گفتمان کاوی تطبیقیِ متن به مثابه تحلیل جامع قرآن و مطالعات قرآنی (موردکاوی آیه 30 و 31 سوره نور و تفاسیر منتخب) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
گفتمان کاوی تطبیقی بین قرآن و مطالعات قرآنی می تواند به عنوان یک ارزیابی جامع و روشمند به کار رود. در این شیوه با تأکید بر هم وزنی و هم جهتی قرآن و اثر مربوطه، می توان قضاوت کرد که نظام کلی اثر با نظام کلی قرآن هماهنگ باشد. در این نوشتار، گفتمان دو آیه 30 و 31 سوره نور و گفتمان تعدادی از تفاسیر معاصر به صورت تطبیقی و با روش توصیفی تحلیلی بررسی شد و در ذیل دو مقوله مهمِ کلمه کانونی و زمینه گزینش کلمات به فرایند ترکیب واژگان پرداخته شد و سپس در بخش جمله و سیاق، ملاحظات مهم گفتمانی موجود در متن، به صورت تطبیقی کاویده شد. در نهایت در سیاق مردان مؤمن، پدیده «امر بدون امر» و نقش ارجاعی و تغییر دلالی دیده شد و در سیاق زنان مؤمن، گستره شناختی قابل تأملی ملاحظه گشت و در نهایت، در بخش مشترک، نقش انسجامی و مرکز مرجعیت رؤیت گردید.The Comparative Discourse Analysis of the Text as the Comprehensive Assessment of the Holy Quran and the Quranic Studies; Case Analysis of the Verse 30 and 31 of Noor Surah and the Selected Exegeses
The comparative discourse analysis between the holy Quran and the Quranic studies can be employed as a comprehensive and methodological assessment. In this method with emphasizing the identical meter and trend of the Quran and the connected work can be judged that the general system (arrangement and order) of the work is in harmony with the general system of the holy Quran. In this paper the discourse of two verses 30 and 31 of surah al-Noor (Arabic: سوره النور) and some discourses of the contemporary exegeses with comparative form and with analytic-descriptive method has been investigated. Under two main categories “focus-word and the context of the selection of words” it has been studied the process of the structure of terms and then in the section of sentences and siaq (the linguistic sense; context) it has been surveyed the important existing discourse consideration in the text in comparative form. Lastly in the siaq of the men who are muʾmin (Arabic: مؤمن believer), the phenomenon of command without command and anaphoric role and indicative change has been seen and in the siaq of women who are believers it has been found the considerable cognitive scope (range) and at the last in the common part the cohesive role and the referential center has been observed.