اندیشههای قرآنی بهار
آرشیو
چکیده
متن
مقدمه
میزان و چگونگی تأثیر پذیری ملک الشعرای بهار از قرآن کریم،به عنوان نمونهای از تجلیات قرآن در زبان و ادبیات فارسی در سه مسأله اصلی میگنجد و مورد بررسی قرار میگیرد:
1.ایا بهار،اساساً از قرآن کریم تأثیر پذیرفته؟ در صورت تأثیر پذیری،شیوه و روش تأثیر پذیری وی از قرآن به چه شکلهایی است؟
2.هدف و زمینههای استفاده از قرآن در اشعار بهار چیست؟
3.محمد تقی بهار در چه دورهای از حیات شعری خویش از ایات و مفاهیم قرآنی استفاده بیشتری برده و سیر تحوّل فکری او در بهرهمندی از ایات قرآن چگونه است؟
برای پاسخ به این سؤالها،باید به تحلیل محتوایی تمام اشعار بهار و مطالعه تطبیقی آن با قرآن کریم پرداخت.
با توجه به این که بر اساس اطلاعات موجود،تا به حال،پژوهشی گسترده و منظم در تأثیرپذیری دیوان اشعار بهار از قرآن صورت نگرفته است،مقاله حاضر کاملاً متوجه این موضوع است و میتواند به عنوان گامی موثر در مسیر گسترش مطالعات نظاممند در مورد تأثیر قرآن بر ادبیات فارسی محسوب گردد.«فرضیههایی» که در این تحقیق مورد نظر بوده است،و بحث بر اساس آنها پیگیری میشود،عبارتند از:
1.ملک الشعرای بهار از قرآن کریم به طور متنوع تأثیر پذیرفته است.
2.شعر بهار همزمان با کسب مقام «ملک الشعرای آستان قدس رضوی» به کمال میرسد؛زیرا فضای ذهنی وی در این دوره کاملاً قرآنی بوده و موضوع بیشتر اشعار و قصیدههایش در دوره اول زندگی مدح پیامبر(ص) و نیز دفاع از آزادی حقیقی و ایستادگی در برابر استبداد با الهام پذیری فراوان از الفاظ و مفاهیم قرآنی است.
گونههای مختلف تأثیر پذیری بهار از قرآن کریم:
یکی از گونههای «بلاغت» که از ویژگیهای خوب کلام محسوب میشود،«اقتباس» است و آن، عبارت است از به کار گیری ایات قرآنی،به شکلهای مختلف،در کلام.
در دیوان بهار که بیش از 13000 بیت است، هفت گونه اقتباس از ایات و مفاهیم قرآن به چشم میخورد:
1.بهرهگیری از مفاهیم قرآنی بدون استفاده از لفظ ایه.
2.استفاده از یک کلمه قرآنی یا قسمتی از یک ایه در بخشی از ابیات خود برای بیان مفهوم ایه؛ که این نحوه اقتباس «عقده» نام دارد.
3.در ابیات بسیاری،به جای کلمات فارسی،اصطلاحات ویژه قرآنی را به کار میبرد.
4.گاه دو واژه قرآنی را از دو جای قرآن با هم ترکیب میکند.
5.در پارهای از ابیات،یک ایه کامل را برای بهرهگیری از لفظ و معنی آن میآورد.
6.گاه به منظور تناسب و هماهنگی ایات با قالب و وزن شعر، آنها را با تغییرات جزئی در ابیات میآورد.
7.از اشارات «تلمیحی» به حوادث زندگی پیامبران که فهم آنها بسته به آگاهی از ایات مورد نظر می باشد،استفاده بسیار کرده است.
1.استفاده از مفاهیم قرآنی،بدون اشاره لفظی به ایه مربوط با آن.
با مراجعه به دیوان بهار به 26 مورد از این نوع اقتباس برمیخوریم، که در این مقاله مواردی از آن را ذکر مینماییم.
چه مدح گویم آن را که از جلالت قدر خـدای عزوجل مدحتش مکرر کرد
انک لعلی خلق عظیم؛و به راستی تو خلق و خویی نیکو و والا داری .(سوره قلم، ایه 4)
و ما ارسلناک الاّ رحمة للعالمین؛و ما تو را جز رحمتی برای همه گروههای بشری نفرستادیم .(سوره انبیاء، ایه 107)
در جایی که حق تعالی پیامبرش را در قسمتهای زیادی از قرآن از جمله در این ایات ستوده است،شاعر خود را در مدح پیامبر(ص) عاجز میبیند.
روی چــون آهـن تـفـتـه سـپـر بر جبینشان گشته رسم ایات شرّ
یعرف المجرمون بسیماهم فیؤخذ بالنّواصی و الأقدام؛مجرمان با علامتی که در چهره دارند، شناخته می شوند و آنها را با موی پیشانی وپاهایشان بگیرند(و در آتش دوزخ افکنند) .(سوره الرحمن،ایه 41)
بهار در قصیده «نکیر و منکر» خود، در عالم خیال، نشانههای شرّ را در پیشانی نکیر و منکر میبیند.
گفت حکمت را خدا خیـر کثیر هر کجا این خیر را دیـدی بگیـر
یؤتی الحکمة من یشاء و من یؤت الحکمة فقد اوتی خیراً کثیراً؛خداوند حکمت را به هر کس که بخواهد میدهد و به هر کس حکمت داده شود، خیر زیادی داده شده است .(سوره بقره، ایه 269)
هیچ کس در جهان جز مدتی معدود نیست غیر ذات حق تعالی جاودان موجود نیست
کلّ من علیها فان و یبقی وجه ربّک ذوالجلال و الاکرام؛هر کس روی زمین است،دستخوش مرگ و نابودی است و پروردگارت که شکوهمند گرامی است،باقی میماند .(سوره رحمن،ایات 27 و 26)
آفـرین باد بـر ایـزد که چـنـان روی آراست بـه هوای تو شدم شهره شهر اینت شگفت
فتبارک اللّه أحسن الخالقین؛پس آفرین بر خداوندی که بهترین آفرینندگان است .(سوره مؤمنون، ایه 14)
که خدا شاهدیست هر جایی لیک رخ بسته از تماشایی
هو الاوّل و الآخر و الظاهر و الباطن .(سوره حدید،ایه 3)
خـدا باشد به نـزد اهـل بیتش نـگـهـدار نـظـام آفـرینش
انّ الله یمسک السموات و الأرض أن تزولا؛به یقین،خداوند است که آسمانها و زمین را نگاه میدارد، تا از میان نروند .(سوره فاطر،ایه 41)
اگر قسمت به سعی است و به کوشش چــنـان کـانـدر قـرآن فـرمود مـولا
چــرا پیـوسـتـه قــومی در تـنــعّـم چــرا هـمــواره قـومی در تـقــلا
و ان لیس للانسان إلاّ ما سعی؛برای انسان، جز آنچه برای به دست آوردنش تلاش کرده است، چیزی نیست .(سوره نجم، ایه 39)
چیـزی که درو فایدتی هست بمـانـد نابود شود آنچه درو فایـدتی نیست
فأمّا الزبد فیذهب جُفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض؛کف به کناری میرود و نابود میشود، ولی آنچه به مردم سود میرساند،در زمین باقی میماند .(سوره رعد، ایه 17)
«بهار» در نکوهش ظلم و ظالم،با اشاره به قرآن کریم، ظالمان را از ستم باز میدارد و آنها را تشویق به اعمال خوب و ماندنی میکند.
سرسری بر پانگشته این بنای با شکوه هان و هان تا خود نپنداری مر آن را سرسری
و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لاعبین؛و ما آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، بازیچه نیافریدیم .(سوره دخان، ایه 38)
بدار این سه مقصود را نصب عین نخستین خدا، زان سپس والدین
و قضی ربّک الاّ تعبدوا إلاّ ایاه و بالوالدین إحسانا؛خدای تو حکم فرموده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید .(سوره اسراء،ایه 23)
قصاص ار چه خون را به خون شستن است و لیکن به صد حکمت آبستن است
و لکم فی القصاص حیوة یا أولی الالباب؛ای خردمندان، برای شما در قصاص، نوعی زندگی نهفته است .(سوره بقره،ایه 179)
در غدیر خم یزدان گفت مر پیمبر را کز پی کمال دین شو پذیره حیدر را
الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی؛امروز، دینتان را برای شما کامل ساختم و نعمتم را بر شما تمام کردم .(سوره مائده،ایه 3)
2.اشاره به معنای یک ایه با ذکر یک کلمه یا بخشی از ایه
کندیم و کافتیم و به هر سو شتافتیم دیدیم سبعهای سمان و عجافها
سبعهای سمان و عجافها (هفت گاو چاق و لاغر) کنایه از خوب و بد و حوادث تلخ و شیرین روزگار است.شاعر این تعبیر را از این ایه برگرفته است: انی أری سبع بقرات سمان یأکلهن سبع عجاف .(سوره یوسف،ایه 43)
اتقوا خواندهاند و لاتلقوا همگی از حدیث و از فرقان
بهار در وصف کاهلی مردم تهران میگوید:برای فرار از وظیفه، به احادیث«اتقوا من مواضع التهم» و ایات قرآن دست مییازند: و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکة؛خودتان را به خطر و مهلکه نیندازید .(سوره بقره،ایه 195)
روح تمدن بـه لـب،ایه امـن یجیب دین محمد یتیم،کشور ایران غریب
تعبیر «امن یجیب» جهت افاده معنی پریشانی، در بیت 942 نیز آمده است. این ایه در حالت اضطرار خوانده میشود. شاعر از خطر حمله روس تزاری به مردم هشدار میدهد و میگوید:تمدن ایران در خطر و اضطرار قرار دارد و نزدیک است که دین پیامبر مهجور و غریب شود. أمّن یجیب المضطر إذا دعاه و یکشف السوء .(سوره نمل، ایه 62)
کرد صفاهان ز عدل پرسش و حق داد ز ایـه لاتـقـنـطـوا جـواب صـفـاهـان
بهار،در توصیف حق و عدالت طلبی مردم اصفهان میگوید:اصفهان از خدا عدالت و حق خواست، خدا هم آن را ناامید نکرد.در این بیت ایه «لاتقنطوا…» به معنای اجابت حق به کار رفته است. لاتقنطوا من رحمة اللّه؛از رحمت خداوند ناامید نشوید .(سوره زمر، ایه 53)
عرب اردیدی آن خوب فواکه آنجاست بـرنخواندی به قسم والتین و الزیتونا
این بیت را بهار در قصیده «گلستان» خود در وصف دامنههای البرز و شمیران و میوههای دلپذیر آنجا گفته است.
و التین و الزیتون.و طور سینین؛قسم به انجیر و زیتون و طور سینا .(سوره تین،ایات 2ـ1)
این تجارت نفع دارد از دو سو لـن تنالوا البـر حتی تنفقوا
برای تشویق مردم به کارهای خیر و انفاق به مستمندان،از ایه : لن تنالوا البر حتی تنفقوا ممّا تحبون؛شما هرگز به مقام نیکوکاران نخواهید رسید، مگر اینکه از آنچه دوست دارید،در راه خدا انفاق کنید .(سوره آل عمران،ایه 92) استفاده کرده است.
میزان و چگونگی تأثیر پذیری ملک الشعرای بهار از قرآن کریم،به عنوان نمونهای از تجلیات قرآن در زبان و ادبیات فارسی در سه مسأله اصلی میگنجد و مورد بررسی قرار میگیرد:
1.ایا بهار،اساساً از قرآن کریم تأثیر پذیرفته؟ در صورت تأثیر پذیری،شیوه و روش تأثیر پذیری وی از قرآن به چه شکلهایی است؟
2.هدف و زمینههای استفاده از قرآن در اشعار بهار چیست؟
3.محمد تقی بهار در چه دورهای از حیات شعری خویش از ایات و مفاهیم قرآنی استفاده بیشتری برده و سیر تحوّل فکری او در بهرهمندی از ایات قرآن چگونه است؟
برای پاسخ به این سؤالها،باید به تحلیل محتوایی تمام اشعار بهار و مطالعه تطبیقی آن با قرآن کریم پرداخت.
با توجه به این که بر اساس اطلاعات موجود،تا به حال،پژوهشی گسترده و منظم در تأثیرپذیری دیوان اشعار بهار از قرآن صورت نگرفته است،مقاله حاضر کاملاً متوجه این موضوع است و میتواند به عنوان گامی موثر در مسیر گسترش مطالعات نظاممند در مورد تأثیر قرآن بر ادبیات فارسی محسوب گردد.«فرضیههایی» که در این تحقیق مورد نظر بوده است،و بحث بر اساس آنها پیگیری میشود،عبارتند از:
1.ملک الشعرای بهار از قرآن کریم به طور متنوع تأثیر پذیرفته است.
2.شعر بهار همزمان با کسب مقام «ملک الشعرای آستان قدس رضوی» به کمال میرسد؛زیرا فضای ذهنی وی در این دوره کاملاً قرآنی بوده و موضوع بیشتر اشعار و قصیدههایش در دوره اول زندگی مدح پیامبر(ص) و نیز دفاع از آزادی حقیقی و ایستادگی در برابر استبداد با الهام پذیری فراوان از الفاظ و مفاهیم قرآنی است.
گونههای مختلف تأثیر پذیری بهار از قرآن کریم:
یکی از گونههای «بلاغت» که از ویژگیهای خوب کلام محسوب میشود،«اقتباس» است و آن، عبارت است از به کار گیری ایات قرآنی،به شکلهای مختلف،در کلام.
در دیوان بهار که بیش از 13000 بیت است، هفت گونه اقتباس از ایات و مفاهیم قرآن به چشم میخورد:
1.بهرهگیری از مفاهیم قرآنی بدون استفاده از لفظ ایه.
2.استفاده از یک کلمه قرآنی یا قسمتی از یک ایه در بخشی از ابیات خود برای بیان مفهوم ایه؛ که این نحوه اقتباس «عقده» نام دارد.
3.در ابیات بسیاری،به جای کلمات فارسی،اصطلاحات ویژه قرآنی را به کار میبرد.
4.گاه دو واژه قرآنی را از دو جای قرآن با هم ترکیب میکند.
5.در پارهای از ابیات،یک ایه کامل را برای بهرهگیری از لفظ و معنی آن میآورد.
6.گاه به منظور تناسب و هماهنگی ایات با قالب و وزن شعر، آنها را با تغییرات جزئی در ابیات میآورد.
7.از اشارات «تلمیحی» به حوادث زندگی پیامبران که فهم آنها بسته به آگاهی از ایات مورد نظر می باشد،استفاده بسیار کرده است.
1.استفاده از مفاهیم قرآنی،بدون اشاره لفظی به ایه مربوط با آن.
با مراجعه به دیوان بهار به 26 مورد از این نوع اقتباس برمیخوریم، که در این مقاله مواردی از آن را ذکر مینماییم.
چه مدح گویم آن را که از جلالت قدر خـدای عزوجل مدحتش مکرر کرد
انک لعلی خلق عظیم؛و به راستی تو خلق و خویی نیکو و والا داری .(سوره قلم، ایه 4)
و ما ارسلناک الاّ رحمة للعالمین؛و ما تو را جز رحمتی برای همه گروههای بشری نفرستادیم .(سوره انبیاء، ایه 107)
در جایی که حق تعالی پیامبرش را در قسمتهای زیادی از قرآن از جمله در این ایات ستوده است،شاعر خود را در مدح پیامبر(ص) عاجز میبیند.
روی چــون آهـن تـفـتـه سـپـر بر جبینشان گشته رسم ایات شرّ
یعرف المجرمون بسیماهم فیؤخذ بالنّواصی و الأقدام؛مجرمان با علامتی که در چهره دارند، شناخته می شوند و آنها را با موی پیشانی وپاهایشان بگیرند(و در آتش دوزخ افکنند) .(سوره الرحمن،ایه 41)
بهار در قصیده «نکیر و منکر» خود، در عالم خیال، نشانههای شرّ را در پیشانی نکیر و منکر میبیند.
گفت حکمت را خدا خیـر کثیر هر کجا این خیر را دیـدی بگیـر
یؤتی الحکمة من یشاء و من یؤت الحکمة فقد اوتی خیراً کثیراً؛خداوند حکمت را به هر کس که بخواهد میدهد و به هر کس حکمت داده شود، خیر زیادی داده شده است .(سوره بقره، ایه 269)
هیچ کس در جهان جز مدتی معدود نیست غیر ذات حق تعالی جاودان موجود نیست
کلّ من علیها فان و یبقی وجه ربّک ذوالجلال و الاکرام؛هر کس روی زمین است،دستخوش مرگ و نابودی است و پروردگارت که شکوهمند گرامی است،باقی میماند .(سوره رحمن،ایات 27 و 26)
آفـرین باد بـر ایـزد که چـنـان روی آراست بـه هوای تو شدم شهره شهر اینت شگفت
فتبارک اللّه أحسن الخالقین؛پس آفرین بر خداوندی که بهترین آفرینندگان است .(سوره مؤمنون، ایه 14)
که خدا شاهدیست هر جایی لیک رخ بسته از تماشایی
هو الاوّل و الآخر و الظاهر و الباطن .(سوره حدید،ایه 3)
خـدا باشد به نـزد اهـل بیتش نـگـهـدار نـظـام آفـرینش
انّ الله یمسک السموات و الأرض أن تزولا؛به یقین،خداوند است که آسمانها و زمین را نگاه میدارد، تا از میان نروند .(سوره فاطر،ایه 41)
اگر قسمت به سعی است و به کوشش چــنـان کـانـدر قـرآن فـرمود مـولا
چــرا پیـوسـتـه قــومی در تـنــعّـم چــرا هـمــواره قـومی در تـقــلا
و ان لیس للانسان إلاّ ما سعی؛برای انسان، جز آنچه برای به دست آوردنش تلاش کرده است، چیزی نیست .(سوره نجم، ایه 39)
چیـزی که درو فایدتی هست بمـانـد نابود شود آنچه درو فایـدتی نیست
فأمّا الزبد فیذهب جُفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض؛کف به کناری میرود و نابود میشود، ولی آنچه به مردم سود میرساند،در زمین باقی میماند .(سوره رعد، ایه 17)
«بهار» در نکوهش ظلم و ظالم،با اشاره به قرآن کریم، ظالمان را از ستم باز میدارد و آنها را تشویق به اعمال خوب و ماندنی میکند.
سرسری بر پانگشته این بنای با شکوه هان و هان تا خود نپنداری مر آن را سرسری
و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لاعبین؛و ما آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، بازیچه نیافریدیم .(سوره دخان، ایه 38)
بدار این سه مقصود را نصب عین نخستین خدا، زان سپس والدین
و قضی ربّک الاّ تعبدوا إلاّ ایاه و بالوالدین إحسانا؛خدای تو حکم فرموده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید .(سوره اسراء،ایه 23)
قصاص ار چه خون را به خون شستن است و لیکن به صد حکمت آبستن است
و لکم فی القصاص حیوة یا أولی الالباب؛ای خردمندان، برای شما در قصاص، نوعی زندگی نهفته است .(سوره بقره،ایه 179)
در غدیر خم یزدان گفت مر پیمبر را کز پی کمال دین شو پذیره حیدر را
الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی؛امروز، دینتان را برای شما کامل ساختم و نعمتم را بر شما تمام کردم .(سوره مائده،ایه 3)
2.اشاره به معنای یک ایه با ذکر یک کلمه یا بخشی از ایه
کندیم و کافتیم و به هر سو شتافتیم دیدیم سبعهای سمان و عجافها
سبعهای سمان و عجافها (هفت گاو چاق و لاغر) کنایه از خوب و بد و حوادث تلخ و شیرین روزگار است.شاعر این تعبیر را از این ایه برگرفته است: انی أری سبع بقرات سمان یأکلهن سبع عجاف .(سوره یوسف،ایه 43)
اتقوا خواندهاند و لاتلقوا همگی از حدیث و از فرقان
بهار در وصف کاهلی مردم تهران میگوید:برای فرار از وظیفه، به احادیث«اتقوا من مواضع التهم» و ایات قرآن دست مییازند: و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکة؛خودتان را به خطر و مهلکه نیندازید .(سوره بقره،ایه 195)
روح تمدن بـه لـب،ایه امـن یجیب دین محمد یتیم،کشور ایران غریب
تعبیر «امن یجیب» جهت افاده معنی پریشانی، در بیت 942 نیز آمده است. این ایه در حالت اضطرار خوانده میشود. شاعر از خطر حمله روس تزاری به مردم هشدار میدهد و میگوید:تمدن ایران در خطر و اضطرار قرار دارد و نزدیک است که دین پیامبر مهجور و غریب شود. أمّن یجیب المضطر إذا دعاه و یکشف السوء .(سوره نمل، ایه 62)
کرد صفاهان ز عدل پرسش و حق داد ز ایـه لاتـقـنـطـوا جـواب صـفـاهـان
بهار،در توصیف حق و عدالت طلبی مردم اصفهان میگوید:اصفهان از خدا عدالت و حق خواست، خدا هم آن را ناامید نکرد.در این بیت ایه «لاتقنطوا…» به معنای اجابت حق به کار رفته است. لاتقنطوا من رحمة اللّه؛از رحمت خداوند ناامید نشوید .(سوره زمر، ایه 53)
عرب اردیدی آن خوب فواکه آنجاست بـرنخواندی به قسم والتین و الزیتونا
این بیت را بهار در قصیده «گلستان» خود در وصف دامنههای البرز و شمیران و میوههای دلپذیر آنجا گفته است.
و التین و الزیتون.و طور سینین؛قسم به انجیر و زیتون و طور سینا .(سوره تین،ایات 2ـ1)
این تجارت نفع دارد از دو سو لـن تنالوا البـر حتی تنفقوا
برای تشویق مردم به کارهای خیر و انفاق به مستمندان،از ایه : لن تنالوا البر حتی تنفقوا ممّا تحبون؛شما هرگز به مقام نیکوکاران نخواهید رسید، مگر اینکه از آنچه دوست دارید،در راه خدا انفاق کنید .(سوره آل عمران،ایه 92) استفاده کرده است.