یکی از تغییرات اجتماعی بنیادین دنیای مدرن، کم رنگ شدن دین داری و خداباوری است. عوامل متعددی در این پس رفتن دریای ایمان سهیم هستند. یک عامل مهم این رخداد، خانواده است؛ که معمولا توجه اندکی را به خود جلب کرده است. شواهد و مستندات آماری و جامعه شناختی این ایده را به اثبات می رساند که جریان بی دینی و خداناباوری به این عامل مهم نیز گره خورده است. این نوشتار با شیوه توصیفی _ تحلیلی به بررسی این پرسش پرداخته است که اگر خانواده تا این حد مهم است و افول آن به افول خداباوری منجر می شود، چرا چنین است. این پژوهش با بررسی احتمالات مختلف و گمانه زنی های متفاوت، از طریق داده های آماری و جامعه شناختی، به این نتیجه دست یافته است که عدم تأهل، ازدواج ها یا روابط غیررسمی و خارج از محدوده پذیرفته شده ادیان توحیدی، زندگی بدون فرزند، آزاد شدن از قید و بند خانواده، الحاد نظری یا عملی والدین، فقدان پدر در خانه و تضاد تربیت دینی والدین نقش گسترده ای در روی گرادانی همه اعضای خانواده، به ویژه فرزندان از خدا و دین دارد.