چکیده

یکی از ویژگی های حجج الهی، دارابودن علم مخصوص به امامت است و متکلمان و محدثان شیعه محدوده هایی را برای علم امام× تعریف کرده اند. آنچه تمام شیعیان بر آن اتفاق دارند علم امام به حلال و حرام الهی و معارف قرآنی است که از جمله معارف آن، علم به قرائت صحیح قرآن و قواعد ادبیات عرب ذکر شده است. در این میان، مدعیان دروغینی همانند احمد اسماعیل بصری، پس از رسوایی در قرائت ناصحیح قرآن، در نفی ضرورت قرائت صحیح قرآن و مذمت علم به قواعد ادبیات عرب تلاش کرده اند و به برخی ازآیات و روایات در این زمینه پرداخته اند. این تحقیق با روش آمیزه ای تلفیقی و داده پردازی توصیفی- تحلیلی، با ذکر پیشینه ای از این نوع ادعاها، ضمن تبیین ادعای این جریان بدین نتایج رسیده است که نخست علم قرائت قرآن و آگاهی از ادبیات عرب از لوازم ادعای امامت است. دوم آیات مورد ادعای مدعیان دروغین درباره عدم فصاحت حضرت موسی× دلالتی بر اشتباهات این پیامبر در قرائت اشتباه ندارد، بلکه نهایتاً سخن در عدم فصاحت در ابلاغ است. سوم مراد روایات مورد ادعا که دچار ضعف در سند و منابع نقل اند افراط در ادبیات عرب و تغییر در قرآن با اجتهادهای بدون دلیل است.

تبلیغات