آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۴

چکیده

در قلمرو مطالعاتیِ تاریخ اجتماعی از بسترشناسی تاریخی و معناکاوی متن قصه های عامه راه پژوهشگران به سوی بازیابی و بازنویسی تاریخ در مسیر مخالف روایت مسلط و نوشتن از طبقات و اقشار مختلف مردم بویژه فرودستان باز می شود. این در حالی است که می توان با نگاهی تسامح آمیز ادب عامه را نوعی روایت تاریخی دلخواه آنها قلمداد کرد. اما از سوی دیگر ادبیات عامیانه_در اینجا قصه ها_ محصولی فرهنگی است برآمده از تاریخی که مردم از سر گذرانده اند از این جهت قصه های مردم را می توان همچون سندی تاریخی نگریست. در پژوهش پیش رو با نظر به روایتهای مختلف قصه مشکل گشا در فرهنگ مردم ایران و براساس تاریخ پرفراز و نشیبی که شهرها و آبادیهای ایران از سر گذرانده اند سعی شده است به منظور فهم دنیای ذهنیت پدیدآورندگان این قصه با روش تبیینی زمینه تاریخی_ اجتماعی آن روشن و بر این اساس به تحلیل عناصر و معناکاوی متن این قصه پرداخته شود. در اینجا روایت کرمان با توجه به مصائب بزرگی که بر مردم آن رفته محوریت دارد. این قصه که فرهنگ نذر را با خود به همراه دارد نوعی واکنش اجتماعی است که امید اجتماعی، تسکین و آرامش را در دل مردم بویژه طبقه فرودست بوجود آورده و سلطه مادی و نظری حاکمین را به چالش کشیده است. ماندگاری این قصه در جای جای ایران و کارکرد آن به نحوی روشن امتداد مصائب حیات فرودستان را و پایداری آنها را در طول تاریخ بیان می کند.

تبلیغات