آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

عقلانیت، مداخلات منفعت طلبانه و اقتدارگرایانه کنشگران عرصه سیاست گذاری را محدود می سازد. چنانچه قائل به تأثیرپذیری نظام های مختلف سیاست گذاری از عقلانیت حتی در حداقلی ترین سطح خود باشیم، آنچه روند سیاست گذاری جنایی را از کارآمدی خارج می سازد، پدیده «عقلانیت مرجح» است. این پدیده محصول توجه حداکثری و انحصاری به الزامات خاصی از عقلانیت به موازات نادیده انگاشتن سایر الزامات آن در راستای تحقق منافع فردی و حزبی سیاست گذار و بر پایه تعصبات ذهنی اوست. این نوشتار که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، باتوجه به نظریه «عقلانیت ترکیبی اسنلن»، ضمن معرفی ابعاد مختلف عقلانیت؛ چگونگی ظهور «عقلانیت مرجح» در فرایند سیاست گذاری جنایی ایران و راهکارهای رفع آن را به بحث و بررسی می گذارد. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که «عقلانیت مرجح» دست کم درمواردی نظام سیاست گذاری جنایی ایران را به واسطه مداخله حداکثری رهبران سیاسی در فرایند سیاست گذاری و اعمال عقلانیت های مرجح سیاسی، اخلاقی و دینی مؤثر از خود ساخته است؛ به گونه ای که سیاست جنایی عقلانی به سیاست جنایی غیرعقلانی تغییر ماهیت داده است. بر این اساس اعمال «عقلانیت ترکیبی» از طریق بازنگری در ارکان سنتی سیاست گذاری و تقویت حضور نخبگان حرفه ای و جامعه مدنی در آن، می تواند راه حل برون رفت از معضل عقلانیت های مرجح در نظام سیاست گذاری ایران باشد.

Super Rationalization in Criminal Policy Making of Iran

  Rationality is the factor which can limit the beneficial interventions and interference of the authorized politicians. However, although all different political systems are influenced by rationality, super rationalization makes the process of criminal policy making inefficient. Super rationalization is the result of extreme attention to some limited aspects of rationality while ignoring the other aspects of it by the politicians for interests of their own and their political parties. This is caused by the subjective prejudices of those politicians. In sum, the present article with regard to the theory of mixed rationality heavy of Snellen tries to study and investigate the position of rationality in the process of policy making of Iran. The aim is to discuss the arise of super rationalization. The results suggest that “super rationality” has, at least in some cases, made Iran's criminal policy system effective by maximizing the intervention of political leaders in the policy-making process and the application of super political, moral, and religious rationality. In a way, rational criminal policy has changed the nature of irrational criminal policy. Accordingly, the application of “mixed rationality” through reviewing the traditional elements of policy-making and strengthening the presence of professional elites and civil society in it, can be a solution to the problem of super rationality in the Iranian policy-making system

تبلیغات