آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۰

چکیده

از منظر عارفان مسلمان و برخی علمای علم اخلاق، قرب اختیاری به خداوند ماهیتی جز تخلق به اخلاق الله ندارد. در این تصویر، ابتدایی ترین پرسش ها این خواهد بود که آیا اساساً می توان خداوند را دارای اخلاق و متصف به صفات اخلاقی دانست؟ و آیا اساساً می توان همان اخلاق حاکم بر مناسبات انسانی را به خداوند نیز نسبت داد؟ این پژوهش با رجوع به قواعد کلی متخّذ از نصوص دینی و با عنایت به تحلیل های عرفانی صورت گرفته از آن و نیز بررسی تعاریف لغوی و اصطلاحی اخلاق در مناسبات انسانی، به امکان سنجی ثبوت اخلاق برای خداوند پرداخته است که با مواجهه ای اجتهادی و رویکرد استنادی، اصطیادی و استنباطی با قواعد، آیات و احادیث ناظر به موضوع و نیز تعریف واژه اخلاق، به این سؤال پاسخ داده است. با استناد به اصول هستی شناختی ای چون «ثبوت و تحقق اصل و منبع هر خیر و کمالی در نزد خداوند»، خُلق نیکو در میان آدمیان، منبع و مستند وجودی ای جز اسماء الله نخواهد داشت. احادیث ناظر به این موضوع که مستند ادعای عارفان گشته، بر فرض ضعف سند، بر اساس همین قواعد کلی تأیید می گردد. این در حالی است که واژه «اخلاق»، به لحاظ لغوی و نیز به لحاظ اصطلاحی، متمکن از تحمل انتساب اخلاق به خداوند است؛ به شرط آنکه با نقب زدن به روح معنا در هر یک از قیود توضیحی تعاریف، ساحت خداوند را از محدودیت های متبادر به ذهن به دلیل انصرافات حاصل از غلبه استعمال تعاریف در اخلاق حاکم بر مناسبات انسانی، پیراسته کنیم.

تبلیغات