تمدن اسلامی در شرق جهان اسلام در سیر تاریخی خود پس از حمله مغولان و سقوط دولت خوارزمشاهیان و دستگاه خلافت عباسی با بحران و فروپاشی بی سابقه ای مواجه شد. در این شرایط بحرانی فرصت ها و عوامل مختلفی برای تغییرات و بازسازی وضع تمدن اسلامی فراهم آمد. این مقاله با روش تحلیل کیفی به بررسی نقش خاصِ خواجه در بحران یادشده به عنوان مسئله اصلی پرداخته و این نتیجه به دست آمد که تشخیص بحران تمدنی، نگاه تمدنی و برخی کنش های تمدنی وی همچون حفظ سرمایه های انسانی و فرهنگی، ایجاد کانون فرهنگی مراغه و سیاست تعامل و هم افزایی با عالمان و اندیشمندان مذاهب اسلامی، مهم ترین ویژگی های نقش خواجه بوده است.