طرح تاسیس مرکز ارزشیابی کتابهای اسلامی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
--تمهید
کثرت و تنوع کتاب و نشریه و مجله و هرگونه آثار علمى در همه کشورها و در میان همه ملتها، نشانه رشد فرهنگ و دانش در آن کشور و ملت است . کشورهایى که آمار کتابهاى منتشر شده سالیانه آنها بالا باشد، بویژه اگر در تیراژ وسیع باشد، به آن مىبالند و از آثار آن بهره مىگیرند .
خوشبختانه در کشور ما هر سال هزاران عنوان کتاب چاپ و منتشر مىشود که بخش قابل توجهى از آنها مذهبى و اسلامى است; یعنى یا بطور مستقل و مستقیم در باره اسلام، قرآن، خدا و امثال اینهاستیا پیرامون یکى از صدها بحث و مساله و موضوع فرعى اسلامى مانند: قیامت، شفاعت، صبر، دعا، روزه، نماز، جهاد، شهادت، حدود، دیات، قضا، نمازجمعه، ازدواج، زندگینامه ائمه و پیامبران و دهها امثال اینهاست .
آنچه در این نوشته مورد نظر ماست، کتابهاى مذهبى و اسلامى به این مفهوم اعم است; یعنى هر کتابى که به نحوى در باره یکى از مباحث و موضوعات دینى و اسلامى - نظیر آنچه اشاره کردیم - تالیف یا ترجمه شده باشد .
ضرورت ارزشیابى کتابهاى مذهبى پیش از انتشار
گرچه فزونى انتشار کتاب، مایه خوشوقتى و نوید رشد و شکوفایى فرهنگ کشور و ملت است، اما باید توجه داشت که تنها «کمیت» کتابها نمىتواند ملاک ارزش باشد بلکه باید «کیفیت» آنها را نیز در نظر گرفت، زیرا تالیف و نشر کتاب، هنگامى مىتواند نشانه رشد و ارتقاى فرهنگ و دانش ملتى باشد که بار علمى ارزنده، محتواى غنى و ارزشمند، سبک و شیوه علمى و ویژگیهاى چند دیگر داشته باشد، در غیر این صورت، ممکن است نه تنها مفید نباشد، بلکه حتى گاهى زیانبار نیز باشد . زیرا اگر مؤلف، در موضوع کتاب، صاحب نظر و اهل مطالعه کافى نباشد، ممکن استبحثها و مسائل را به صورت ضعیف، ناقص یا بطور کلى وارونه مطرح کند و در خواننده، فکر و برداشت نادرست القا و از این رهگذر ایجاد شبهه کند و خوراک تبلیغاتى مناسبى براى دشمنان اسلام، تشیع و سمپاشىهاى آنها باشد .
اگر از این دیدگاه نظر افکنیم بسیارى از کتابهایى که هر سال با عناوین مختلف و گاه با نام و عنوان فریبنده و بسیار بزرگ اما تهى از واقعیت، به نام دین، اسلام و قرآن منتشر مىشود، از ویژگیهاى لازم یک اثر اسلامى خوب برخوردار نیست . نمونههاى فراوانى از این قبیل دیدهایم که با کیفیتى نازل منتشر شده و بعضى از آنها توسط صاحبنظران، نقد و بىارزشى آنها اثبات شده است و برخى دیگر ارزش نقد نداشته است که در اینجا، به لحاظ حفظ حرمت اشخاص و هم به لحاظ رعایت اختصار، از ذکر و معرفى نمونههاى عینى خوددارى مىگردد .
در اینجا این سؤال پیش مىآید که چه کنیم تا محتوا و کیفیت کتابهاى مذهبى بالا برود
به طورى که پس از انتشار، واقعا یک اثر عالى و یا حداقل خوب و مقبول، به جامعه عرضه شود؟
در پاسخ این سؤال باید یادآورى کنیم: تامین این هدف، مقدمات و برنامهریزىهایى لازم دارد که یکى از مهمترین و مفیدترین آنها مىتواند تاسیس «مرکز ارزشیابى علمى کتابهاى مذهبى» باشد که طرح آن، موضوع این نوشته است .
بازوى علمى مؤلفان
البته پیش از توضیح و تبیین طرح، باید یادآورى کنم که عنوان کردن این طرح بیشتر بیان «درد» است تا ارائه یک «طرح» جدى، زیرا نگارنده پیشاپیش به مشکلات و دشواریهاى اجرایى این طرح از قبیل تامین بودجه، تامین کادر علمى، تعیین چهارچوب دقیق فعالیت، تبیین حوزه اختیار و صلاحیت و . . . بخوبى آگاه است . اما چه باید کرد؟ آیا وضع فعلى کتابهاى دینى یا به تعبیر صحیحتر کتابهایى که به نام «دین» منتشر مىشود، از دید صاحبنظران و اهل فضل و دانش و قلم رضایتبخش است؟ ! آیا شایسته است که همین وضع ادامه یابد؟ ! آیا همین قدر که کسى هزینه چاپ و نشر چیزى به نام «کتاب» را تامین کرد یا کسى «بانى» آن شد یا ناشر و ارگان و نهادى هزینه و مقدمات چاپ و نشر آن را به عهده گرفت، براى چاپ و نشر آن کافى است اگرچه از نظر محتوا و کیفیت، در نازلترین سطح قرار داشته باشد؟ !
و نیز یادآورى مىکنم که هدف از این طرح، هرگز تاسیس یک مرکز کنترل و سانسور نیست، بلکه در واقع تمهیدى اساسى براى ارتقاى کیفى کتابها و ایجاد بازوى معنوى براى مؤلفان و پدیدآورندگان کتاب است .
نقش و وظایف مرکز ارزشیابى کتابها
مقصود از این طرح این است که یک مرکز بزرگ ارزشیابى علمى کتابهاى اسلامى - به همان مفهوم پیشگفته - از طرف حوزه علمیه قم تاسیس شود و یک کادر علمى داراى تخصص در رشتههاى گوناگون دانشها و مباحث اسلامى، متشکل از محققان و نویسندگان و مؤلفان، داورى علمى آن را عهدهدار شوند و کتابهاى ارائه شده به این مرکز را ارزشیابى کرده آن را از جهات گوناگون (محتواى کتاب، میزان تبحر مؤلف در موضوع کتاب، میزان نوآورى، حسن تالیف، سبک و شیوه نگارش و عبارات و) . . . نقد، و در نهایت راى خود را اعلام کنند . کتابها درجهبندى و به چند درجه تقسیم شود و به کتابهاى درجه یک، که داراى امتیازات بیشترى باشد، درجه ممتاز داده شود . از جمله خدمات این مرکز مىتواند تاسیس بانک اطلاعات براى کمک به مؤلفان یا راهنمایى آنان به برخى بانکهاى اطلاعاتى و مراکز کامپیوترى باشد .
عرضه و ارائه کتاب از طریق مؤلفان و ناشران، به این مرکز آزاد باشد و اختیارى، اما مهر تایید آن، نشانه اعتبار و ارزش کتاب باشد (همچون مهر استاندارد در محصولات صنعتى) به طورى که هر کتابى که از طرف این مرکز با درجه ممتاز یا داراى رتبه بالا معرفى شود، خوانندگان با اطمینان و علاقه آن را خریدارى و مطالعه کنند . یکى از خدمات این مرکز مىتواند این باشد که اگر کتابى به آن ارائه شود که در حد معقول و مطلوبى باشد، اما در چند مورد، ضعف و نقص داشته باشد، پیش از اعلام نظر نهایى، از طرف مرکز، تذکرهاى لازم به مؤلف داده شود تا آن را تکمیل کند و کیفیتش را بالا ببرد . و این همان چیزى است که گفتیم مرکز مىتواند بازوى معنوى مؤلفان باشد .
نارسایى اقدامات کنونى
با مطالعه این طرح تا اینجا، ممکن استبه نظر برخى از خوانندگان ارجمند برسد که این کار، اکنون نیز بدون وجود چنین مرکزى تا حدودى انجام مىگیرد، زیرا مراکز انتشاراتى بزرگ و معتبر و نیز برخى از نهادهاى تبلیغى، هر کدام براى خود، هیات ارزشیابى دارد و کتابها را پس از تایید هیات یاد شده چاپ و منتشر مىکنند . از این گذشته هر سال وزارت ارشاد اسلامى، به مؤلفان و پدید آورندگان آثار علمى ممتاز - و از آن جمله آثار مذهبى و اسلامى - جوایزى اهدا و کتابهاى آنان را، کتاب سال اعلام مىکند و خود این حرکت، عامل مشوق خوبى براى مؤلفان است که زحمتبیشترى متحمل شوند و کیفیت آثار خود را ارتقا دهند .
علاوه بر اینها، خوشبختانه نشریات و مجلاتى در قم و تهران با هدف معرفى، نقد و ارزیابى کتابها منتشر مىشود و فعالیت این نشریات از جهات گوناگون نقش مهمى در ارتقاى کیفى کتابها و آثار علمى دارد .
در پاسخ این گروه باید یادآورى کنیم که هیچکدام از این عوامل سه گانه جاى چنین مرکزى را نمىگیرد . زیرا اولا مراکز انتشاراتى از یک طرف در محدوده خاصى فعالیت مىکنند و از طرف دیگر تعهدى در جهت اصلاح و تکمیل کتابهاى تصویب نشده ندارند . نشریات و مجلات نیز، اولا همه کتابها را نقد نمىکنند و ثانیا عیب و نقص احتمالى برخى از کتابها را پس از چاپ و نشر، یادآورى مىکنند در حالى که همه کسانى که آن کتاب را خواندهاند یا مىخوانند، عملا دسترسى به نقد آن ندارند و یا از آن بىخبرند و مىدانیم که چاپ و نشر برخى از کتابها واقعا یک ضایعه است و پس از نشر و توزیع آن در سطح کشور، نمىتوان آثار سوء آن را جبران کرد . اما اگر این گونه کتابها پیش از نشر، به چنین مرکزى ارائه شود، حداقل، ضعفهاى آن پیش از نشر برطرف مىگردد .
اهداى جوایز و معرفى کتاب سال از طرف وزارت ارشاد نیز تنها در حد معرفى کتابهاى ممتاز است اما در زمینه یارى عمومى مؤلفان از نظر علمى، و در جهت تکمیل آثار و تالیفات آنها، نقشى به عهده ندارد! علاوه براین، در انتخاب کتابهاى ممتاز، آثار محدودى را مورد بررسى قرار مىدهد و طبعا همه نوشتهها و تالیفات را در خور ارزشیابى نمىدانند! .
نور امید
چنانکه اشاره کردیم تاسیس چنین مرکزى ممکن است در بدو نظر یک آرزوى دور از دسترس و غیر عملى به نظر برسد اما اگر تحولات مثبتى را که خوشبختانه ظرف چند سال اخیر در حوزه علمیه صورت گرفته در نظر بگیریم - چه از نظر تشکیل شوراى عالى و مدیریتحوزه و ساختار ادارى و تشکیلاتى مدیریت و چه از نظر انسجام و تنظیم درسها و امتحانات و امثال اینها - مىتوانیم امیدوار باشیم که برداشتن چنین گامهایى چندان هم مشکل نیست . تحولات انجام یافته در حوزه علمیه که به آنها اشاره شد شاید سى چهل سال پیش قابل تصور هم نبود اما امروز مىبینیم با همتبزرگان حوزه و همکارى فضلا و اساتید و طلاب، عینیتیافته است . آنچه در این گونه موارد، مهم و اساسى است، آمادگى ذهنى و زمینه پذیرش است، اگر زمینه ذهنى تاسیس چنین مرکزى فراهم شود، اگر کمکم اهل فضل و مطالعه و طلاب و فضلا و عموم کتابخوانان و صاحبان ذوق و اندیشه به این باور برسند و خواستار چنین اقدامى شوند، کمکم مقدمات کار فراهم مىشود و روزى رؤیاها به عینیت مىرسد . خدا کند آن روز خیلى دیر نباشد! .
کثرت و تنوع کتاب و نشریه و مجله و هرگونه آثار علمى در همه کشورها و در میان همه ملتها، نشانه رشد فرهنگ و دانش در آن کشور و ملت است . کشورهایى که آمار کتابهاى منتشر شده سالیانه آنها بالا باشد، بویژه اگر در تیراژ وسیع باشد، به آن مىبالند و از آثار آن بهره مىگیرند .
خوشبختانه در کشور ما هر سال هزاران عنوان کتاب چاپ و منتشر مىشود که بخش قابل توجهى از آنها مذهبى و اسلامى است; یعنى یا بطور مستقل و مستقیم در باره اسلام، قرآن، خدا و امثال اینهاستیا پیرامون یکى از صدها بحث و مساله و موضوع فرعى اسلامى مانند: قیامت، شفاعت، صبر، دعا، روزه، نماز، جهاد، شهادت، حدود، دیات، قضا، نمازجمعه، ازدواج، زندگینامه ائمه و پیامبران و دهها امثال اینهاست .
آنچه در این نوشته مورد نظر ماست، کتابهاى مذهبى و اسلامى به این مفهوم اعم است; یعنى هر کتابى که به نحوى در باره یکى از مباحث و موضوعات دینى و اسلامى - نظیر آنچه اشاره کردیم - تالیف یا ترجمه شده باشد .
ضرورت ارزشیابى کتابهاى مذهبى پیش از انتشار
گرچه فزونى انتشار کتاب، مایه خوشوقتى و نوید رشد و شکوفایى فرهنگ کشور و ملت است، اما باید توجه داشت که تنها «کمیت» کتابها نمىتواند ملاک ارزش باشد بلکه باید «کیفیت» آنها را نیز در نظر گرفت، زیرا تالیف و نشر کتاب، هنگامى مىتواند نشانه رشد و ارتقاى فرهنگ و دانش ملتى باشد که بار علمى ارزنده، محتواى غنى و ارزشمند، سبک و شیوه علمى و ویژگیهاى چند دیگر داشته باشد، در غیر این صورت، ممکن است نه تنها مفید نباشد، بلکه حتى گاهى زیانبار نیز باشد . زیرا اگر مؤلف، در موضوع کتاب، صاحب نظر و اهل مطالعه کافى نباشد، ممکن استبحثها و مسائل را به صورت ضعیف، ناقص یا بطور کلى وارونه مطرح کند و در خواننده، فکر و برداشت نادرست القا و از این رهگذر ایجاد شبهه کند و خوراک تبلیغاتى مناسبى براى دشمنان اسلام، تشیع و سمپاشىهاى آنها باشد .
اگر از این دیدگاه نظر افکنیم بسیارى از کتابهایى که هر سال با عناوین مختلف و گاه با نام و عنوان فریبنده و بسیار بزرگ اما تهى از واقعیت، به نام دین، اسلام و قرآن منتشر مىشود، از ویژگیهاى لازم یک اثر اسلامى خوب برخوردار نیست . نمونههاى فراوانى از این قبیل دیدهایم که با کیفیتى نازل منتشر شده و بعضى از آنها توسط صاحبنظران، نقد و بىارزشى آنها اثبات شده است و برخى دیگر ارزش نقد نداشته است که در اینجا، به لحاظ حفظ حرمت اشخاص و هم به لحاظ رعایت اختصار، از ذکر و معرفى نمونههاى عینى خوددارى مىگردد .
در اینجا این سؤال پیش مىآید که چه کنیم تا محتوا و کیفیت کتابهاى مذهبى بالا برود
به طورى که پس از انتشار، واقعا یک اثر عالى و یا حداقل خوب و مقبول، به جامعه عرضه شود؟
در پاسخ این سؤال باید یادآورى کنیم: تامین این هدف، مقدمات و برنامهریزىهایى لازم دارد که یکى از مهمترین و مفیدترین آنها مىتواند تاسیس «مرکز ارزشیابى علمى کتابهاى مذهبى» باشد که طرح آن، موضوع این نوشته است .
بازوى علمى مؤلفان
البته پیش از توضیح و تبیین طرح، باید یادآورى کنم که عنوان کردن این طرح بیشتر بیان «درد» است تا ارائه یک «طرح» جدى، زیرا نگارنده پیشاپیش به مشکلات و دشواریهاى اجرایى این طرح از قبیل تامین بودجه، تامین کادر علمى، تعیین چهارچوب دقیق فعالیت، تبیین حوزه اختیار و صلاحیت و . . . بخوبى آگاه است . اما چه باید کرد؟ آیا وضع فعلى کتابهاى دینى یا به تعبیر صحیحتر کتابهایى که به نام «دین» منتشر مىشود، از دید صاحبنظران و اهل فضل و دانش و قلم رضایتبخش است؟ ! آیا شایسته است که همین وضع ادامه یابد؟ ! آیا همین قدر که کسى هزینه چاپ و نشر چیزى به نام «کتاب» را تامین کرد یا کسى «بانى» آن شد یا ناشر و ارگان و نهادى هزینه و مقدمات چاپ و نشر آن را به عهده گرفت، براى چاپ و نشر آن کافى است اگرچه از نظر محتوا و کیفیت، در نازلترین سطح قرار داشته باشد؟ !
و نیز یادآورى مىکنم که هدف از این طرح، هرگز تاسیس یک مرکز کنترل و سانسور نیست، بلکه در واقع تمهیدى اساسى براى ارتقاى کیفى کتابها و ایجاد بازوى معنوى براى مؤلفان و پدیدآورندگان کتاب است .
نقش و وظایف مرکز ارزشیابى کتابها
مقصود از این طرح این است که یک مرکز بزرگ ارزشیابى علمى کتابهاى اسلامى - به همان مفهوم پیشگفته - از طرف حوزه علمیه قم تاسیس شود و یک کادر علمى داراى تخصص در رشتههاى گوناگون دانشها و مباحث اسلامى، متشکل از محققان و نویسندگان و مؤلفان، داورى علمى آن را عهدهدار شوند و کتابهاى ارائه شده به این مرکز را ارزشیابى کرده آن را از جهات گوناگون (محتواى کتاب، میزان تبحر مؤلف در موضوع کتاب، میزان نوآورى، حسن تالیف، سبک و شیوه نگارش و عبارات و) . . . نقد، و در نهایت راى خود را اعلام کنند . کتابها درجهبندى و به چند درجه تقسیم شود و به کتابهاى درجه یک، که داراى امتیازات بیشترى باشد، درجه ممتاز داده شود . از جمله خدمات این مرکز مىتواند تاسیس بانک اطلاعات براى کمک به مؤلفان یا راهنمایى آنان به برخى بانکهاى اطلاعاتى و مراکز کامپیوترى باشد .
عرضه و ارائه کتاب از طریق مؤلفان و ناشران، به این مرکز آزاد باشد و اختیارى، اما مهر تایید آن، نشانه اعتبار و ارزش کتاب باشد (همچون مهر استاندارد در محصولات صنعتى) به طورى که هر کتابى که از طرف این مرکز با درجه ممتاز یا داراى رتبه بالا معرفى شود، خوانندگان با اطمینان و علاقه آن را خریدارى و مطالعه کنند . یکى از خدمات این مرکز مىتواند این باشد که اگر کتابى به آن ارائه شود که در حد معقول و مطلوبى باشد، اما در چند مورد، ضعف و نقص داشته باشد، پیش از اعلام نظر نهایى، از طرف مرکز، تذکرهاى لازم به مؤلف داده شود تا آن را تکمیل کند و کیفیتش را بالا ببرد . و این همان چیزى است که گفتیم مرکز مىتواند بازوى معنوى مؤلفان باشد .
نارسایى اقدامات کنونى
با مطالعه این طرح تا اینجا، ممکن استبه نظر برخى از خوانندگان ارجمند برسد که این کار، اکنون نیز بدون وجود چنین مرکزى تا حدودى انجام مىگیرد، زیرا مراکز انتشاراتى بزرگ و معتبر و نیز برخى از نهادهاى تبلیغى، هر کدام براى خود، هیات ارزشیابى دارد و کتابها را پس از تایید هیات یاد شده چاپ و منتشر مىکنند . از این گذشته هر سال وزارت ارشاد اسلامى، به مؤلفان و پدید آورندگان آثار علمى ممتاز - و از آن جمله آثار مذهبى و اسلامى - جوایزى اهدا و کتابهاى آنان را، کتاب سال اعلام مىکند و خود این حرکت، عامل مشوق خوبى براى مؤلفان است که زحمتبیشترى متحمل شوند و کیفیت آثار خود را ارتقا دهند .
علاوه بر اینها، خوشبختانه نشریات و مجلاتى در قم و تهران با هدف معرفى، نقد و ارزیابى کتابها منتشر مىشود و فعالیت این نشریات از جهات گوناگون نقش مهمى در ارتقاى کیفى کتابها و آثار علمى دارد .
در پاسخ این گروه باید یادآورى کنیم که هیچکدام از این عوامل سه گانه جاى چنین مرکزى را نمىگیرد . زیرا اولا مراکز انتشاراتى از یک طرف در محدوده خاصى فعالیت مىکنند و از طرف دیگر تعهدى در جهت اصلاح و تکمیل کتابهاى تصویب نشده ندارند . نشریات و مجلات نیز، اولا همه کتابها را نقد نمىکنند و ثانیا عیب و نقص احتمالى برخى از کتابها را پس از چاپ و نشر، یادآورى مىکنند در حالى که همه کسانى که آن کتاب را خواندهاند یا مىخوانند، عملا دسترسى به نقد آن ندارند و یا از آن بىخبرند و مىدانیم که چاپ و نشر برخى از کتابها واقعا یک ضایعه است و پس از نشر و توزیع آن در سطح کشور، نمىتوان آثار سوء آن را جبران کرد . اما اگر این گونه کتابها پیش از نشر، به چنین مرکزى ارائه شود، حداقل، ضعفهاى آن پیش از نشر برطرف مىگردد .
اهداى جوایز و معرفى کتاب سال از طرف وزارت ارشاد نیز تنها در حد معرفى کتابهاى ممتاز است اما در زمینه یارى عمومى مؤلفان از نظر علمى، و در جهت تکمیل آثار و تالیفات آنها، نقشى به عهده ندارد! علاوه براین، در انتخاب کتابهاى ممتاز، آثار محدودى را مورد بررسى قرار مىدهد و طبعا همه نوشتهها و تالیفات را در خور ارزشیابى نمىدانند! .
نور امید
چنانکه اشاره کردیم تاسیس چنین مرکزى ممکن است در بدو نظر یک آرزوى دور از دسترس و غیر عملى به نظر برسد اما اگر تحولات مثبتى را که خوشبختانه ظرف چند سال اخیر در حوزه علمیه صورت گرفته در نظر بگیریم - چه از نظر تشکیل شوراى عالى و مدیریتحوزه و ساختار ادارى و تشکیلاتى مدیریت و چه از نظر انسجام و تنظیم درسها و امتحانات و امثال اینها - مىتوانیم امیدوار باشیم که برداشتن چنین گامهایى چندان هم مشکل نیست . تحولات انجام یافته در حوزه علمیه که به آنها اشاره شد شاید سى چهل سال پیش قابل تصور هم نبود اما امروز مىبینیم با همتبزرگان حوزه و همکارى فضلا و اساتید و طلاب، عینیتیافته است . آنچه در این گونه موارد، مهم و اساسى است، آمادگى ذهنى و زمینه پذیرش است، اگر زمینه ذهنى تاسیس چنین مرکزى فراهم شود، اگر کمکم اهل فضل و مطالعه و طلاب و فضلا و عموم کتابخوانان و صاحبان ذوق و اندیشه به این باور برسند و خواستار چنین اقدامى شوند، کمکم مقدمات کار فراهم مىشود و روزى رؤیاها به عینیت مىرسد . خدا کند آن روز خیلى دیر نباشد! .