زمانی هاردشیب ایجاد می شود که وقوع حوادثی تعادل قرارداد را خواه به علت افزایش هزینه اجرا و خواه به علت کاهش ارزش عوضی که طرف دریافت می کند به طور اساسی تغییر دهد. در چنین مواردی یکی از سه اثر هاردشیب یعنی انفساخ، فسخ و تعدیل به عنوان راه حل مطرح است. دکﺘﺮیﻦ ﻋﻘیﻢ ﺷﺪن ﻗﺮارداد ﺑﻪ ایﻦ ﻣﻔﻬﻮم می باشد کﻪ ﺣﺎدﺛﻪاى ﺑﺪون دﺧﺎﻟﺖ ﻃﺮﻓیﻦ، ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻧﺎﮔﻬﺎﻧی، ﭘﺲ از اﻧﻌﻘﺎد ﻗﺮارداد رخ ﻣیدﻫﺪ و اوﺿﺎع و اﺣﻮال ﺣﺎکﻢ ﺑﺮ ﻗﺮارداد را ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ زﻣﺎن اﻧﻌﻘﺎد آن ﺑﻪ ﻃﻮر ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪاى دﮔﺮﮔﻮن ﻣیکﻨﺪ کﻪ درﻧﺘیﺠﻪ ایﻦ دﮔﺮﮔﻮﻧی، اﺟﺮاى ﻗﺮارداد ﻏیﺮﻣﻤکﻦ ﻣیﮔﺮدد و در ﻣﻮاردى ﻧیﺰ ﻫﺪف از اﺟﺮاى ﻗﺮارداد از ﺑیﻦ ﻣیرود. ﻧﻈﺮیه ﻓﻮرس ﻣﺎژور، ﺑﻪ ایﻦ ﻣﻔﻬﻮم اﺳﺖ کﻪ ﭘﺲ از اﻧﻌﻘﺎد ﻗﺮارداد اﺟﺮاى آن ﺑﻪ دﻟیﻞ ﺣﺎدﺛﻪاى ﺧﺎرﺟی، ﻏیﺮﻗﺎﺑﻞ کﻨﺘﺮل و ﻏیﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘیﺶﺑیﻨی ﻏیﺮﻣﻤکﻦ ﻣیﮔﺮدد. اما ﻧﻈﺮیه ﻫﺎردﺷیﭗ، ﺑﻪ ایﻦ ﻣﻔﻬﻮم اﺳﺖ کﻪ در اﺛﺮ ﺣﺎدﺛﻪاى ﻏیﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘیﺶﺑیﻨی و ﺧﺎرج از کﻨﺘﺮل اﺟﺮاى ﺗﻌﻬﺪات ﻗﺮاردادى ﺑﻪ ﻃﻮر فوق العادی دﺷﻮار ﻣیﮔﺮدد.