۱.
مهدویت و آموزه های آن علاوه بر دستاوردها و نتایج خوبی که برای باورمندان مهدوی دارد، بر اساس برخی کجروی ها و بدفهمی ها دچار مشکلات و چالش هایی شده است؛ نظیر چالش استبعادگرایی که متفرع بر عوامل مختلفی است، مثل «منفی گرایی در مورد نقش انسان در ظهور»، «نامیدی از آمادگی و اصلاح بشر برای ظهور»، «مبتنی شدن ظهور بر یأس در روایات» و «عدم آگاهی از حکمت تأخیر ظهور». به طور کلی در میان باورمندان مهدوی سه نگرش استبعادگرایی، استعجال گرایی و اعتدال گرایی مطرح است. استبعادگرایی خود متفرع بر دو نگرش منفی استیجال گرایی و استبطاءگرایی است. برای برون رفت از این چالش و مشکل فردی و اجتماعی، لازم است با ترویج نگرش تقریب گرایانه و امیدوارانه، مردم را به رخداد ظهور خوشبین و یأس آنها را تبدیل به امیدواری کنیم. در این تحقیق به بازشناسی مفهومی و تحلیلی استبعاد، استبطاء و استعجال با روش توصیفی و تحلیلی پرداخته شده است تا به نتیجه و برایندی چون منفی بودن این سه نگرش و راهکار مقابله با آن که همان ترویج نگرش اعتدال گرایی در امر ظهور است، برسیم.
۲.
برندسازی شخصی، یک قدرت نرم است. افراد با درپیش گرفتن مدلی مناسب می توانند مسیر تعالی را هموارتر و سریع تر طی کنند. در پژوهش حاضر تلاش شده است مطالعات صورت گرفته در مکتب شهید سلیمانی بررسی شود تا بتوان با شناخت نگرش، مهارت ها و دانش شهید سلیمانی به ابعاد مدل برندسازی شخصی شهید سلیمانی دست بیابیم. این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه بررسی بر اساس طرح تحقیق، توصیفی تحلیلی (اسنادی)، بر پایه روش فراترکیب انجام شده است. محقق پس از جمع آوری و تحلیل منابع، 35 مقاله حایز شرایط را به عنوان منبع انتخاب کرده و با استخراج 197کد، 17بعد و 6 مقوله به طراحی ابعاد مدل برندسازی شخصی در مکتب شهید سلیمانی و نتایج حاصل از آن در حوزه سازمانی پرداخته است. «شناخت فرهنگی اجتماعی»، «نگرش معنوی»، «مدیریت جهادی»، «بصریت دینی»، «شایستگی های شناختی و ادراکی» و «قدرت شناختی تحلیلی» ابعاد مدل برندینگ شخصی در مکتب شهید قاسم سلیمانی هستند که می توانند معرفی کننده الگویی موفق برای توسعه فردی و نمونه ای از سبک مدیریت جهادی برای تحقق «سلامت نظام اداری»، «خودبهسازی»، «آرمان گرایی»، «بهره وری منابع انسانی» و «بهینه سازی تصمیم گیری» باشند.
۳.
رشد و توسعه جریان های افراطی معاصر از مهم ترین چالش های دوره معاصر در جهان اسلام است که تجربه قدرت یابی و افول داعش آخرین نمونه آن محسوب می شود. تحلیل جامع از زمینه های شکل گیری این جریان ها نشان می دهد در سطح فکری بحران هویت و در سطح جامعه شناختی، محرومیت اجتماعی سهم زیادی در شکل گیری این جریان ها داشته اند؛ اما به لحاظ عملی و توسعه همواره این جریان ها متکی به حمایت بازیگران منطقه ای و بین المللی به مثابه عامل توسعه بخش بوده اند که در تجربه وهابیت با حمایت بریتانیا، القاعده و داعش با حمایت آمریکا قابل تحلیل است؛ ازاین رو دغدغه اصلی مقاله حاضر تحلیل نقش فکری عملی قدرت های بین المللی در رشد افراط گرایی و سپس تحلیل وجوه معنابخش استراتژی مقاومت در مواجهه با این چالش است. یافته های مقاله نشان می دهد استراتژی مقاومت در مواجهه با استراتژی مداخله گرایانه بازیگران خارجی با تأکید بر مؤلفه هایی مانند احیای هویت مقاومت محور، انتقال بین نسلی گفتمان مقاومت، احیای اعتماد به نفس مسلمانان معاصر نقش مهمی در معنابخشی به انسان معاصر و بازیابی گفتمان مقاومت داشته است.
۴.
مسئله اساسی سیاست، قدرت است و انتظار ظهور حضرت ولیعصرعج، انتظار عصر قدرت اسلام است. هدف پژوهش حاضر تبیین قدرت متعالی در نظام سیاسی مهدوی با محوریت مهدویت پژوه برجسته، مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی است. در این راستا با استفاده از چارچوب نظری سه ضلعی نظام داخلی، نظام فاعلی و نظام غایی که از ابتکارات یکی از متفکران مسلمان بوده، منابع قدرت به عنوان نظام داخلی، کارگزاران قدرت به عنوان نظام فاعلی و اهداف قدرت به عنوان نظام غایی بررسی شده است. این بحث براساس روش دلالت که در دانش اصول فقه ارائه شده تبیین شده است. آیت الله صافی گلپایگانی قدرت را به دو بخش اذنی و ذاتی تقسیم و در پنج دسته طبقه بندی می کند و قدرت حضرت ولیعصرعج را قدرت اذنی و از خدا می داند. یافته تحقیق حکایت از آن دارد که ایشان از بدو تولد تا ظهور حضرت و تشکیل نظام سیاسی مهدوی را با رویکرد به قدرت تحلیل نموده است و نظام سیاسی مهدوی را مظهر تام و تمام اسماء الحسنای الهی می داند.
۵.
آیت الله صافی گلپایگانی یکی از فقهایِ خبرگان قانون اساسی بود که در جاسازی ادبیات فقهیِ شیعه اثنی عشری در جمهوری اسلامی ایران نقش مؤثری داشت؛ همچنین فقیهی که در طرد و نفی عرفی کردن جامعه در هشت سال دبیریِ شورای نگهبان، نقشی اساسی ایفا کرد و نهایتاً در چهره مجتهد و مرجعِ مروج فقه سنتی ظهور کرد؛ زیرا به مواردی نظیرِ حجاب، وزیرشدن زنان، تفکیک جنسیتی، اختلاط زن و مرد، حضور زنان در ورزشگاه ها، حرمت مطلقِ موسیقی و فلسفه و عرفان اسلامی حساسیت نشان می داد؛ ازاین رو تحقیق در اندیشه او ضروری می سازد مشخص شود آیا دولت یا حکومتِ پیشنهادی او دولتی اقتدارگراست یا دولتی مردمی است. با نظرداشت این مسئله، سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مبانی، ماهیت و وظایف (کارویژه هایِ) دولت اسلامیِ جامعه منتظِر در دیدگاه آیت الله صافی گلپایگانی چیست. پاسخ به این پرسش با چارچوب نظریِ تحلیل پارادایمی، در قالب ادبیات فقه سیاسیِ اسلام سیاسی و با روش تحلیل محتوا، با تکیه بر آثار اصلی وی انجام گردید و نتیجه اش این شد که ماهیت حکومت یا دولت برآمده از اندیشه وی، دولتی توحیدی در قالب امامت بوده است که مواردی مانند مرز، منطقه و کشور آن را محدود نمی کند و هیچ فترتی هم نخواهد داشت. این حکومت علاوه بر دنبال کردن کارویژه تأمین معاش، رفاه و آسایش مردم، وظیفه اصلی خود را تحقق و اجرای احکام اسلامی و دفاع از دین خدا می داند.
۶.
کتاب مُنتَخبُ الاَثَر فی الامام الثّانی عَشَر نوشته آیت الله لطف الله صافی که مشتمل بر مباحث مهدوی است، به سبب ویژگی هایش، به عنوان یکی از منابع مهم روایات مهدوی شناخته می شود. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد ضمن تبیین شیوه مؤلف، چرایی و روش تألیف و تحلیل سبک نظام مند اثر، ویژگی های آن را تبیین نماید. یافته ها حاکی است مؤلف با انتخاب دقیق روایات و بررسی دلالتشان از لحاظ موضوعی آنها را به شیوه ای نو دسته بندی کرده و روایات هر موضوع را با ذکر سند از مصادر متقدم گردآوری و با اهتمام به تواتر معنوی، اثبات نموده روایات مهدوی ریشه در مصادر معتبر روایی و نزدیک به عصر معصومان دارند؛ ازاین رو این کتاب، گرایش کلامی تاریخی دارد. مهم ترین ویژگی های منتخب الاثر ، قلم روان، نظم و شیوه مبتکرانه، فراوانی روایات، جامعیت، تتبع گسترده مؤلف، اهتمام به تواتر معنوی، توجه به اصل وحدت و تقریب مذاهب، پرهیز از تکرار، گزینش فقیهانه روایات و توجه به آیات مهدویت است که موجب شده این اثر نسبت به دیگر تراث مهدویتی به عنوان اثری ممتاز به جامعه علمی معرفی شود.