چکیده

گسترش اسلام و تصرف سرزمین‏هاى جدید، از صدر اسلام مورد توجه مسلمانان بود. حملات اولیه به سرزمین‏هاى مجاور در زمان ابوبکر و عمر بیشتر از راه خشکى صورت گرفت. با تصرف شام و مصر در سال‏هاى پایانى دهه دوم هجرت، مسلمانان پس از رویارویى با رومیان و ناوگان قدرت‏مند آن‏ها متوجه اهمیت قواى دریایى براى مقابله با دشمن و حفظ قلمرو و گسترش آن شدند. امام خلیفه دوم علاقه‏اى به اعزام مسلمانان به دریا نداشت. در دوره عثمان عملیات نظامى دریایىِ زیادى صورت گرفت که معاویه، حاکم شام در رأس این فعالیت قرار داشت. در این نوشتار، فعالیت نظامى دریایى مسلمانان از ابتدا تا سال پنجاه هجرى طى چهار فصل، تحت عنوان سابقه آشنایى اعراب با دریا، فعالیت جنگى در خلیج فارس، سواحل مدیترانه و جزایر آن بررسى شده است تا سهم جنگ‏هاى دریایى در گسترش و حفظ قلمرو دولت اسلامى نشان داده شود.

متن

سابقه آشنایى اعراب با دریا

    شبه جزیره عربستان به‏رغم آن که از مشرق به خلیج فارس، از مغرب به دریاى سرخ (قلزم) و از جنوب به اقیانوس هند (دریاى عرب) محدود مى‏شود، سرزمینى خشک و بیابانى است. یاقوت حموى از حدود سى حرّه در قسمت‏هاى غرب و مرکزى عربستان خبر داده است.(1) در مناطق داخلى عربستان دریا یا رودى نبود که بتوان در آن کشتیرانى کرد.(2)

 

--------------------------------------------------------------------------------

1 . حموى، معجم البلدان، ج 2، ص 247-253.

2 . اصطخرى، مسالک ممالک، ص 17.

(102)

--------------------------------------------------------------------------------


سواحل عربستان

    مردم عربستان به دلیل زندگى در صحرا از دریا و دریانوردى اطلاع چندانى نداشتند، بلکه تنها ساکنان سواحل با دریا در ارتباط بودند. براى مثال در جنوب عربستان، در سرزمین یمن، حمیرى‏ها و سبائیان از دیرباز به دریانوردى و تجارت با هند مشغول بودند. یمن در امتداد راه‏هاى بازرگانى که از دریاى عرب و سرخ به سواحل مدیترانه مى‏رسید، قرار داشت. بنادر عدن، قنا (حصن غراب)، ظفار و مسقط که در این منطقه واقع شده بودند، به تجارت شهرت داشتند. محصولات مورد نیاز مصریان، آشورى‏ها و فینقى‏ها، از هند به سواحل یمن حمل و از راه خشکى یا دریا به این سرزمین‏ها منتقل مى‏شد. علاوه بر یمن، در شرق شبه جزیره، از دوران پیش از اسلام، کشتى‏هاى کوچکى میان عمان، بحرین، اُبّله و بصره در رفت و آمد بودند و گاه حتى تا چین نیز سفر مى‏کردند. مهم‏ترین بندر عربستان در سواحل دریاى سرخ، بندر شعیبه بود که بازرگانان مکه از این بندر و برخى بنادر نزدیک آن براى ارتباط با حبشه، سومالى و مصر استفاده مى‏کردند. به دلیل چنین سوابقى بود که در میان اعراب ساکن در سواحل شبه جزیره، از پیش از اسلام، واژگانى مربوط به قایق، کشتى، اوضاع سطح دریا و... وجود داشت.(1)


قریش و تجارت دریایى


--------------------------------------------------------------------------------

1 . کحّاله، دراسات اجتماعیه فى العصور الاسلامیه، ص 5-6؛ حیان محمد شریف، تاریخ فلسفه در اسلام، ج3، ص 362 و اجتهادى، بررسى وضع مالى و مالیه مسلمین، ص 37.

(103)

--------------------------------------------------------------------------------

    قریش به دلیل زندگى در مناطق داخلى عربستان (حجاز) در دریانوردى سابقه‏اى نداشتند، ولى از آن‏جا که در سفرهاى تجارتى تابستانى و زمستانى شرکت مى‏کردند، سهمى از تجارت دریایى داشتند و گاه کشتى‏هاى مورد نیاز خود را از دیگران اجاره مى‏کردند.(1) معمولاً کارکنان این کشتى‏ها از میان مردم سواحل عربستان جنوبى و خلیج فارس انتخاب مى‏شدند، از این رو اصطلاحات ایرانى مربوط به دریانوردى، مانند ناخدا، راهنماج، راهدان یا راهدار و ... در میان اعراب رایج شد.(2)


ارتباط مسلمانان با دریا در دوره پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله

    در تاریخ اسلام، اولین بارى که به یک سفر دریایى اشاره شده است، در جریان مهاجرت گروهى از مسلمانان به حبشه در سال 5 بعثت /614میلادى است.(3) در حوادث بعدى حیات حضرت رسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آله تنها از یک حادثه دریایى در منابع یاد شده است و آن هفت ماه پس از فتح مکه، در ربیع الاول سال 9 /630م بود که گروهى راهزن سیاه پوست، سوار برکشتى به قصد مردم بندر شعیبه، از بنادر مکه آمدند. حضرت رسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آله سى‏صد تن از سپاهیان را به فرماندهى عَلقمة بن مُجَزَّز مُدْلجى براى مقابله با ایشان فرستاد، سیاهان مجبور به عقب نشینى شدند.(4)

    اگر چه منابع تاریخى، از عزیمت پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به سفر دریایى یاد نکرده‏اند، اما در قرآن کریم

--------------------------------------------------------------------------------

1 . سالم، تاریخ عرب قبل ازاسلام، ص 264.

2 . کراچکوفسکى، تاریخ نوشته‏هاى جغرافیایى در جهان اسلامى، ص 443-444.

3 . آیتى، تاریخ پیامبر اسلام، ص 129.

4 . واقدى، کتاب المغازى، ج 3، ص 983.

(104)

--------------------------------------------------------------------------------
به دریا توجه شده و اصطلاحات دریانوردى، شرایط دریا، کشتى‏ها، قایق‏ها، سفرهاى دریایى، شناخت ستارگان و اجرام آسمانى و ارتباط آن‏ها با سفرهاى دریایى، در بیش از پنجاه آیه قرآن آمده است. در احادیث نیز به منظور ایجاد آمادگى ذهنى مسلمانان براى فتوحات، به لشکرکشى‏ها و غزوات دریایى اشاره شده است. احادیثى که یک غزوه دریایى را به ده نبرد در خشکى برابر دانسته و یک شهید دریا را با دو شهید صحرا برابر مى‏داند، در حقیقت، مسلمانان را به جهاد در دریا تشویق مى‏کردند.(1)


عملیات جنگى در خلیج فارس

    برخى منابع، علاءبن عبداللّه‏ بن‏عماد حضرمى،(2) والى بحرین را نخستین سردار عرب مى‏دانند که دست به حمله دریایى زد.(3) وى در زمان عمر، در جنگ با اهالى زاره(4) که در پیمان خود با مسلمانان، از فرزندان خود ـ که در دارین پنهان کرده بودند ـ چیزى نگفته بودند، با گروهى از مسلمانان از طریق دریا به دارین حمله کرد و بر ایشان پیروز شد. چنان‏که کراز نکرى ـ کسى که معبر را به علاء نشان داد ـ در این‏باره چنین سرود:

 هاب العلاء حیاض البحر مقتحما   فخضت قدما الى کفار دارینا 


--------------------------------------------------------------------------------

1 . دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل بحریه 1، به نقل از: ابن ماجه، کتاب الجهاد، باب 10.

2 . وى اولین کسى است که در سال هشتم هجرى از سوى رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله براى دعوت اهل بحرین به اسلام، به آن‏جا فرستاده شد. مدتى در زمان پیامبر و سپس در دوره ابوبکر و سرانجام مدتى در خلافت عمر والى بحرین بود (بلاذرى، فتوح البلدان، ص 113-119؛ یعقوبى، تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 19 و طبرى، تاریخ طبرى، ج 5، ص 1890).

3 . مقریزى، الخطط، ج 3، ص 331.

4 . از روستاهاى بحرین (ابن خردادبه، المسالک و الممالک، ص 126).

(105)

--------------------------------------------------------------------------------

    «علاء را هیبت بحر آنگه که به آب اندر شد بگرفت و من دلیرانه به عزم کفار دارین به دریا زدم».(1)


حمله به فارس از سمت بحرین

    علاءبن حضرمى در زمان ولایتش بر بحرین، هرثمة‏بن عرفجه بارقى ازدى را براى فتح جزیره‏اى در دریا نزدیک فارس فرستاد که موفقیت‏آمیز بود.(2) هم‏چنین علاء در سال 17ق/638م(3) بدون اجازه خلیفه، گروهى از مردم بحرین را براى حمله به فارس، به سه گروه تحت فرماندهى جارودبن معلى، سواربن‏همام و خلیدبن‏منذربن‏ساوى تقسیم کرد و فرستاد. مسلمانان در استخرِ فارس به محاصره فارسیان به فرماندهى هربذ در آمدند. در این جنگ (جنگ طاووس)(4) تعداد زیادى از اهل فارس کشته شدند. لشکر مسلمانان در راه بازگشت به سوى بصره رفت، ولى راه را گم کرد و کشتى‏هاى آن توسط ایرانى‏ها غرق شد. عبداللّه‏ بن‏سوار و منذربن جارود و گروهى از مسلمانان کشته شدند، ولى خلید مقاومت کرد. وى توانست باقیمانده سپاه را به‏وسیله قواى کمکى که به دستور خلیفه از سوى عتبة‏بن‏غزوان ـ ظاهرا دوازده هزار نفر ـ به فرماندهى سیرة بن‏ابور براى او فرستاده بود، ناگزیر از مسیرى پر خطر از میان دشمن تا بصره عبور داده و نجات دهد. خلیفه از اقدام علاء خشمگین شد، وى را عزل کرد و به کوفه فرستاد تا تحت امر سعدبن‏ابى‏وقاص باشد.(5) طبرى علت حمله علاء را از طریق

 

--------------------------------------------------------------------------------

1 . بلاذرى، همان، ص 124-125.

2 . همان، ص 539. تاریخ این حمله‏ها مشخص نیست، بلاذرى تنها اشاره مى‏کند که در دوره امارت علاء بر بحرین صورت گرفته است.

3 . بلاذرى مرگ علاء بن حضرمى را در سال 14 یا اول سال 15ق آورده است (همان، ص 119).

4 . محلى به این نام که جنگ در آن‏جا رخ داد. به همین علت، نجات یافتگان این جنگ را که به بصره رسیدند اهل طاووس مى‏گفتند (طبرى، همان، ج 5، ص 1894).

5 . همان، ج 5، ص 1890-1893؛ ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 157 و مقریزى، همان، ج 3، ص331.

(106)

--------------------------------------------------------------------------------
دریا به فارس، رقابت او با سعد دانسته که از دوره جنگ‏هاى ردّه و سپس در فتوح ایران ادامه داشت.(1) به‏رغم تصور برخى مورخان از ناموفق بودن حمله علاء، خربوطلى، نویسنده مصرى، آن را موفقیت‏آمیز دانسته، زیرا معتقد است کشتى‏هاى بزرگ لشکر مسلمانان غرق نشد و قسمت بزرگ سپاه سالم بازگشت و غنایم بسیار نیز با خود آورد،(2) هر چند وى مأخذ خود را ارائه نکرده است.

    گفتنى است علاءبن حضرمى از یک سو، خود اهل منطقه حضرموت (جنوب شرقى یمن) بود که با دریا و دریانوردى آشنایى داشتند از سوى دیگر، برخى فرماندهان او نیز از بحرین یا ازد یمن بودند، لذا آن‏ها نیز دریا را مى‏شناختند.

    براساس گزارش بلاذرى، عثمان‏بن‏ابى‏العاص‏ثقفى، فرماندار بحرین،(3) برادرش حکم را از راه دریا به فارس فرستاد و جزیره ابرکاوان(4) را گشود، سپس موفق به فتح تَوَّج(5) شد.(6) در این زمان عثمان‏بن‏ابى‏العاص مشاورانى آشنا با دریا همچون ابوصفر (پدر مهلب‏بن‏ابى‏صفره، مردى از جزیره خارک فارس که در عمان به عثمان پیوستند و خود را از نژاد ازدى دانست) و جارود داشت.(7) وى در سال 15ق/636م از عمان به کرانه‏هاى هند در محلى به نام تانه (نزدیک یمبئى) حمله کرد و برادر خود حکم‏بن‏ابى‏العاص را به دیبل (در دهانه رود سند)

 

--------------------------------------------------------------------------------

1 . طبرى، همان، ج 5، ص 1890-1891.

2 . خربوطلى، الاسلام فى حوض البحر المتوسط، ص 5.

3 . در این‏که ولایت علاءبن‏حضرمى و عثمان بن ابى‏العاص بربحرین به چه ترتیب و در چه سال‏هایى بوده، گزارش منابع اختلاف دارد. نگارنده این ترتیب را برگزیده است.

4 . جزیره قشم.

5 . از نواحى اردشیر خره (فیروز آباد کنونى) (اصطخرى، همان، ص 100 و ابن خردادبه، همان، ص 35).

6 . بلاذرى، همان،ج ص 539. یعقوبى، این واقعه را در سال 13ق مى‏داند (تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 14).

7 . ابن رسته، الأعلاق النفیسه، ص 246؛ طبرى، همان، ج 5، ص 2009-2010 و ابن اثیر، همان، ج 2، ص204. تنها ابن رسته به مهاجرت ابى صفره اشاره مى‏کند.

(107)

--------------------------------------------------------------------------------
فرستاد. پس از بازگشت سپاهیان، نامه‏اى به عمر نوشت و او را از کار خود با خبر ساخت. عمر که با عملیات دریایى مسلمانان مخالف بود، وى را سرزنش کرد.(1) پس از این حملات، مسلمانان در این دوره براى تصرف نواحى ایران تا کرانه‏هاى هند، از خشکى عبور کردند.(2)


عملیات دریایى در سواحل مدیترانه

    در دوره کوتاه حکومت ابوبکر (11-13ق/632-634م) در مرزهاى امپراطورى ایران و روم شرقى درگیرى‏هایى میان مسلمانان و سربازان ایرانى و رومى روى داد. در اواخر سال 12ق/633م میان مسلمانان و سپاه روم شرقى (بیزانس) در یرموک جنگى روى داد که با پیروزى مسلمانان پایان یافت. پیروزى یرموک نقطه عطفى در فتوحات اسلامى در این منطقه بود، زیرا به‏دنبال آن در خلافت عمر، مسلمانان حملات خود را به شام ادامه داده و آن را از امپراتورى بیزانس جدا کردند.


ایجاد استحکامات در سواحل مدیترانه در دوران عمر

    یزید بن‏ابى‏سفیان، فرمانده سپاه عمر در شام، پس از فتح شهرهاى ساحلى فنیقیه(3) در

 

--------------------------------------------------------------------------------

1 . بلاذرى، فتوح البلدان، ص 602. یعقوبى و دینورى فرمانده این عملیات دریایى را عتبه بن غزوان دانسته‏اند (ر.ک: تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 26 و اخبار الطوال، ص 149).

2 . بلاذرى، همان، ص 604-605.

3 . سوریه و لبنان کنونى.

(108)

--------------------------------------------------------------------------------
سال 17ق/638م موفق شد با سپاهیان خود، صیدا، بیروت، جبیل و عرقا را فتح نماید. عبادة‏بن‏صامت دیگر فرمانده مسلمان نیز در این سال‏ها شهرهاى ساحلى لاذقیه، جبله و انطرطوس را فتح کرد.(1) اعراب با فتح شام بیش از گذشته با اهالى شام که با دریا، ساخت کشتى و دریانوردى آشنا بودند، ارتباط یافتند.(2)

    معاویه پس از مرگ برادرش یزید بن‏ابى‏سفیان در سال 18ق/638م(3) از سوى عمر به حکومت شام منصوب شد. وى پس از فتح کامل شام، دریافت که بدون انجام عملیات دریایى به جنگ با رومیان قادر نخواهد بود،(4) لذا طى نامه‏اى از خلیفه براى این کار مجوز خواست. عمر در جواب از عمروبن‏عاص، والى مصر خواست تا دریا را براى او وصف کند. عمرو به او نوشت:

    دریا آفریده‏اى عظیم است که آفریده‏اى ناتوان بر آن مى‏نشیند، مانند کرمى که بر چوبى جاى گیرد.(5)

    پس از دریافت این پاسخ، عمر معاویه را از رفتن به دریا منع کرد و سوگند خورد که هیچ مسلمانى را به دریا نخواهد فرستاد.(6) براساس گزارش طبرى و ابن اثیر، عمر پیش از این نیز

--------------------------------------------------------------------------------

1 . همان، ص 193 و ابن اثیر، همان، ج 2، ص 126.

2 . کحّاله، دراسات الاجتماعیه فى العصور الاسلامیه، ص 7؛ سالم، التاریخ السیاسى و الحضارى للدولة العربیه، ص 463.

3 . بلاذرى، همان، ص 203 و طبرى، همان، ج 5، ص 1868.

4 . جرجى زیدان اشاره مى‏کند که معاویه به علت جاه‏طلبى و دوراندیشى، مکرر از عمر درخواست مى‏کرد تا اجازه جنگ با رومیان را در دریا به او بدهد (تاریخ تمدن اسلام، ج 1، ص 159).

5 . طبرى، همان، ج 5، ص 2104-2105؛ ابن‏خلدون، مقدمه، ج 1، ص 482 و مقریزى، همان، ج 3، ص 332 .

6 . ابن خلدون، همان، ج 1، ص 482ـ483؛ برقوتى، حضاره العرب فى الاندلس، ص 26 و زیدان، همان، ج1، ص 160.

(109)

--------------------------------------------------------------------------------
مسلمانان را از انجام عملیات دریایى منع کرده بود، چنان‏که علاءبن‏حضرمى و عثمان بن‏ابى‏العاص را به همین علت سرزنش کرد.(1) از آن پس هر یک از فرماندهان عرب که برکشتى سوار شدند، عمر آن‏ها را بازخواست کرد. ابن خلدون علت منع عمر از رفتن مسلمان را به دریا بادیه‏نشینى و عدم مهارت آنان در فنون کشتیرانى و دریانوردى دانسته است.(2)

    عمر در برابر گزارش معاویه مبنى بر وضعیت بد استحکامات شهرهاى ساحلى شام، به او دستور داد به مرمت استحکامات و گماردن جنگ‏جویان بیشتر در آن‏ها بپردازد، اما اجازه جنگ در دریا را نداد.(3) معاویه نیز چنین کرد و سواحل را از مرابطون(4) پر کرد و به نگهبانى در برج‏ها و مناره‏ها گماشت. به این ترتیب، سواحل شام به‏وسیله سلسله استحکاماتى به هم متصل شد. این جنگ‏جویان به واحدهایى تقسیم مى‏شدند که هر کدام شامل صد مرد جنگى بود. در بالاى این دژهاى ساحلى، مناره‏هایى برپا شده بود تا مدافعان در صورت نزدیک شدن کشتى‏هاى دشمن در شب، با روشن نمودن آتش در آن‏ها، دیگران را از حمله دشمن با خبرکنند.(5) عمر تنها یک بار در سال 20 یا 21ق براى سرکوب حبشى‏ها، علقمة‏بن‏مُجَزّز مُدْلجى را با حدود بیست کشتى به دریا فرستاد که همگى کشته شدند. پس عمر سوگند خورد که هرگز کسى را به دریا نفرستد.(6)

    علاوه بر سواحل شام، پس از فتح مصر در سال 20ق/640م(7) عمر به سواحل مصر، خصوصا ثغور اسکندریه توجه نمود و هر ساله، جنگ‏جویانى از مردم مدینه را براى جهاد به

--------------------------------------------------------------------------------

1 . بلاذرى، همان، ص 602؛ طبرى، همان، ج 5، ص 1890-1893 و ابن اثیر، همان، ج 2، ص 157.

2 . همان، ج 1، ص 483.

3 . بلاذرى، همان، ص 214.

4 . جنگ جویانى که در پاسگاه‏هاى کوچک مرزى به نگهبانى مى‏پرداختند.

5 . سالم، التاریخ السیاسى و الحضارى للدولة العربیه، ص 454.

6 . تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 44؛ طبرى، همان، ج 5، 1929 و ابن اثیر، همان، ج2، ص 178.

7 . تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 33؛ بلاذرى، همان، ص 305 و ر.ک: ابن اعثم کوفى، الفتوح، ج 1، ص 358.

(110)

--------------------------------------------------------------------------------
اسکندریه مى‏فرستاد.(1) این شهر مرکز بازرگانى مدیترانه بود و از آن‏جا کشتى‏هاى غلّه و آذوقه به سوى قسطنطنیه فرستاده مى‏شد.(2) از این پس به دستور عمر آذوقه را از راه دریا به بندر جار(3) براى مردم مدینه فرستادند(4) با فتح مصر و شام، تحول مهمى در سیاست دفاعى مسلمانان پدید آمد؛ ایشان متوجه اهمیت حفظ سواحل شدند و به تمام معنا دریافتند که از فرهنگ دریانوردى بیزانسى‏ها عقب مانده‏اند، زیرا اگرچه بسیارى از مردم یمن، عمان و بحرین (که آشنا با صیادى در دریا و تجارت دریایى بودند) در حمله به شام و مصر شرکت داشتند، اما اطلاعات چندانى از هدایت کشتى در یک جنگ دریایى نداشتند.


عملیات دریایى در سواحل مدیترانه در دوره حکومت عثمان

    در خلافت عثمان نیز به دلیل حضور بیزانسى‏ها در دریا و تصرف برخى سواحل مصر و شام، به این مناطق توجه شد. با بازپس‏گیرى آن مناطق توسط معاویه، تا این زمان، بخش بزرگى از سواحل شرقى و جنوبى دریاى مدیترانه به تصرف مسلمانان درآمده بود. علت توجه مسلمانان به مدیترانه در این زمان عبارت بود از :

    1 . خطر حضور بیزانسى‏ها در دریا براى سواحل مصر و شام : مسلمانان شاهد قدرت‏نمایى کشتى‏هاى رومى بودند، پس خواستند خود نیز صاحب ناوگانى شوند،(5) زیرا تا این زمان در دریا

 

--------------------------------------------------------------------------------

1 . ابن عبدالحکم، فتوح مصر و اخبارها، ص 258 و بلاذرى، همان، ص 214.

2 . قرچانلو، جغرافیاى تاریخى کشورهاى اسلامى، ج 1، ص 102.

3 . شهرى در ساحل دریاى سرخ که نزدیک یثرب و بندرگاه آن بود (یعقوبى، البلدان، ص 93).

4 . تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 42-43.

5 . خربوطلى، الاسلام فى حوض البحر المتوسط، ص 5.

(111)

--------------------------------------------------------------------------------
قدرتى نداشتند؛

    2 . اهمیت تجارى سواحل مصر و شام : والیان این دو سرزمین به اهمیت نیروى دریایى براى حفظ این مناطق و دوام تجارت دریایى آن‏ها پى بردند. از کارگاه‏هاى کشتى سازى موجود در منطقه که از زمان رومیان باقى مانده بود، استفاده کردند و کارگران مورد نیاز را نیز از میان دریانوردان بومى آن‏جا تأمین نمودند.(1)


جنگ‏هاى مهم دریایى در جزایر مدیترانه

    عثمان اجازه عملیات جنگى دریایى را به معاویه داد، به شرط آن‏که اجبارى در کار نباشد و هرکس از مسلمانان را که خود مایل بود همراه خویش به دریا ببرد.(2) بنابراین، عملیات جنگى در مدیترانه آغاز شد. معاویه، عبداللّه‏بن‏قیس را به فرماندهى دریا منصوب و عبداللّه‏ در پنجاه جنگ شرکت کرد.(3) برخى منابع از حمله عبداللّه‏ بن نافع از سوى عبداللّه‏بن‏سعد، والى مصر، به اندلس در سال 27ق/647م خبرداده‏اند.(4) هم‏چنین در این سال عثمان به معاویه اجازه حمله

 

--------------------------------------------------------------------------------

1 . برقوتى، حضارة العرب فى الاندلس، ص 26.

2 . زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ج 1، ص 160 و کحّاله، دراسات الاجتماعیه فى العصور الاسلامیه، ص 7. یکى از نویسندگان معاصر اشاره مى‏کند که عثمان فرمان فتوحات را از راه دریا به معاویه داد و معاویه از فشار عثمان قبول کرد، لکن شرط کرد که جنگ دریایى در اختیار او باشد که اگر خواست جنگ نکند و اگر خواست سربازانش را سوار کشتى نموده و آن را حمایت کند (عماد زاده، جهان اسلام و اسلام در جهان، ص 129). البته وى مأخذ خود را ارایه نکرده است.

3 . مقریزى، الخطط، ج 3، ص 333.

4 . سلاوى، کتاب الاستقصاء لاخبار دول المغرب الاقصى، ج 1، ص 34-35 و ابن تغرّى بردى، النجوم الزاهره فى ملوک مصر و القاهره، ج 1، ص 84 . در صحت این خبر باید تردید نمود، زیرا بعید است مسلمانان این زمان کشتى‏هاى مورد نیاز براى این سفر طولانى را در مدیترانه اختیار داشته باشد.

(112)

--------------------------------------------------------------------------------
به جزیره قبرس را با شروطى صادر کرد، از جمله آن که همسرش را با خود برده و پیش از عزیمت به جنگ، نیروى دفاعى مناسب براى سواحل بگذارد و مسلمانان نیز اگر مایل نبودند به اجبار در جنگ شرکت داده نشوند. معاویه همسرش فاخته، دختر قرظة‏بن عمرو بن نوفل، و عبادة‏بن صامت نیز همسرش ام‏حرام، دختر ملحان انصارى را همراه برد.(1) مسلمانان با آغاز زمستان سال 28ق/648م از عکا و اسنکدریه به قبرس لشکر کشیدند و جزیره را فتح کردند.(2) مسلمانان این فتح را مدیون تسلط بر دارالصناعه‏هاى رومى در اسکندریه و شام مى‏دانستند که کشتى‏هاى جنگى داشتند. با حمله به قبرس کشتى‏هاى بیزانسى کاملاً شکست خورده و فرار کردند.(3) مردم این جزیره طى‏پیمانى با پرداخت سالانه 7200دینار جزیه، حفاظت خود را به مسلمانان سپردند.(4) این نخستین پیروزى مسلمانان در دریا دریا بود، پس از آن جرأت یافتند و در تابستان، زمستان و بهار دست به عملیات دریایى زده(5) و مرز دریایى خود را از سمت شام به شهر انطاکیه رساندند. معاویه سال بعد به جزیره ارواد(6) حمله برد و قلعه‏هاى محکم رومیان را فتح کرد.(7) در سال 32ق/652م مردم قبرس با واگذارى تعداد کشتى، به رومیان کمک کردند، مسلمانان نیز در مقابل در سال 33ق/653م با پانصد کشتى قبرس را

--------------------------------------------------------------------------------

1 . بلاذرى، فتوح البلدان، ص 221؛ تاریخ طبرى، ج 5، ص 2103 و خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 116.

2 . دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل بحریه1. البته معاویه اجازه حمله به قبرس را در زمان عمر نیز خواسته و موقعیت این جزیره را بازگو کرده بود، اما خلیفه دوم اجازه نداده بود (طبرى، همان، ج 5، ص 2106 و سلاوى، همان، ج 1، ص 35).

3 . طالبى، دولة الاغلبیه التاریخ السیاسیه، ص 535.

4 . زیدان، همان، ج 1، ص 160. اهل قبرس تعهد کردند که علیه روم به مسلمانان کمک کنند و این شرط نشان از اطلاع معاویه به قدرت دریایى روم بود (خربوطلى، همان، ص 8). ابوالفداء اشاره مى‏کند که در این حمله، عبداللّه‏ بن سعد نیز از مصر معاویه را همراهى کرد. وى مقدار جزیه را هفت هزار دینار ذکر کرده است (المختصر فى اخبار البشر، ج 1، ص 167).

5 . زیدان، همان، ج 1، ص 160. هر چند قبرس دوباره به دست رومیان افتاد و در سال 32 ق مسلمانان با حمله دیگرى آن را پس گرفتند (سالم، التاریخ السیاسى و الحضارى للدوله العربیه، ص 460).


     6 . Arvad.

7 . خربوطلى، همان، ص 8 . این جزیره و نواحى دیگرى مانند آن به دلیل این‏که نیازهاى خود را آزادانه از راه دریا از قسطنطنیه تأمین مى‏کردند، تا مدت‏ها به تصرف کامل مسلمانان در نیامدند (خورانى، دریانوردى مسلمانان در دریاى هند، ص 74).

(113)

--------------------------------------------------------------------------------
دوباره فتح کردند.(1) در سال 32ق/652م ناوگانى مرکب از دویست کشتى از شام به جزیره صقلیه رفت و در همان سال به جزیره رودس نیز حمله شد و سرانجام دوازده هزار تن از مسلمانان در پادگانى در لیپتوس(2) مستقر شدند.(3) نویسنده معاصر عرب، عبدالعزیز سالم، ضمن رد حمله مسلمانان در سال 32ق/652م به صقلیه، معتقد است که این عملیات نمى‏تواند در این سال اتفاق افتاده باشد، زیرا :

    1ـ براى حمله به صقلیه که جزیره‏اى در وسط دریاى مدیترانه بود، نیاز به تسلط کامل مسلمانان بر سواحل مغرب بود تا از این سواحل به سوى صقلیه حمله کنند، در حالى که مى‏دانیم مسلمانان پس از حمله اول خود به افریقیه در سال 29ق/649م به فرماندهى عبداللّه‏ بن سعد، افریقیه را ترک کردند و حمله دوم در زمان امارت مجدد عمروبن‏عاص در مصر صورت گرفت؛

    2ـ جنگ با صقلیه احتیاج به شناختى کامل از دریاى مدیترانه و مهارت دریانوردى داشت، در حالى که اعراب این زمان تازه دریا را شناخته بودند و قبرس را نیز تنها به جهت نزدیکى آن به سواحل شام تصرف کرده بودند،(4) هم‏چنان‏که جزیره ارواد(5) را نیز با وجود نزدیکى آن سواحل شام، تا سال 54ق/673م نتوانستند فتح کنند، همین‏طور تا سال 52ق/672م نیز موفق به تصرف جزیره رودس نشدند. این نویسنده، معتقد است که حمله اول به صقلیه در سال 46ق/666م به فرماندهى معاویة بن خدیج صورت گرفته است.(6) این استدلال به نظر، درست مى‏رسد.

 

--------------------------------------------------------------------------------

1 . بلاذرى، همان، ص 222 و ابن اثیر، همان، ج 2، ص 266.


     2 . Lepithos .

3 . ابن خطیب، تاریخ المغرب العربى فى العصر الوسیط القسم لثالث من کتاب اعمال الاعلام، ص 108. بلاذرى حمله به صقیله را سال 32ق/652م، و ابن اثیر این حمله را ذیل حوادث سال 33ق/653م آورده است (ر.ک: فتوح البلدان، ص 338 و الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 226).

4 . سالم، بحوث اسلامیه فى التاریخ و الحضاره و الآثار، ج 1، ص 566-567.

5 . بلاذرى، همان، ص 339.

6 . سالم، عبدالعزیز، بحوث اسلامیه، ج 1، ص 567 به نقل از: نویرى، نهایة الإرب فى فنون الادب، ج 22، ص226 و ابن ابى دینار قیروانى، المونس فى تاریخ افریقیه و تونس، ص 23.

(114)

--------------------------------------------------------------------------------
    مسلمانان پس از پیروزى در قبرس به تهیه مقدمات فتح قسطنطنیه پرداختند. الوار و آهن را از لبنان به اسکندریه آورده و کشتى سازى کهن آن‏جا را دوباره رونق بخشیدند. از این پس سواحل قسطنطنیه پیوسته در معرض حملات دریایى مسلمانان بود. ناوگان اسلامى ابتدا به‏وسیله مردم افریقیه، مسیحیان مسلمان شده و افرادى از سایر اقوام اداره مى‏شد، اما بعدا مسلمانان خود به طمع غنایم جنگى و گاه تنها به قصد جهاد در راه خدا و طلب اجر و پاداش، دست به دریانوردى و جنگ دریایى زدند.(1)


نبرد ذات الصوارى

    در سال 30ق/650م(2) و به قولى 34ق/654م(3) عبداللّه‏بن سعد از مصر، و معاویه از شام، حدود صدکشتى(4) و به روایتى دویست کشتى(5) را در نزدیکى سواحل لیسیه(6) به جنگ ناوگان رومى که مرکب از هزار کشتى(7) به فرماندهى قسطنطین سوم پسر هرقل بود، فرستادند.(8)

 

--------------------------------------------------------------------------------

1 . ارسلان، تاریخ فتوحات اسلامى در اروپا، ص 122.

2 . ابن تغرّى بردى این واقعه را در سال 43ق آورده‏است که بعید است صحیح باشد (النجوم الزاهره، ج 1، ص 80).

3 . ابن عبدالحکم، فتوح مصر و اخبارها، ص 321 و مقریزى، الخطط، ج 3، ص 333.

4 . کندى، ولاة مصر، ص 36.

5 . طبرى، همان، ج 5، ص 2139؛ ابن عبدالحکم، همان، ص 321؛ ابن تعرى بردى، النجوم الزاهره، ج 1، ص 80 و مقریزى، همان، ج 3، ص 333.


     6 . Lycia.

7 . دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل بحرالروم. طبرى کشتى‏هاى مسلمانان را پانصد فروند مى‏داند (تاریخ طبرى، ج 5، ص 2141). خربوطلى تعداد کشتى‏هاى رومیان را در این جنگ شش‏صد فروند مى‏نویسد (الاسلام فى حوض البحر المتوسط، ص 11).

8 . کندى، همان، ص 36.

(115)

--------------------------------------------------------------------------------
ناوگان مسلمانان مى‏بایست تماما در اسکندریه ساخته شده باشد، زیرا در این زمان در کرانه شام کارخانه کشتى سازى نبود، علاوه براین، یونانیان ساکن نیز همه کشتى‏هاى جنگى را پس از تسلیم این شهر با خود برده بودند، لذا همه ناوگان مسلمانان به‏وسیله قبطى‏ها در اسکندریه ساخته شد. حورانى معتقد است این ناوگان بایستى از نوع کشتى‏هاى «درومون» بیزانسى بوده باشد؛ کشتى‏هایى تندرو و سبک با یک یا دو ردیف پارو و بادبان‏هاى چهارگوش. از کارکنان ناوگان شام اطلاعى نداریم، اما در گروه مصرى، ملوانان، پاروزنان، ناوبران و ... قبطى بودند. جنگ‏جویان مسلمان و فرماندهان ناوگان، عرب بودند. فرماندهى دسته مصرى با عبداللّه‏ بن سعد، فرماندار مصر، و دسته شامى با ابوالاعور بود. ناوگان بیزانسى دریاسالاران یونانى داشت.(1) عرب‏ها پیشنهاد جنگ در خشکى را دادند، اما بیزانسى‏ها جنگ در دریا را ترجیح دادند.(2) روش جنگى که طرفین به کار بردند، شبیه به نبرد در خشکى بود. طبرى از نزدیک شدن کشتى‏هاى دو طرف به یکدیگر خبر مى‏دهد که سپاهیان با تیر و کمان و شمشیر (ظاهرا براساس شیوه‏اى معمول) با هم درگیر شدند(3) و ناوگان بیزانسى شکست خورد. این عملیات دریایى به دلیل کثرت کشتى‏هاى درگیر در آن، به «ذات الصوارى» (صوارى یعنى دکل‏هاى کشتى) معروف شد.(4) نبرد ذات الصوارى از چند جهت اهمیت داشت :

    1ـ جنگ در سواحل آسیاى صغیر اتفاق افتاد که پر از درختان سرو بود؛ درختى که براى ساختن دکل کشتى‏ها از آن استفاده مى‏شد. رومیان براى حفظ این منطقه که به دلیل داشتن چوب فراوان، مهم بود، به جنگ پرداختند و این نشانه اهمیت چوب موجود در این ناحیه در ساخت کشتى بود؛

    2ـ پیروزى در این نبرد اولین تفوّق بزرگ در جنگ‏هاى دریایى براى مسلمانان بود. آن‏ها توانستند به این ترتیب، سیادت خود را در شرق دریاى مدیترانه تثبیت نموده و اسطوره برترى

 

--------------------------------------------------------------------------------

1 . حورانى، دریانوردى عرب در دریاى هند، ص 76-77.

2 . طبرى، همان، ج 5، ص 2142.

3 . همان.

4 . کندى، همان، ص 36 و ابن تغرى بردى، همان، ج 1، ص 80 .

(116)

--------------------------------------------------------------------------------
نیروى دریایى بیزانس را بشکنند.(1) معاویه از این پس حملات منظمى در منطقه انجام داد و آخرین فرصت بیزانس را براى بازپس‏گیرى مواضع‏شان در مصر و شام از بین برد، هر چند این شکست موجب عقب‏نشینى روم از اهدافش و بى‏توجهى به اهمیت اقتصادى شرق مدیترانه نشد. این مسئله از دید مسلمانان نیز پنهان نماند، بنابراین، درگیرى‏ها همچنان ادامه یافت؛

    3ـ رومیان پس از جنگ ذات الصورى سیاست حفظ سرزمین‏هاى خود را در پیش گرفتند و تا مدتى به فکر بازپس‏گیرى مصر و شام از راه خشکى و دریا نیفتادند. رومیان به تقویت وسایل جنگى خود در مقابل هجوم مسلمانان که حمله براى فتح قسطنطینه را آغاز کرده بودند، پرداختند. موج حملات مسلمانان در جنوب آسیاى صغیر متوقف شد.(2) پس از مدتى رومیان براى دفاع از سرزمینشان در برابر حملات مسلمانان تلاش نمودند، چنان‏که طبرى از حمله قسطنطین دوم در سال 35ق/655م با هزار کشتى خبر مى‏دهد. او آورده است که این ناوگان بزرگ دچار طوفان شد و به صقلیه بازگشت.(3)


ناوگان دریایى در دوره حکومت معاویه

    با توجه به اهمیت حضور بیزانس در آن‏سوى سواحل شام و گسترش عملیات دریایى در دوره عثمان، مسلمانان در این زمان موفق به تأسیس ناوگان دریایى شدند. در خلافت امام على علیه‏السلام (35-40ق/655-660م) به دلیل مشکلات داخلى، توجهى به نبردهاى دریایى نشد. بنابراین، رومیان نیز از فرصت استفاده کرده و با هجوم به سواحل شام خسارت زیادى وارد

 

--------------------------------------------------------------------------------

1 . سالم، التاریخ السیاسى و الحضارى للدولة العربیه، ص 460-461.

2 . خربوطلى، همان، ص 12.

3 . طبرى، همان، ج 6، ص 2345.

(117)

--------------------------------------------------------------------------------
کردند. معاویه که تا این زمان تنها شام را در دست داشت، در خلال درگیرى با امام على علیه‏السلام متوجه مصر شد و عمروبن‏عاص را براى تصرف مصر مأموریت داد. عمروبن‏عاص پیش از اجتماع حکمین در دومة‏الجندل، به مصر رفت و از آن منطقه به دلیل موقعیت خاص دریاى‏اش و ثروت فراوانش حراست کرد. از این پس، تاریخ مصر و شام تا مدتى در یک مسیر قرار گرفت. معاویه دارالصناعه را به عکا منتقل کرد، هم‏زمان فرمانده نیروى دریایى او، عبداللّه‏بن‏قیس با انجام پنج جنگ تابستانى و زمستانى(1) علیه بیزانس، ضربات قابل توجهى به دشمن وارد کرد. از سوى دیگر، سفیان‏بن‏عوف‏عامرى را نیز به سوى طوانه در سرزمین روم فرستاد و آن‏جا را باز پس گرفت. معاویه براى مقابله با بیزانس، هم‏زمان به ایجاد نظم در سواحل و مناطق مرزى در برابر هجوم رومى‏ها و مرده(2) (همپیمانان آنان) و برنامه‏ریزى براى تصرف قسطنطنیه پرداخت.(3)

    وى به منظور دست‏یابى به این اهداف، دژهاى مستحکمى در مرزها ساخت و از گذرگاه‏هاى کوهستانى نیز حفاظت کرد. علاوه بر آن، براى سنگربندى شهرهاى مرزى، مانند انطاکیه مردم را تشویق کرد که در آن ساکن شوند و زمین‏هاى زراعتى را به‏عنوان اقطاع به آن‏ها داد. گروهى از ایرانیان و اهالى بعلبک، حمص، بصره و کوفه را نیز در سال 42ق/662م به آن شهر منتقل کرد.(4) پس از آن به‏تدریج به آبادى شهرهاى میان اسکندریه و طرسوس توجه کرد. هم‏چنین به اسکان مسلمانان در شهرهایى که رومى‏ها پس از فتوح اسلامى آن‏جا را ترک کرده بودند، پرداخت. گروهى از ایرانیان و اهالى بعلبک و حمص را به صور منتقل کرد، نیز گروهى از زُط‏هاى بصره و زنگیان را به سواحل کوچ داد و برخى از ایشان را در انطاکیه

--------------------------------------------------------------------------------

1 . معاویه براى حفظ ثغور در نزدیک دریاى مدیترانه، جنگ‏هایى را با دولت بیزانس انجام داد که به غزوات تابستانى و زمستانى(شواتى و صوائف) مشهور شد (تاریخ یعقوبى،ج 2، ص 175).

2 . مرده یا جراجمه، گروه‏هاى مسیحى ساکن مناطق کوهستانى واقع درمرزهاى شام که رومیان به‏وسیله آن‏ها دیوارى دفاعى براى حمایت از آسیاى صغیر در مقابل حملات مسلمان ایجاد کردند (طقوش، دولت امویان، ص 39).

3 . همان، ص 37-39.

4 . بلاذرى، همان، ص 214.

(118)

--------------------------------------------------------------------------------
ساکن نمود. معاویه فعالیت گسترده‏اى در ترمیم شهرهاى ساحلى و سنگربندى آن در مقابل حمله دریایى رومیان انجام داد، چنان‏که شهرهاى عکا و صور را ترمیم و جبله را سنگربندى کرد و انطرطوس را به شهرى آباد تبدیل و مرزبانان فراوانى را در این شهرها مستقرکرد.(1)

    از آن‏جا که بیشترین جنگ‏ها با ارومیان در این دوره، در دریا صورت مى‏گرفت، معاویه به دفاع از سواحل و تصرف جزایر روبه‏روى ساحل شام، مانند ارواد، قبرس و رودس پرداخت و از سرزمین‏هاى فتح شده دفاع کرد. وى براى غلبه بر رومیان در دریا که هنوز تجارت منطقه در دست ایشان بود، ناوگان دریایى خود را تقویت کرد و اداره این ناوگان را به دست گروهى از ناخدایان عرب، از قبیله بنى‏ازد غسّانى سپرد.(2)

    از جمله جنگى‏هاى دریایى دوره حکومت معاویه حمله بُسربن‏ارطاة، در سال 43ق/663م از طریق دریا به ربض‏هاى قسطنطنیه بود.(3) ابن تعزّى بردى نیز از جنگ دریایى بُسر در سال 44ق/664م گزارش مى‏دهد. در این سال عقبة بن عامر، والى مصر به همراه مسلمة‏بن‏مخلد از دریا به سوى جزیره رودس حمله کرد،(4) سپس ناوگان مسلمانان مجددا بر جزیره قبرس مسلط شد. برخى منابع از حضور موسى‏بن‏نصیر در جنگ با قبرس خبر مى‏دهند، اما تاریخ دقیق آن را نمى‏نویسند.(5)

    حملات زمستانى و تابستانى دیگرى نیز در سال‏هاى 46-47ق/666-667م به جزایر مدیترانه صورت گرفت که معاویة بن‏حدیج، والى مصر و افریقیه، یکى از فرماندهان این

--------------------------------------------------------------------------------

1 . همان، ص 237.

2 . طقّوش، همان، ص 41، به نقل از: ارشیبالد لوئیس، القوى البحریه والتجاریه فى حوض البحر المتوسط، ص89-90.

3 . خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، ص 155.

4 . ابن تغرّى بردى، النجوم الزاهره، ج 1، ص 125-126.

5 . همان، ص 235 و ذهبى، تاریخ اسلام، ص 485.

(119)

--------------------------------------------------------------------------------
عملیات بود.(1) معاویة بن‏حدیج براى محافظت از سواحل مسلمانان، در سال 47ق/667م رویفع‏بن‏ثابت انصارى، عامل خود در طرابلس را به سوى جزیره جربه فرستاد و آن‏جا را به جنگ فتح کرد.(2) در سال‏هاى 48-49ق/668-669م فرماندهان دیگرى همچون مالک‏بن‏هبیره سکونى، یزیدبن‏شجره رهاوى و عقبة‏بن‏نافع دست به حملات دریایى زدند.(3)


دارالصناعه عکا

    معاویه هر هدفى که داشت (گسترش قلمرو اسلام یا افزایش قدرت دنیایى خود و بنى‏امیه) در واقع، نخستین کسى بود که ناوگان جنگى براى مسلمانان تشکیل داد و نیز نخستین کسى بود که جنگ‏جویان را براى نبرد به آب‏هاى مدیترانه اعزام کرد. وى براى جلوگیرى از حملات بیزانسى‏ها، در سال 49ق/669م دستور جمع‏آورى صنعت‏گران و نجاران را داد و ایشان را که پیش از این تنها در مصر کشتى مى‏ساختند، به دارالصناعه عکا در شام منتقل کرد(4) و آن‏جا را رونق بخشید.

    بدین صورت، مسلمانان پس از حدود 35 سال (از اولین جنگ‏هاى دریایى علاءبن‏حضرمى در خلیج فارس) در پایان نیمه سده اول هجرى موفق شدند علاوه بر تصرف تعدادى از جزایر مدیترانه، صاحب کشتى، کارخانه کشتى سازى و کم و بیش تجهیزات دریایى شوند و بتوانند نقشه حمله دریایى به قسطنطنیه (مرکز امپراتورى بیزانس) را بکشند.


--------------------------------------------------------------------------------

1 . ابن تغرّى بردى، همان، ج 1، ص 133 و خلیفة بن خیاط، همان، ص 157.

2 . ثعالبى، تاریخ شمال افریقیا، ص 42.

3 . ابن عذارى، البیان المغرب، ج 1، ص 19 و ابن تغرى بردى، همان، ج 1، ص 137.

4 . بلاذرى، فتوح البلدان، ص 170.

(120)

--------------------------------------------------------------------------------

 

 

 

فهرست منابع


    79. قرآن کریم .

    80. آیتى، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، به کوشش ابوالقاسم گرجى، انتشارات دانشگاه تهران، 1366 .

    81. ابن اثیر، عزالدین ابى الحسین، الکامل فى التاریخ، تحقیق على شیرى، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1989م .

(121)

--------------------------------------------------------------------------------

    82. ابن‏اعثم‏کوفى، ابى‏محمداحمد، کتاب الفتوح، تحقیق على شیرى، بیروت، دار الأضواء، 1991م .

    83. ابن تغرّى‏بردى اتابکى، جمال الدین ابى المحاسن یوسف، النجوم الزاهره فى ملوک مصر و القاهره، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومى، [بى‏تا] .

    84. ابن خرداد به، المسالک والممالک، ترجمه حسین قرچانلو، تهران، ناشر مترجم، 1370 .

    85. ابن خطیب، لسان الدین، تاریخ المغرب العربى فى العصر الوسیط القسم الثالث من کتاب اعمال الاعلام، تحقیق احمد مختار عبادى، محمد ابراهیم کتانى، دارالکتاب، الدار البیضاء، 1964م .

    86. ابن‏خلدون، عبدالرحمن، مقدمه، ترجمه محمد پروین گنابادى، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، 1371 .

    87. ابن‏رسته، الأعلاق النفیسه، ترجمه حسین قره چانلو، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1365 .

    88. ابن عبدالحکم، فتوح مصر و اخبارها، تحقیق على محمد عبر، مکتبة الثقافة الدینیه، 1995م .

    89. ابن عذارى مراکشى، البیان المغرب فى اخبار الاندلس و المغرب، تحقیق کولان و بروفنسال، بیروت، دارالثقافه، 1998م .

    90. ابوالفداء، عماد الدین اسماعیل، کتاب المختصر فى اخبار البشر، مطبعة الحسینیه المصریه،

(122)

--------------------------------------------------------------------------------
[بى‏تا] .

    91. اجتهادى، ابوالقاسم، بررسى وضع مالى و مالیه مسلمین از آغاز تا پایان دوران اموى، تهران، انتشارات سروش، 1363 .

    92. ارسلان، شکیب، تاریخ فتوحات اسلامى در اروپا، ترجمه على دوانى، ناشر مترجم، [بى‏تا] .

    93. اصطخرى، ابواسحاق ابراهیم، مسالک و ممالک، به اهتمام ایرج افشار، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1368 .

    94. برقوتى، سیدعبدالرحمن، حضارة العرب فى الاندلس، مصر، مطبعة المکتبة التجاریه، 1923م .

    95. بلاذرى، احمدبن یحیى بن جابر، فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، تهران، نشر نقره، 1367 .

    96. ثعالبى، عبدالعزیز، تاریخ شمال افریقیا من الفتح الاسلامى إلى نهایة الدولة الأغلبیه، تحقیق احمد بن میلاد، محمد ادریس، بیروت، دارالغرب الاسلامى، 1990م .

    97. حموى، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1399ق .

    98. حورانى، جرج ف، دریانوردى عرب در دریاى هند در روزگار باستان و در نخستین سده‏هاى

(123)

--------------------------------------------------------------------------------
میانه، ترجمه محمد مقدم، تهران، ناشر کتابخانه ابن سینا، 1338 .

    99. خربوطلى، على حسنى، الاسلام فى حوض البحر المتوسط، بیروت، داراالعلم للملایین، 1970م .

    100. خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن‏خیاط، تحقیق سهیل زکّار، بیروت، دارالفکر، 1993م .

    101. دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلى حداد عادل، تهران، انتشارات بنیاد دایرة المعارف اسلامى، 1376 .

    102. دینورى، ابوحنیفه احمد بن داود، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدى دامغانى، تهران، نشرنى، 1368 .

    103. ذهبى، شمس الدین محمد بن‏احمد بن عثمان، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمرى، بیروت، دارالکتب العربى، 1990م .

    104. زیدان، جرجى، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه على جواهر کلام، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1369 .

    105. سالم، عبدالعزیز، التاریخ السیاسى و الحضارى للدولة العربیه، بیروت، دارالنهضة‏العربى، [بى‏تا] .

(124)

--------------------------------------------------------------------------------

    106. ــــــــــــــــــــــ ، بحوث اسلامیه فى التاریخ و الحضارة و الآثار، بیروت، دارالغرب، الاسلامى، 1991م .

    107. ــــــــــــــــــــــــ ، تاریخ عرب قبل از اسلام، ترجمه باقر صدرى‏نیا، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1380 .

    108. سلاوى، شیخ ابوالعباس احمد بن‏خالد، کتاب الاستقصاء لاخبار دول المغرب الاقصى، تحقیق جعفر ناصرى و محمدناصرى، دارالکتاب ـ الدارالبیضاء، 1954م .

    109. شریف، میان‏محمد، تاریخ فلسفه در اسلام، ترجم نصراللّه‏پورجوادى، تهران، مرکز نشر دانشگاه، 1365 .

    110. طالبى، محمد، الدولة الاغلبیه التاریخ السیاسى، مراجعه و تدقیق حمادى ساحلى، تعریب المنجى صیادى، بیروت، دارالغرب الإسلامى، 1995م .

    111. طبرى، محمد بن جریر، تاریخ طبرى، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات اساطیر، 1362 .

    112. طقّوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت‏اللّه‏ جودکى، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1380 .

    113. عمادزاده، جهان اسلام، اسلام در جهان، تهران، انتشارات کتابفروشى مرتضوى، [بى‏تا] .

(125)

--------------------------------------------------------------------------------

    114. قرچانلو، حسین، جغرافیاى تاریخى کشورهاى اسلامى، تهران، انتشارات سمت، 1380 .

    115. قیروانى، ابن ابى دینار، المونس فى تاریخ افریقیه و تونس، تونس، 1286ق .

    116. کحّاله، عمر رضا، دراسات اجتماعیه فى العصور الاسلامیه، دمشق، مطبعة التعاونیه، 1973م .

    117. کراچکوفسکى، ایگنایولیانوویچ، تاریخ نوشته‏هاى جغرافیایى در جهان اسلامى، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1379 .

    118. کندى، محمد بن یوسف، ولاة مصر، تحقیق حسین نصار، بیروت، دارصار، 1959م .

    119. مقریزى، تقى الدین احمد بن على، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، تحقیق خلیل منصور، بیروت، منشورات محمد بیضوى، دارالکتب العلمیه، 1998م .

    120. واقدى، محمد بن عمر، کتاب المغازى، تحقیق مارسدن جونز، بیروت، منشورات مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 1989م .

    121. یعقوبى، ابن واضح، تاریخ یعقوبى، ترجمه محمد ابراهیم آیتى، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1362 .

    122. ــــــــــــــــــــ ، البلدان، ترجمه محمد ابراهیم آیتى، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1356

(126)

تبلیغات