آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۰

چکیده

کفراسیس، گزارش ِکلامی یک تصویر است. متون اکفراستیک در تحولات هنر نقش ارزنده ای داشته اند. در خلالِ اکفراسیس می توان از زاویه ای تازه به آثار تجسمی نگریست و به حقیقت اثر هنری نائل آمد. علاوه بر این، در صورت از میان رفتن اثر هنری، به کمک یک متن اکفراستیک می توان آن اثر را به یادآورد و مورد بازآفرینی قرارداد. محمودخان صبا (ملک الشعراء) یکی از هنرمندان دوره قاجار است که در هر دو حوزه شعر و نقاشی آثاری خلق نموده است. او را از مهم ترین نقاشان دوره ی قاجار برشمرده اند. وی علاوه بر نقاشی، در شعر نیز از سرآمدان روزگار خود بوده است. مضامین مشترک در شعر و نقاشی محمودخان صبا یکی از جلوه های اکفراسیس است که این مقاله در پی بررسی آن است و در نهایت به پرسش چگونگی بروز اکفراسیس واقعی یا ذهنی بودن آن در آثار این هنرمند پاسخ می دهد. رویکرد این پژوهش کیفی است و روش ارائه آن تحلیلی و توصیفی است. روش جمع آوری اطلاعات این پژوهش با استفاده از مطالعه منابع کتابخانه ای و نیز بر آمده از پایگاه های اطلاعات علمی و عمومی است. به موجب یافته های این مقاله آنچه در شعر محمودخان صبا (ملک الشعراء) حائز اهمیت است، کاربستِ اکفراسیس است که می تواند یاری رسان ِ ما در فهم و شناخت نقاشی های این هنرمند قاجار باشد. این اکفراسیس، به دو صورت اکفراسیس ذهنی و اکفراسیس واقعی در شعر او دیده می شود. آن جا که شعر او با نقاشی او همگام می شود اکفراسیس واقعی اتفاق می افتد و آن جا که به صورت یک گزارش کلامی در خدمت توصیف یک بنای معمارانه ( نظیر باغ و عمارت سلطنت آباد) به کار می رود اکفراسیس ذهنی رخ داده است.

تبلیغات