دستورالعمل قرآنی/ارکان سیر و سلوک عمل صالح 2
آرشیو
چکیده
متن
در شماره گذشته (59) از عمل صالح به عنوان رکن سیر و سلوک یاد شد.گفتیم که عمل انسان میتواند به چهار قسم تقسیم شود.
1. عمل ریائی 2 . عمل حسن 3. عمل صالح 4. عمل خالص
برای پی بردن به مفهوم و مرز دقیق عمل صالح لازم بود که به شرح هر یک از آنها بپردازیم.
سخن را از عمل ریائی آغاز و بیان کردیم که آن کاری است که هدف انجام دهندهاش به دست آوردن جاه و مقام و جلب نظر دیگران باشد.چنین عملی،نه تنها انسان را به ثمره; واقعی نمی رساند،بلکه به تاریکی و پیامدهای آن دچار میکند.
در این شماره نیز برای روشن شدن مفهوم عمل صالح خوب است،نگاهی به مفهوم و تعریف عمل حسن داشته باشیم:
پروردگار جهانیان،انسان را با مجموعهای از صفتها و خصلتهای ممتاز آفریده است و چه بسیار کارهای او که از همین ویژگیها و اوصاف خدا دادی سرچشمه می گیرد.به عنوان نمونه، خداوند،تمایل به مهرورزی را در نهاد آدمی قرار داده است که کمک به مستمندان و ناتوانان،دلجویی از دلسوختگان،محبت به فرزندان و حتی همسایگان،هم محلیها،و هم شهری ها،ناراحتی از غم دیگران و … همگی از این فطرت و خصلت سرچشمه میگیرد.
نمونه دیگر،خصلت عدالت خواهی است که انسان بر اساس آن از ظلم متنفر است و با ظالم پیکار میکند.
نمونه بارز و ممتاز آن،در فداکاریهای مادران برای رشد،تربیت و زندگی فرزندانشان و دور کردن خطر از آنها متجلی است.
تمام کارها و فداکاریهایی که به تبع برخورداری از همین انگیزه و خصلتهای خدادادی از انسان سر میزند،همگی عمل حسن نامیده میشوند.
از آنچه گفته شد،نتیجه میگیریم که عمل حسن تنها از مؤمنان سر نمیزند و هر یک از اعمال کافران که از ویژگی یاد شده،برخوردار باشد،نیز در زمره; «عمل حسن» قرار میگیرد؛زیرا در عمل حسن شرط نشده است که برای رضای خدا انجام گیرد یا انجام دهندهاش مؤمن باشد،همین اندازه که از وجدان آدمی سرچشمه بگیرد،کافی است.بنابراین،در عمل حسن،انسانیت انسان او را به کار وا میدارد. به عنوان نمونه،کار کسی که نابینایی را به خاطر دلسوزی از بیابان عبور میدهد،عمل حسن به شمار میرود و از پاداش و ثواب اخروی برخوردار است،هر چند که شخص کافر باشد یا کارش را برای خدا انجام نداده باشد.
از این تعریف،تفاوت عمل حسن با «عمل ریائی» به خوبی روشن می شود؛زیرا همچنانکه در گذشته گفتیم - عمل ریائی حتما ً از نیت غیر خدایی سرچشمه میگیرد و تنها برای جاه و مقام و جلب نظر دیگران انجام می شود،اما عمل حسن از وجدان سرچشمه میگیرد و اگر چه ممکن است برای خدا نباشد،اما برای غیر خدا هم نیست.
برای اینکه تفاوت عمل حسن با عمل صالح را نیز بشناسیم،خوب است که عمل صالح را تا اندازهای شرح دهیم و نقاط مبهم آن را روشن کنیم.در تعریف عمل صالح،چند دیدگاه وجود دارد:
1.برخی معتقدند عمل صالح کاری است که تنها برای رضای خدا صورت میگیرد و انجام دهندهاش هیچ گونه نیت مادی وانتظار پاداش دنیوی از عمل خود ندارد.
2. دیدگاه دیگری وجود دارد که در شماره; پیش مطرح کردیم و آن،عمل صالح را عملی میدانست که موجب رشد فکری و تغییر روحی درطرف مقابل شود.
اگر عمل صالح را طبق هر یک از این دو دیدگاه معنا کنیم،دایرهاش بسیار محدود میشود و اعمال افرادبسیاری از دایره این تعریف خارج میگردند و عنوان عمل صالح را به خود اختصاص نمیدهند.
3. در برابر این دو نظر،دیدگاه دیگری مطرح شده است که شمول آن از آنها بیشتر است و اعمال انسان ها را به دو قسم تقسیم میکند: 1. اعمال لازم 2. اعمال غیر لازم و تفنّنی.
کارهای لازم که در فقه از آنها به «واجبات نظامیه» تعبیر میشود،کارهایی هستند که قوام و دوام اجتماع بسته به انجام آنهاست و چنانچه انجام نگیرند،موجودیت نظام اجتماعی به خطر میافتد.مانند: نانوایی،پرستاری،پزشکی،مشاغل نظامی و انتظامی و هر شغلی که اگر نباشد،چرخ جامعه از حرکت باز میماند و برای جلوگیری از این مشکل،حاکم شرع عدهای را ملزم و مجبور به انجام آن میکند.
قسم دوم،یعنی مشاغل تفنّنی و غیر لازم،کارهایی هستند که جامعه انتظار انجامشان را ندارد و ضرورتی برای انجام آنها احساس نمیشود.بنابراین،چنانچه تعطیل یا برای مدت طولانی متوقف شوند،ضرری متوجه جامعه و موجودیت آن نمیشود.
در این تقسیم بندی،نوع اوّل،عمل صالح به شمار میرود.به عبارت دیگر،طرفدارن دیدگاه اخیر معتقدند که عمل صالح،عملی است که انجام آن برای جامعه لازم باشد.فرقی هم نمیکند که انجام دهنده اش برای خدا کار کند یا برای نیات مادی و دنیوی.مثلاً اگر یک فرد نظامی کارش را به خوبی انجام دهد،هر چند که هدفش تنها به دست آوردن پول باشد،عمل او،عمل صالح به شمار میرود،طبق این نظر مشاغلی از قبیل:پرستاری،پزشکی وسایر شغلهای مورد نیاز جامعه عمل صالح به شمار میروند و عاملان آنها از پاداش و ثواب اخروی برخوردار خواهند شد.
از مجموع آنچه گفته شد،می توان نتیجه گرفت،هر عملی که از وجدان آدمی سرچشمه بگیرد،مثل رسیدگی مادر به فرزندش یا کمک به هم نوع،عمل حسن نامیده میشود و هر شغلی هم که برای حفظ نظام اجتماع و بقای آن لازم باشد،اگر چه با نیت مادی انجام شود،عمل صالح به شمار میرود.خوب است برای روشن شدن معنا و مفهوم عمل صالح بر طبق دیدگاه اخیر به چند نکته توجه کنیم:1. حقیقت عمل صالح:
مشاغل لازم با هر نیتی انجام بگیرند،مشروط بر اینکه ریائی و برای جلب نظر و تمجید اطرافیان یا به دست آوردن جاه و مقام نباشند،عمل صالح به شمار میروند و از ثواب اخروی برخوردار خواهند بود.2. تفاوت دیدگاهها:
دیدگاهی در زمینه عملی صالح وجود داشت که تنها به انگیزه توجه میکرد و معتقد بود که باید کار،تنها برای خدا انجام شود.دیدگاه دیگر،عمل صالح را با توجه به نتیجهاش تعریف می کرد و عقیده داشت که باید موجب رشد فکری و تغییر روحی اطرافیان شود.اما دیدگاه اخیر،تنها به خود عمل توجه میکند و اینکه چه گونه کاری است،ایا لازم است یا تفننی؟
این دیدگاه هر عمل لازم برای قوام و دوام جامعه را،چه در خدمت روح و چه درخدمت جسم و جهات مادی انسان،عمل صالح می داند و هیچ تفاوتی میان نتایج عمل و این که خدماتش روحی است یا جسمانی و مادی نمیگذارد.از این نظر،عمل معلمی که به دانش آموزان روستا علم می آموزد با کسی که به آبادی و رفاه مادی روستا خدمت میکند،تفاوتی ندارد و هر دو عمل صالح به شمار میروند.3. تفاوت عمل صالح و حسن:
عمل حسن تنها از صفات وجدانی انسان سرچشمه میگیرد و لازم نیست عامل آن، مؤمن باشد،اما در عمل صالح باید عامل مؤمن باشد هرچند که لازم نیست ایمان انگیزه عمل باشد بلکه میتواند تنها زمینه ساز آن باشد.به این معنی که شخص مؤمن میتواند کاری را که برای جامعه لازم است با انگیزه مادی انجام دهد و عملش صالح نامیده شود.4. قلمرو عمل صالح:
در دیدگاههای مطرح شده در گذشته که یکی عمل صالح را خدمت رسانی به روح میدانست و دیگری عمل صالح را کاری می دانست که تنها برای خدا انجام می گیرد، دایره; عمل بسیار تنگ بود و کارهای کمتری یافت میشد که عمل صالح به شمار روند.اما در این دیدگاه،محدوده; عمل بسیار وسعت می یابد و اعمال همه انسانهای مؤمن به شرط لازم بودن در قلمرو عمل صالح جای میگیرند.5 معنای عمل خالص:
با آنچه در بیان عمل صالح گفتیم،معنا و مفهوم عمل خالص نیز روشن میشود.عمل خالص بالاترین مرتبه اعمال انسان وکاری است که تنها برای خشنودی پروردگارو امتثال فرمان او انجام شود و برای انجام آن هیچ گونه ریا و پاداش دنیوی در نظر نباشد.6 . رکنیت عمل صالح:
بسیاری چنین میپندارند که اگر کسی بخواهد سیر وسلوک کند،میبایست(عمل خالص)انجام دهد.باید گفت اگر چه عمل خالص،بالاترین مرتبه; کار انسان است،ولی در حرکت کردن به سوی قرب خداوند،حداقل کاری که لازم می باشد،آن است که اعمال انسان از عنوان عمل صالح (رکن سیر و سلوک) برخوردار گردد،به این معنا که انسان ریا را از خود دور و اعمالش را بر طبق وظیفه الهی تنظیم کند و به انجام رساند.
1. عمل ریائی 2 . عمل حسن 3. عمل صالح 4. عمل خالص
برای پی بردن به مفهوم و مرز دقیق عمل صالح لازم بود که به شرح هر یک از آنها بپردازیم.
سخن را از عمل ریائی آغاز و بیان کردیم که آن کاری است که هدف انجام دهندهاش به دست آوردن جاه و مقام و جلب نظر دیگران باشد.چنین عملی،نه تنها انسان را به ثمره; واقعی نمی رساند،بلکه به تاریکی و پیامدهای آن دچار میکند.
در این شماره نیز برای روشن شدن مفهوم عمل صالح خوب است،نگاهی به مفهوم و تعریف عمل حسن داشته باشیم:
پروردگار جهانیان،انسان را با مجموعهای از صفتها و خصلتهای ممتاز آفریده است و چه بسیار کارهای او که از همین ویژگیها و اوصاف خدا دادی سرچشمه می گیرد.به عنوان نمونه، خداوند،تمایل به مهرورزی را در نهاد آدمی قرار داده است که کمک به مستمندان و ناتوانان،دلجویی از دلسوختگان،محبت به فرزندان و حتی همسایگان،هم محلیها،و هم شهری ها،ناراحتی از غم دیگران و … همگی از این فطرت و خصلت سرچشمه میگیرد.
نمونه دیگر،خصلت عدالت خواهی است که انسان بر اساس آن از ظلم متنفر است و با ظالم پیکار میکند.
نمونه بارز و ممتاز آن،در فداکاریهای مادران برای رشد،تربیت و زندگی فرزندانشان و دور کردن خطر از آنها متجلی است.
تمام کارها و فداکاریهایی که به تبع برخورداری از همین انگیزه و خصلتهای خدادادی از انسان سر میزند،همگی عمل حسن نامیده میشوند.
از آنچه گفته شد،نتیجه میگیریم که عمل حسن تنها از مؤمنان سر نمیزند و هر یک از اعمال کافران که از ویژگی یاد شده،برخوردار باشد،نیز در زمره; «عمل حسن» قرار میگیرد؛زیرا در عمل حسن شرط نشده است که برای رضای خدا انجام گیرد یا انجام دهندهاش مؤمن باشد،همین اندازه که از وجدان آدمی سرچشمه بگیرد،کافی است.بنابراین،در عمل حسن،انسانیت انسان او را به کار وا میدارد. به عنوان نمونه،کار کسی که نابینایی را به خاطر دلسوزی از بیابان عبور میدهد،عمل حسن به شمار میرود و از پاداش و ثواب اخروی برخوردار است،هر چند که شخص کافر باشد یا کارش را برای خدا انجام نداده باشد.
از این تعریف،تفاوت عمل حسن با «عمل ریائی» به خوبی روشن می شود؛زیرا همچنانکه در گذشته گفتیم - عمل ریائی حتما ً از نیت غیر خدایی سرچشمه میگیرد و تنها برای جاه و مقام و جلب نظر دیگران انجام می شود،اما عمل حسن از وجدان سرچشمه میگیرد و اگر چه ممکن است برای خدا نباشد،اما برای غیر خدا هم نیست.
برای اینکه تفاوت عمل حسن با عمل صالح را نیز بشناسیم،خوب است که عمل صالح را تا اندازهای شرح دهیم و نقاط مبهم آن را روشن کنیم.در تعریف عمل صالح،چند دیدگاه وجود دارد:
1.برخی معتقدند عمل صالح کاری است که تنها برای رضای خدا صورت میگیرد و انجام دهندهاش هیچ گونه نیت مادی وانتظار پاداش دنیوی از عمل خود ندارد.
2. دیدگاه دیگری وجود دارد که در شماره; پیش مطرح کردیم و آن،عمل صالح را عملی میدانست که موجب رشد فکری و تغییر روحی درطرف مقابل شود.
اگر عمل صالح را طبق هر یک از این دو دیدگاه معنا کنیم،دایرهاش بسیار محدود میشود و اعمال افرادبسیاری از دایره این تعریف خارج میگردند و عنوان عمل صالح را به خود اختصاص نمیدهند.
3. در برابر این دو نظر،دیدگاه دیگری مطرح شده است که شمول آن از آنها بیشتر است و اعمال انسان ها را به دو قسم تقسیم میکند: 1. اعمال لازم 2. اعمال غیر لازم و تفنّنی.
کارهای لازم که در فقه از آنها به «واجبات نظامیه» تعبیر میشود،کارهایی هستند که قوام و دوام اجتماع بسته به انجام آنهاست و چنانچه انجام نگیرند،موجودیت نظام اجتماعی به خطر میافتد.مانند: نانوایی،پرستاری،پزشکی،مشاغل نظامی و انتظامی و هر شغلی که اگر نباشد،چرخ جامعه از حرکت باز میماند و برای جلوگیری از این مشکل،حاکم شرع عدهای را ملزم و مجبور به انجام آن میکند.
قسم دوم،یعنی مشاغل تفنّنی و غیر لازم،کارهایی هستند که جامعه انتظار انجامشان را ندارد و ضرورتی برای انجام آنها احساس نمیشود.بنابراین،چنانچه تعطیل یا برای مدت طولانی متوقف شوند،ضرری متوجه جامعه و موجودیت آن نمیشود.
در این تقسیم بندی،نوع اوّل،عمل صالح به شمار میرود.به عبارت دیگر،طرفدارن دیدگاه اخیر معتقدند که عمل صالح،عملی است که انجام آن برای جامعه لازم باشد.فرقی هم نمیکند که انجام دهنده اش برای خدا کار کند یا برای نیات مادی و دنیوی.مثلاً اگر یک فرد نظامی کارش را به خوبی انجام دهد،هر چند که هدفش تنها به دست آوردن پول باشد،عمل او،عمل صالح به شمار میرود،طبق این نظر مشاغلی از قبیل:پرستاری،پزشکی وسایر شغلهای مورد نیاز جامعه عمل صالح به شمار میروند و عاملان آنها از پاداش و ثواب اخروی برخوردار خواهند شد.
از مجموع آنچه گفته شد،می توان نتیجه گرفت،هر عملی که از وجدان آدمی سرچشمه بگیرد،مثل رسیدگی مادر به فرزندش یا کمک به هم نوع،عمل حسن نامیده میشود و هر شغلی هم که برای حفظ نظام اجتماع و بقای آن لازم باشد،اگر چه با نیت مادی انجام شود،عمل صالح به شمار میرود.خوب است برای روشن شدن معنا و مفهوم عمل صالح بر طبق دیدگاه اخیر به چند نکته توجه کنیم:1. حقیقت عمل صالح:
مشاغل لازم با هر نیتی انجام بگیرند،مشروط بر اینکه ریائی و برای جلب نظر و تمجید اطرافیان یا به دست آوردن جاه و مقام نباشند،عمل صالح به شمار میروند و از ثواب اخروی برخوردار خواهند بود.2. تفاوت دیدگاهها:
دیدگاهی در زمینه عملی صالح وجود داشت که تنها به انگیزه توجه میکرد و معتقد بود که باید کار،تنها برای خدا انجام شود.دیدگاه دیگر،عمل صالح را با توجه به نتیجهاش تعریف می کرد و عقیده داشت که باید موجب رشد فکری و تغییر روحی اطرافیان شود.اما دیدگاه اخیر،تنها به خود عمل توجه میکند و اینکه چه گونه کاری است،ایا لازم است یا تفننی؟
این دیدگاه هر عمل لازم برای قوام و دوام جامعه را،چه در خدمت روح و چه درخدمت جسم و جهات مادی انسان،عمل صالح می داند و هیچ تفاوتی میان نتایج عمل و این که خدماتش روحی است یا جسمانی و مادی نمیگذارد.از این نظر،عمل معلمی که به دانش آموزان روستا علم می آموزد با کسی که به آبادی و رفاه مادی روستا خدمت میکند،تفاوتی ندارد و هر دو عمل صالح به شمار میروند.3. تفاوت عمل صالح و حسن:
عمل حسن تنها از صفات وجدانی انسان سرچشمه میگیرد و لازم نیست عامل آن، مؤمن باشد،اما در عمل صالح باید عامل مؤمن باشد هرچند که لازم نیست ایمان انگیزه عمل باشد بلکه میتواند تنها زمینه ساز آن باشد.به این معنی که شخص مؤمن میتواند کاری را که برای جامعه لازم است با انگیزه مادی انجام دهد و عملش صالح نامیده شود.4. قلمرو عمل صالح:
در دیدگاههای مطرح شده در گذشته که یکی عمل صالح را خدمت رسانی به روح میدانست و دیگری عمل صالح را کاری می دانست که تنها برای خدا انجام می گیرد، دایره; عمل بسیار تنگ بود و کارهای کمتری یافت میشد که عمل صالح به شمار روند.اما در این دیدگاه،محدوده; عمل بسیار وسعت می یابد و اعمال همه انسانهای مؤمن به شرط لازم بودن در قلمرو عمل صالح جای میگیرند.5 معنای عمل خالص:
با آنچه در بیان عمل صالح گفتیم،معنا و مفهوم عمل خالص نیز روشن میشود.عمل خالص بالاترین مرتبه اعمال انسان وکاری است که تنها برای خشنودی پروردگارو امتثال فرمان او انجام شود و برای انجام آن هیچ گونه ریا و پاداش دنیوی در نظر نباشد.6 . رکنیت عمل صالح:
بسیاری چنین میپندارند که اگر کسی بخواهد سیر وسلوک کند،میبایست(عمل خالص)انجام دهد.باید گفت اگر چه عمل خالص،بالاترین مرتبه; کار انسان است،ولی در حرکت کردن به سوی قرب خداوند،حداقل کاری که لازم می باشد،آن است که اعمال انسان از عنوان عمل صالح (رکن سیر و سلوک) برخوردار گردد،به این معنا که انسان ریا را از خود دور و اعمالش را بر طبق وظیفه الهی تنظیم کند و به انجام رساند.