آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

متن

با سلام خدمت دست‏اندرکاران مجله «پژوهش و حوزه‏» که به حق خلا مهمى را پر کرده‏اند. در این مختصر، نقدى که بر مواد درسى و سرفصل‏هاى تفسیر و علوم قرآن دارم، تقدیم مى‏کنم.
سر فصل 1:
در این باره سخنى به نظر نمى رسد.
سر فصل 2:
درس «اعراب القرآن‏» براى سال دوم زود است، چون موضوعى تخصصى ادبى است و براى متعلمین بسیار ثقیل و ملال‏آور خواهد بود. اعراب القرآن باید پس از تسلط نسبى فرد بر صرف و نحو و علوم بلاغى باشد و ورود به این مباحث ذهن متعلم را در سال دوم به هم مى‏ریزد; مگر این که در حد تمرین صرف و نحو باشد که در این صورت اعراب القرآن نخواهد بود.
گذشته از این که بحث اعراب القرآن قبل از فهم اجمالى معانى آیات، جایگاه خود را در ذهن متعلم پیدا نخواهد کرد.به ویژه که در یکى از بندهاى (2) آمده است:
«معرفى کتاب‏هاى اعراب القرآن و مؤلفان و مقایسه بین آن‏ها.»
حال آیا مى‏توان براى طلبه سال دوم چنین ماده‏اى را تدریس کرد؟ !
سر فصل 3:
پرداختن به لغت‏براى طلبه بسیار ضرورى است، ولى اشتغال به «فروق اللغه‏» و «وجوه و نظائر» در این مرحله چندان مناسب به نظر نمى رسد، زیرا بحثى ثانوى است که تنها پس از تسلط فرد بر لغت ملموس خواهد شد. بنابراین بهتر است در یک ترم تنها لغت و در ترم‏هاى پایانى بحث‏هاى دقیق لغوى از قبیل فروق و... مطرح مى‏گردد.
به عبارت دیگر، زمانى باید مباحث ثانوى لغت را مطرح ساخت که سؤال در ذهن متعلم پدیدار شده و به تکاملى رسیده باشد تا موضوع مطرح شده هدر نرود.
سرفصل 5: علوم قرآن
آشنایى با علوم قرآن براى هر طلبه لازم است، ولى دلیل گزینش چند موضوع در این فصل، مشخص نیست; با آن که موضوعات فراوانى که ضرورى هم هستند در علوم قرآن مطرح است. گذشته از این که عنوان این فصل (علوم قرآن) با چند سر فصل دیگر تلاقى دارند; چرا که برخى از آن‏ها نیز از جمله علوم قرآن محسوب مى‏شوند; مانند بحث اعجاز، تفسیر و مفسران، قرائت و....
سر فصل 8:
تفسیر کشاف‏و جوامع الجامع دو متن موجز و پیچیده‏اند و به نظر حقیر براى طلبه‏اى که مى‏خواهد با متون تفسیرى آشنا شود در آغاز راه مناسب نیست، بهتر است در این مرحله از تفاسیر روان‏تر مانند مجمع‏البیان، تفسیر فخر رازى، المیزان و... استفاده گردد.به علاوه، براى تدریس متونى مانند کشاف و جوامع استاد مناسب و مسلط کم‏تر پیدا مى‏شود.
سر فصل 9:
تمامى ادبیات وعلوم قرآن و... براى درک صحیح قرآن و آشنایى بیش‏تر با وحى الهى است، ولى در این برنامه، گویا هدف اصلى به مطالعه سپرده شده و مقدمات، متن قرار گرفته است. اگر بناست طلبه بر قرآن مسلط باشد و از نور آن در موارد خود بهره برد بایستى طى شش سال نزد استاد، حداقل ثلث قرآن را با تفسیر مختصرى مانند «شبر» بخواند. در این مدت، خط و محور اصلى کار، متن قرآن باشد که خوانده و مباحثه گردد و بقیه اجزاى آن مطالعه شود.
در غیر این صورت اصل در سایه فرع و مقدمات پنهان خواهد شد و متعلم پس از سالیانى عاقبت‏به دریا نخواهد رسید; چنان‏که عاقبت رشته‏هاى تخصصى تفسیر چه در حوزه و چه در دانشکده‏هاى مربوط به همین جا ختم شده است.

تبلیغات