثا در صورت از دست دادن رفاه، بتواند آثار مادی و روانی آنرا بهتر تحمل کند.
9- اداء حقوق واجب و مستحب: انسانی که به رفاه و تمکن دست یافته باید حقوق واجب مالی خود را ادا کرده و در حد وسع و توان نیز، از انفاقات و صدقات مستحبی و رسیدگی به فقرا، درماندگان و محرومین جامعه، دریغ نکند.
شرایط و ویژگیهای رفاه منفی
ویژگیهای نه گانه فوق در صورتی که جنبه منفی بخود بگیرد، ویژگیهای رفاه منفی خواهد بود ولی از آنجا که حضرت امام (س) در بیاناتشان، برخی از ویژگیهای رفاه منفی را مشخصا مطرح کرده اند، لذا بطور خاص به آنها اشاره می شود:
1- تقدم رفاه بر اصول اسلامی و انقلابی: اگر در صورت تعارض بین اصول اسلام و انقلاب با رفاه، این اصول نادیده گرفته شود، رفاه مذکور قطعا ضد ارزش و غیر قابل قبول خواهد بود. برخی از افراد که رفاه خود را مقدم بر هر چیز دیگر می دانند برای متهم نشدن به عدول از اسلام، آن بخش از احکام دینی را که با رفاه آنها در تعارض نباشد انجام می دهند مثلا نماز، روزه و حج را بجا می آورند و رفاه مادی شان را هم حفظ می کنند ولی هنگامی که بخشی از احکام و اصول اسلامی در تعارض جدی با رفاه آنها باشد، تعریف جدیدی از اسلام ارائه می دهند! ! بعنوان مثال آنگاه که ورود در سیاست، زندگی حیوانی و رفاه آنها را به خطر اندازد، حکم به جدایی دین از سیاست داده و احکام اجتماعی اسلام را به نحوی از محتوا تهی و به ظواهر منحصر می کنند ! ! چنین اسلامی همان اسلام مرفهین بی درد است که حضرت امام (س) بارها از آن یاد کردند.
2- تقدم رفاه بر تعهدات و مسئولیتهای دینی و انقلابی: اگر شرایط حادی برای مردم و کشور پیش بیاید که مستلزم ایثارها، تلاشها و تحمل سختی و فشار باشد، مرفهین بی درد خود را از میدان حادثه خارج کرده و با چشم پوشی از تمام مسئولیتهای دینی و انقلابی، خود وخانواده وامکانات مادی شان را از مخاطرات دور کرده و ملت و کشور را در شرایط بحرانی و خطیر تنهامی گذارند.
3- رفاه همراه با وابستگی و تسلیم به قدرتها.
4- رفاه همراه با تحمل ذلت و خواری و از دست رفتن عزت و شرف اسلامی.
5- عادت کردن به رفاه: یکی از ویژگیهای رفاه منفی، اعتیاد انسان به رفاه ست بطوریکه نتواند از رفاه خود (هر چند در مدتی کوتاه) چشم پوشی کند. علاج اعتیاد به رفاه، تمرین فقر و محرومیت و تحمل سختی ها و مشقات است.
نکته ای که در پایان لازم است مورد توجه قرار گیرد شبهه تعارض ظاهری در برخی از بیانات حضرت امام (س) در مورد رفاه و رفاه طلبی است. بعنوان مثال معظم له در تاریخ 29/4/1367فرموده اند:
"ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافته اند که مبارزه، با رفاه طلبی سازگار نیست و آنها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات دارد با الفبای مبارزه بیگانه اند . . . بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیا خواهی و آخرت جویی دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند".
"ص. ن - ج 20- ص 235- 29/4/1367"
سئوال این است که آیا بیانات فوق رفاه طلبی را به طورکلی نفی نمی کند و در تعارض با بیانات دیگر امام (س) که رفاه را مورد تایید قرار می دهند، نیست؟
در پاسخ به این سئوال می توان گفت احتمالا منظور حضرت امام (س) از رفاه طلبی در جمله فوق و دیگر جملات مشابه، معنی منفی رفاه است. همانگونه که گفتیم از ویژگیهای چنین رفاهی، تقدم رفاه طلبی بر اصول و ارزشهای اسلامی و انقلابی است در حالیکه در رفاه مثبت، چنین چیزی مطرح نیست.
رهنمودها:
اسلام و رفاه
"چیزی را که -خدای تبارک و تعالی می خواهد که رفاه عمومی و سعادت عمومی بشر، سلامت عمومی بشر، سعادت روحی بشر است انشاءالله که تحقق پیدا کند"
"ص. ن - ج 6 - ص 84 - 4/2/1358"
"مبارک باد بر شما افراد روشنفکر و متدین که در راه اهداف شریفه اسلام که ضامن رفاه عموم و تامین معنویات و مادیات بشر است فداکاری می کنید. "
"ص. ن - ج 1 - ص 223 - آبان 1355"
"اسلام آنقدر به رفاه مردم، آسایش مردم و اینطور چیزها توجه دارد و هیچ در این جهت فرقی مابین قشری با قشر دیگر نمی گذارد. "
"ص. ن - ج 6 - ص 164 - 24/2/1358"
"اسلام انشاءالله در این محیط پیاده بشود و ما آن را، رفاهی که در اسلام و آن طمانینه ای که در اسلام برای افراد حاصل خواهد شد، حاصل کنیم در این کشور. "
"ص. ن - ج 4 - ص 183 - 24/1/1360"
نظام اسلامی و رفاه
"ما علاقه داریم که همه افراد ملت ما در رفاه باشند"
"ص. ن - ج 5- ص 259- 17/1/1358"
"نهضت اسلامی مردم ایران در عصری که نمونه همان عصر جاهلیت است و در محیطی که سرنیزه جانشین عدالت و حبس و شکنجه و اختناق به جای آزادی و فقر و فلاکت، جانشین رفاه و آسایش گردیده بود، پا گرفت. "
"ص . ن - ج 11- ص 258- 15/11/1358"
"مسئولین محترم کشور ایران علیرغم محاصرات شدید اقتصادی و کمبود درآمدها، تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه کرده اند و همه آرمان و آرزوهای ملت و دولت و مسئولین کشور ماست که روزی فقر و تهیدستی در جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار باشند. "
"ص. ن - ج 20- ص 129- 6/5/1366"
"از حکومت اسلامی شما را نترسانند، حکومت عدالت است، حکومتی است که زندگی شما را زندگی مرفه انشاءالله قرار می دهد. "
"ص. ن - ج 2 - ص 235 - 6/8/1356"
"احکام اسلام برای همه خوب است، احکام اسلام برای حتی اقلیتهای مذهبی به قدری رفاه ایجاد خواهد کرد که اینها خوابش را نمی بینند. "
"ص. ن - ج 11 - ص 23 - 25/9/1358"
"آن که برای همه کارگرها و کارمندها و طبقه دلسوز است خدای تبارک و تعالی است که به اراده خودش می خواهد که مستمندان مرفه باشند. "
"ص. ن - ج 6 - ص 234 - 1/3/1358"
مفهوم رفاه
"مرفه بودن زندگی به این نیست که خانه چند طبقه آدم داشته باشد چه بسا اشخاصی خانه های چند طبقه دارند لکن زندگی شان جهنم است. الان شما زندگی محمدرضا را چه جور می بینید؟ همه وسائل آسایش برایش هست لکن آسایش دارد؟ یک آن آسایش دارد؟ ندارد. آسایش انسان به این است که روح انسان راحت باشد. روح انسان وقتی راحت شد اگر یک ناهار، هر جوری باشد، این با آن می سازد و اصلا ناراحتی را ادراک نمی کند. راحتی انسان به این است که انسان وضع روحیش را جوری بکند که با این وضع روحی آسایش برایش پیدا بشود. "
"ص. ن - ج 5 - ص 226 - 9/1/1358"
"گمان نکنید که کاخ نشین ها بسیار مرفه هستند، آنها دلهایشان لبریز از تزلزل است، آنها قلبهایشان آرام نیست تزلزلی که در بین کاخ نشین ها هست در بین کوخ نشین ها نیست، آرامشی که این طبقه محروم دارند، آن طبقه ای که به خیال خودشان در آن بالاها هستند ندارند. "
"ص. ن - ج 14 - ص 166 - 16/1/1360"
"یک نفر آدمی که کم دارد ولی به اندازه معاش دارد، این آدم لذت زندگی را، همین زندگی مادی را لذتش را بیشتر از آن می برد که صد تا کاخ دارد و هر روز و هر شب در زحمت حفظ اینهاست.
. . . لذت به دارایی نیست لذت یک مطلبی است که انسان در خودش باید پیدا بشود. . . این مستمندها را به یک زندگی، آنها بیچاره ها قانع هستند به یک زندگی متوسط، به یک زندگی که بتوانند اعاشه خودشان را بکنند، بتوانند یک سایه سری داشته باشند. "
"ص. ن - ج 17 - ص 223 و 224 - 1/1/1362"
"داشتن مال، داشتن خانه، داشتن چیز، اینش مهم نیست، مهم اینست که قلب انسان را، قلب انسان را اینها تسخیر کنند. اینکه مال اندوزی و ثروت اندوزی مذموم ست برای این است که این مال اندوزی و امثال اینها و زرق و برق دنیا دل انسان را می کشاند به طرف غیر خدا و از آن ضیافتهای خدا محروم می کند. "
"ص. ن - ج 18 - ص 18 - 21/3/1362"
"انسان محال است که برسد به یک جایی از قدرت و بالایش را نخواهد، همیشه دنبال آنی است که ندارد.
سرمایه دار هر چه زیادتر سرمایه تهیه کند دنبال این است که اضافه کند و حکومت هر چه سعه داشته باشد حکومتش، دنبال این است که توسعه بدهد. "
"ص. ن - ج 18 - ص 34 - 21/4/1362"
"همه می دانیم که کشور ما در حال جنگ و انقلاب سختی ها و مشکلاتی را تحمل کرده و کسی مدعی آن نیست که طبقات محروم و ضعیف و کم درآمد و خصوصا اقشار کارمند و اداری در تنگنای مسائل اقتصادی نیستند ولی آن چیزی که همه مردم ما فراتر از آن را فکر می کنند، مساله حفظ اسلام و اصول انقلاب است. مردم ایران ثابت کرده اند که تحمل گرسنگی و تشنگی را دارند ولی تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت. ملت شریف ایران همیشه در مقابل شدیدترین حملات تمامی جهان کفر علیه اصول انقلاب خویش مقاومت کرده است. "
"ص. ن - ج 20 - ص 234 - 29/4/1367"
"اما نکاتی که در بازسازی و سازندگی توجه به آن ضروری است: . . .
5- برنامه ریزی در جهت رفاه متناسب با وضع عامه مردم توام با حفظ شعائر و ارزشهای کامل اسلامی و پرهیز از تنگ نظری ها و افراط گرایی ها".
"ص. ن - ج 21 - ص 37 و 38 - 11/7/1367"
"من امیدوارم که همه طبقات این ملت در تحت لوای اسلام با رفاه، با سلامت با سعادت، همه با سعادت باشند".
"ص. ن - ج 7 - ص 254 - 12/4/1358"
رفاه و مسئولیتهای اسلامی و انقلابی
"آنهایی که در این چند سال مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ [شرکت در جنگ] طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور داده اند، مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته اند"
"ص. ن - ج 20 - ص 239 - 240 - 29/4/1367"
"بر همه کس واجب است که به مقدار کفایت، از خطر عظیم اجانب به اسلام و مسلمین کمک نماید و این تکلیفی است که بیشتر متوجه است به طبقه مرفه و ثروتمند و پس از آنان به طبقه متوسط به حسب احوال آنها، نه طبقه مستمند و ضعیف که درآمدشان به مقدار اعاشه آنهاست گرچه این قشر از تمام قشرها خدمتشان بیشتر است".
"ص. ن - ج 17 - ص 202/23/11/1361"
رفاه و معنویات
"توجه به زرق و برق دنیا انسان را از آن احساس انسانی اش می برد، یک حیوان است در بین مردم راه می رود. کوشش کنید معنویت را تقویت کنید در بین این ملت".
"ص. ن - ج 17 - ص 218 - 1/1/1362"
"ما آن روز عید داریم که مستمندان ما، مستضعفان ما به زندگی صحیح رفاهی و به تربیت های صحیح رفاهی و به تربیت های صحیح اسلامی - انسانی برسند"
"ص. ن - ج 15 - ص 282 - 23/10/1360"
رفاه و عدالت اجتماعی
"اسلام آنقدر به رفاه مردم، آسایش مردم و اینطور چیزها توجه دارد و هیچ در این جهت فرقی مابین قشری با قشر دیگر نمی گذارد".
"ص. ن - ج 6 - ص 164 - 24/2/1358"
"برای همه انشاءالله رفاه خواهد شد و این اختلافات طبقاتی ننگین به آن صورت نخواهد ماند"
"ص. ن - ج 6 - ص 20 - 26/1/1358"
رفاه و استقلال و خودکفایی
"ما می خواهیم زندگی فقیرانه داشته باشیم ولی آزاد و مستقل باشیم. ما این پیشرفت و تمدنی که دستمان پیش اجانب دراز باشد را نمی خواهیم"
"ص. ن - ج 15 - ص 209 - 6/8/1360"
"من مطمئنم که ملت عزیز ایران یک لحظه استقلال و عزت خود را با هزار سال زندگی در ناز و نعمت ولی وابسته به اجانب و بیگانگان معاوضه نمی کند. "
"ص. ن - ج 21 - ص 56 - 3/9/1367"
"مردم باید تصمیم خود را بگیرند، یا رفاه و مصرف گرایی یا تحمل سختی و استقلال و این مساله ممکن است چند سالی طول بکشد ولی مردم ما یقینا دومین راه را که استقلال و شرافت و کرامت است، انتخاب خواهند کرد. "
"ص. ن - ج 21 - ص 71 - 20/10/1367"
رفاه و آزادی و حریت
"اگر ما تسلیم آمریکا و ابرقدرتها می شدیم، ممکن بود امنیت و رفاه ظاهری درست می شد و قبرستانهای ما پر از شهدای عزیز ما نمی گردید، ولی مسلما استقلال و آزادی و شرافتمان از بین می رفت. آیا ما می توانیم نوکر و اسیر آمریکا و دولتهای کافر شویم تا بعضی چیزها ارزان شود؟ "
"ص. ن - ج 17 - ص 51 و 52 - 21/7/1361"
رفاه و شرافت و عزت
"شکم و نان و آب میزان نیست، عمده شرافت انسانی است و شرافت به این نیست که انسان دستش را روی سینه بگذارد تا چند شاهی به او بدهند بلکه شرافت انسانی به این است که در مقابل زور بایستد. "
"ص. ن - ج 18 - ص 112 - 28/6/1362"
"زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب، ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید. "
"ص. ن - ج 21 - ص 194 - 15/3/1368"
"اگر ما با دست جنایتکار آمریکا و شوروی از صفحه روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم بهتر ازآنست که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم. "
"ص. ن - ج 21 - ص 198 - 15/3/1368"
رفاه و چشیدن طعم فقر و محرومیت
"حقیقت حج این است که شما بروید درد مردم را ببینید، ببینید فقرا چه جوری هستند، شما هم بشوید آنطور، ببینید مستمندان جهان چطورند، شما هم آن رنگ درآئید. اگر مردم توقع داشته باشند که حالا که ما حج می رویم باید برای ما همچو رفاه حاصل بشود که در منازلمان هم نیست، این حج نمی تواند باشد. . . بیایید و یک قدری هم توجه کنید به زحمت هایی که فقرا می کشند. "
"ص. ن - ج 16 - ص 254 و 255 - 31 /5/1361"
"تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. "
"ص - ن - ج 20 - ص 235 - 29/4/1367"
رفاه و رسیدگی به محرومین و فقرا
"چرا باید در زمستان یک عائله ای زیر چادر، خوب می دانید زیر چادر سرمای اینجا نمی تواند جوابش بدهد، اینها هیچ زندگی ندارند، ثروتمندها به داد اینها برسند، اینها ننشینند آن طرف و بگویند که دولت بدهد، دولت هم باید بکند همه باید انجام وظیفه بکنند. "
"ص. ن - ج 10 - ص 165 - 17/8/1358"
"به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم. . . چه نیکو است که طبقات تمکن دار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آنست و از انصاف به دور است که یکی بی خانمان و یکی دارای آپارتمان ها باشد. "
"ص. ن - ج 21 - ص 201 - 15/3/1368"
تقدم رفاه بر اصول اسلامی و انقلابی
"از اول نهضت اسلامی ما شاهد اشخاصی که به این وضع بوده اند، راحت را به هر چیزی مقدم می داشته اند، تکلیف را این می دانستند که نمازی بخوانند و روزه ای بگیرند و بنشینند در منزلشان ذکری بگویند و فکری بکنند. این یک راهی بود که یک دسته ای از مردم داشتند که تمام آمال آنها این بود که آدم اینجا این چند روزی که هست، خوب استراحت بکند، بنشیند در خانه اش عبادت بکند. اسلام را خلاصه کرده بودند در عبادات مثلا نماز و روزه و امثال اینها، برای اسلام هم غیر از این، خیلی، نه اطلاعات صحیح داشتند و نه ارزشی قائل بودند. . . یک دسته اینطور بودند که حضرت امیر سلام الله علیه از اینها تعبیر می کند که اینها همشان علفشان است مثل حیواناتی که همشان این است که شکمش سیر بشود، شهواتش را بر همه چیز مقدم می دارد، نماز هم می خواند و روزه هم می گیرد و عبادات شرعی را هم بجا می آورد لکن اینطور است وضع تفکر که انسان نباید خودش را در معرض یک چیزی قرار بدهد. . . آنهایی که اسلام را خلاصه می کنند در اینکه بخورند و بخوابند و یک نمازی بخوانند و روزه ای بگیرند و در گرفتاری ملت، در گرفتاری این جامعه دخالت نکنند به حسب روایت رسول اکرم اینهامسلم نیستند. "
"ص. ن - ج 15 - ص 45 تا 50 - 8/4/1360"
"هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد. "
"ص. ن - ج 21 - ص 30/6/1367"
عادت به رفاه و رفاه طلبی
"آنهایی که عادت بکنند، چند روز عادت به این کارها. به این عشرتها، به این چیزهایی که در سینماها می کردند و نمایش می دادند، این دیگر در فکر اینکه نفت ما را کی می برد و آهن ما را کی می برد و گاز ما را کی می برد، این به این فکرها دیگر نیست. "
"ص. ن - ج 9 - ص 62 - 17/6/1356"
"جنگ وقتی که واقع می شود انسان از آن خستگی و از آن چیزهایی که سست می کند انسان را، از آن سستی و خستگی ها بیرون می آید و فعالیت می کند و جوهره انسان که باید همیشه متحرک و فعال باشد بروز می کند و در استراحت و در راحت و در این امور، انسان همیشه کسل می شود، همیشه خمود می شود، قوای انسان خمود می شود و خصوصا آنهایی که به عیاشی عادت دارند یا به رفاه عادت دارند، آنها دیگر بدتر خواهند شد. "
"ص. ن - ج 13 - ص 106 و 107 - 8/7/1359"
جنگ فقر و غنا
حضرت امام (س) در برخی از بیاناتشان مسئله جنگ بین فقر و غنا را مطرح فرموده اند. با توجه به بحثهای گذشته در مورد احترام سرمایه های مشروع و قانونی، این سئوال پیش می آید که آیا طرح موضوع جنگ فقر و غنا توسط حضرت امام (س) به معنی نفی غنا و حمایت از فقر نیست؟ آیا بیانات معظم له در مورد جنگ فقر و غنا با بیانات دیگرشان مبنی بر محترم بودن ثروتهای مشروع تعارض ندارد؟
قبل از پاسخ به سئوالات فوق، به برخی از برداشتهای اشتباه از بیانات امام (س) در مورد جنگ فقر و غنا اشاره می کنیم. عده ای از افراد که تنها جملات مربوط به جنگ فقر و غنا را دیده و دیگر بیانات امام (س) را ملاحظه ننموده اند چنین تصور کرده اند که رهنمودهای امام درباره جنگ فقر و غنا و دائمی بودن این جنگ و حمایت نظام اسلامی از فقرا در مقابل اغنیا، بدین معنی است که معظم له فقر را به کلی ارزش و غنا را مطلقا ضد ارزش می دانستند. نتیجه چنین تصوری از جنگ فقر و غنا آنست که پدیده ای بنام فقر همواره باید وجود داشته باشد و فقرا نیز همیشه باید در فقر و محرومیت باقی بمانند تا برای همیشه تاریخ، جنگ فقر و غنا مصداق عینی و واقعی داشته باشد! و اگر قرار باشد روزی فقرا از فقر خود نجات یافته (یعنی غنی شوند) طبعا در جبهه اغنیا قرار گرفته و باید با خود آنها نیز مبارزه کرد!
با توجه به رهنمودهای حضرت امام (س) چنین برداشتی از سخنان ایشان، نادرست و اشتباه است.
اولا فقر نه تنها ارزش نیست بلکه ضد ارزش است. فقر ارمغان ظلم و استثمار و سودجویی یا تن پروری و تنبلی و فرهنگ غلط است. این پدیده در آیات شریفه قرآن کریم و روایات متعدد معصومین (ع) مذمت شده و حتی در برخی از کلمات آن بزرگواران، در حد کفر یا پدید آورنده آن، شمرده شده است. در رهنمودها و نظرات حضرت امام (س) نیز فقر، محرومیت و استضعاف به طور گسترده مذمت و به عنوان یک پدیده ضد ارزش معرفی شده است. اگر در بعضی از روایات دیده می شود که از فقر ستایش شده، این نه به معنی یک اصل کلی و قابل تعمیم به تمام زمانها بلکه تنها یک دستور خاص و با توجه به شرایط ویژه زمانی و مکانی بوده است و در هر حال نمی توان "فقر" را ارزش دانست.
همچنین در برداشت مذکور، بین "فقر" و "فقرا" خلط شده است. "فقر" ارزش نیست ولی " فقرا" (آنهم نه همه فقرا بلکه تنها کسانی که علیرغم خواست و اراده خود، توسط استثمارگران و سودجویان به فقر و محرومیت کشیده شده اند) یک قشر ارزشمند و مستحق حمایت و پشتیبانی هستند. عده ای همین خلط مبحث را در مورد محرومین و مستضعفین هم مرتکب شده اند. از نظر امام (س) "محرومیت "ارزش نیست ولی "محرومین" ارزشمندند، " استضعاف" ارزش نیست ولی "مستضعفین" ارزشمندند.
غنا و ثروت به طور کلی و مطلق از سوی حضرت امام (س) نفی نشده است. حضرت امام (س) نه تنها رفاه و ثروت را به کلی نفی نمی کنند بلکه با شرایط و ویژگیهای خاص برای جامعه ضروری هم می دانند و کرارا نظام اسلامی را به تامین و تعمیم آن توصیه فرموده اند و در این امر، اولویت را با محرومان و فقرا دانسته اند. ایشان همچنین سرمایه و ثروت مشروع را محترم و حتی تلاش برای کسب آن را در مواردی عبادت دانسته اند.
در خصوص برداشت صحیح از بیانات امام (س) درباره جنگ فقر و غنا، دو مورد را می توان مطرح کرد که هر دو هم با رهنمودهای معظم له سازگار است.
برداشت اول: مقصود از جنگ فقر و غنا، مبارزه با یک سیستم اجتماعی - اقتصادی است که در بطن خود دو طبقه فقیر و غنی را بوجود می آورد. فقر و غنا دو پدیده ای است که در این سیستم خودنمایی می کند و حالت وسطی نیز متصور نیست. در این سیستم اقلیتی دارای ثروت و مکنت هنگفت بوده و اکثریت مردم نیز در فقر و محرومیت به سر می برند. امروزه در بسیاری از کشورهای جهان سوم حاکمیت چنین سیستمی را شاهدیم که علت العلل آن، حاکمیت سرمایه وسرمایه داری بر نظام بین المللی است. نظامی که در آن حرف اول و آخر را سرمایه می زند و هیچ ارزش و معیار دیگری مطرح نیست. منظور حضرت امام (س) از جنگ فقر و غنا، جنگ با چنین سیستم و نظامی است. این نبرد، یک مبارزه مقدس و دائمی است که باید آنقدر ادامه یابد تا طلسم اکمیت سرمایه بر جهان شکسته شود و فقر و غنای ظالمانه از بین برود و بر ویرانه آن سیستم، جامعه ای پدید آید که همه آحاد مردم در آن، از یک زندگی مرفه با حاکمیت ارزشها و معیارهای معنوی و متعالی برخوردار شوند.
برداشت دوم: مقصود از جنگ فقر و غنا، جنگ بین فقرای متدین با اغنیاء ظالم است. در این برداشت نمی توان فقیر و غنی را به کلی ارزش یا ضد ارزش دانست. فقرای مظلوم، مورد حمایت اغنیاء ظالم نیز مغضوب هستند. بین این دو طبقه مبارزه دائمی وجود داشته و موضع مومنان و صالحان نیز حمایت از فقرا و نبرد علیه اغنیا و سرمایه داران خواهد بود. بدیهی است نتیجه نهایی این نبرد، احقاق حقوق فقرا و شکست و نابودی اغنیاست.
همانگونه که ملاحظه می شود برداشتهای فوق نه تنها با یکدیگر منافات ندارند بلکه قابل جمع نیز هستند.
بهر حال هر برداشتی که بخواهیم از مقوله جنگ فقر و غنا داشته باشیم، نباید با اصول و محکمات رهنمودها و نظرات حضرت امام (س) در تعارض باشد.
رهنمودها:
"امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پا برهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند، می بوسم. "
"ص. ن - ج 21- ص 234- 29/4/1367"
"جنگ ما، جنگ فقر و غنا بود. "
"ص. ن - ج 21- ص 94- 3/12/1367"
"باید . . . نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند. "
" ص. ن - ج 20- ص 123- 6/5/1366"
ضد ارزش بودن فقر، محرومیت و استضعاف
"مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی هنگامی که در کل پیکره اسلام بصورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پیاده شود بهترین شکل ممکن خواهد بود هم مشکل فقر را از میان می برد و هم از فاسد شدن یک عده بوسیله تصاحب ثروت جلوگیری می کند. "
"ص. ن - ج 4- ص 176- 18/10/1357"
" این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه های سازنده و در برگیرنده منافع محرومین و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت بدر آورند. "

تبلیغات