واکاوی فنون بلاغت ادبیات فارسی از منظر آموزش به غیرفارسی زبانان
آرشیو
چکیده
ادبیات با شکستن قواعد معمول در قالب فنون بلاغی، شکلی هنری به زبان می بخشد و از گونه معیار فاصله می گیرد؛ همین موضوع می تواند یادگیری گونه ادبی را برای غیرفارسی زبانان دشوار سازد. هدف این پژوهش آن است که ابتدا «عوامل پیدایی زبان ادبی» را شرح داده و سپس از طریق انطباق این عوامل با نتیجه تحقیقات حوزه آموزش زبان، «کارکردهای فنون بلاغی در فارسی آموزی» و «آرایه های ادبی مناسب برای فارسی آموزی» را نشان دهد تا در تألیفات آزفا کمتر با حذف یا ساده سازی آثار ادبی روبه رو شویم. نویسندگان پس از ذکر عوامل پیدایش زبان ادبی از منظر شفیعی کدکنی و صفوی، نشان می دهند که چگونه برخی از فنون بلاغت از طریق هماهنگی با اصول زبان آموزی به دلیل منشأ مشترک ذهنی و خلق شگفتی از راه تخیّل، می توانند برای فارس آموزی مفید باشند. آرایه هایی که می توانند در بحث آزفا کارکرد آموزشی داشته باشند عبارتند از: ۱- لفظی یا موسیقایی (توازن های آوایی: وزن، تکرار واج و هجا)، واژگانی (ردیف و تشابه الاطراف) و نحوی. ۲- معنایی یا زبان شناسیک (تشبیه، استعاره و مجاز، کنایه، تناسب، تلمیح و اغراق). نتیجه این پژوهش با تأکید بر ضرورت شناخت دقیق و صحیح زبان ادبی، مشخص می کند که ادبیات علی رغم زبان هنری و تفاوت با گونه زبانی معیار، می تواند به عنوان منبعی جانبی در کنار آموزش زبان در تألیفات آزفا مورد استفاده قرار بگیرد؛ زیرا آرایه های ادبی ذکر شده نه تنها زبان آموزی را مختل نمی کنند، بلکه همسو با اهداف آن هستند و می توانند به فراگیری زبان یاری برسانند.Analyzing the rhetorical techniques of Persian literature from the perspective of teaching non-Persian speakers
Literature, by breaking common rules in the form of rhetorical techniques, brings an artistic form for language and it deviates from the standard form. This can make it difficult for non-Persian speakers.The purpose of this study is to show "the aesthetic functions of rhetorical techniques in Persian language teaching" and "the introduction of appropriate literary arrays for Persian learning" by adapting these arrays to the results of the research in the field of language teaching, so that we are faced less likely to the deletion or simplification of literary works in Azfa's works. We showed how the literary language emerged from the perspective of Shafiei Kadkani and Safavi, then we studied the aesthetic functions of these techniques in the discussion of AZFA. After that we introduced the appropriate literary arrays in the Persian teaching, which in accordance with findings in the field of language teaching are similar to the principles of language learning, and they are: 1. verbal or musical (including phonetic parallelisms (poetry, repetition of phoneme and syllable), lexical (Radif and Tashabuh al-'Atraf) and syntax , and 2. semantic or linguistic (including metaphor and trope, metonymy, proportionality or (symmetry) and hyperbole). The result of this research, emphasizing the necessity of accurate and correct knowledge of literary language, specifies that literature despite being an artistic language and different from the standard language type, can be used as a secondary source in addition to language education in Azfa's works; because the mentioned literary arrays not only do not hinder language learning, but are in line with its goals and can help language learning.