چکیده

اهداف: هدف این نوشتار، پرداختن به مقوله سازمان فضایی شهر قزوین در دوره صفوی با رویکرد مطالعات فرهنگی است. روش ها: پژوهش حاضر با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش اکتشافی- اسنادی ، با هدف توصیف و تفسیر داده های تاریخی شهر قزوین در دوره صفوی را مورد تحلیل قرار می دهد. در این راستا، منابع ، اسناد و مدارک تاریخی، جمع آوری و تحلیل شدند. در کنار مطالعات کتابخانه ای، بررسی های میدانی صورت گرفته و نشانه ها پیمایش و مطالعه شدند . یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد: نظم دهی به شهر، همگنی و ناهمگنی محلات و کاربری فضاهای شهری و مفاهیم مستدل از آنها در تحلیل سازمان فضایی شهر قزوین در دوران پایتختی صفویان مورد استفاده قرار گرفته است و تغییرات ساختاری شهر قزوین در دوره صفویه متناسب با فرهنگ جدید ایجاد شده به هدفی تبدیل می شود که خواسته های بیرونی را نیز پاسخگو باشد و پیوند تنگاتنگی با مجموع چند عامل دارد که از آن میان بعد "فضا" که زیر مجموعه نظم دهی به شهر است نقش پررنگ تری ایفا می کند و چون از طریق کالبد و توسط طراحان نمود پیدا می کند ملموس تر است و بقیه ابعاد در ارتباط با آن قرار دارند. نتیجه گیری: بعد "فضا" نشئت گرفته از قدرت حکومتی در آن برهه از زمان در شهر قزوین بوده است و مجموعه شاهی صرفا یک طراحی شهری نبوده بلکه ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی، اقتصادی و مذهبی محسوب می شده و فرهنگ شهر نیز بر اساس همان ساختار نمود پیدا کرده است.

تبلیغات