روش صحیح حفظ قرآن
آرشیو
چکیده
متن
مقالهای که در زیر تحت عنوان «روش صحیح حفظ قرآن» آورده شده است، یک مقاله دو قسمتی میباشد که قسمت اول آن در شماره 59 و ادامه آن در این شماره منتشر شده است.
در مرحله قبلی،برنامه حفظ به ایه بیستم از سوره یونس منتهی شد.در این مرحله،حفظ بقیه سوره یونس و تمام سوره هود در نظر گرفته شده است.
هفته اول:از ایه 21 سوره یونس تا 45،هر روز 5 ایه ،هفته دوم:از ایه 46 تا 75،هفته سوم:از ایه 76 تا 109(آخر سوره)،هفته چهارم:از اول سوره هود تا ایه 30،هفته پنجم:از ایه 31 تا 60،هفته ششم:از ایه 61 تا 90،هفته هفتم:از ایه 91 تا 123(آخر سوره)
تلاوت سورههای حفظ شده
به طوری که در شماره قبلی ذکر شد، لازم است تناسبی در تلاوت دو قسمت حفظ شده ایجاد شود،یکی نصف دوم قرآن یعنی از سوره کهف تا آخر، که بارها در برنامه تلاوت قرار گرفته است. بنابراین،در مقایسه با بخش دیگر نیاز کمتری به تکرار و تلاوت آن برای تثبیت ایات،در ذهن وجود دارد، اما قسمت دیگر که از اول قرآن تا آخر سوره توبه است(اندکی بیشتر از یک سوم قرآن) نیاز بیشتری به تلاوت و تکرار دارد و این از دو جهت میباشد، یکی اینکه زمان زیادی از حفظ آنها نگذشته،پس میزان تلاوت بعد از حفظ کمتر بوده است،دیگر اینکه این قسمت از سورههای طولانی تشکیل یافته و ایات این سورهها هم طولانیتر از قسمت دیگر میباشد.به این ترتیب،به تلاوت بیشتری در مورد این قسمت توصیه میشود. لازم به یادآوری میباشد که ایات سورههای هر دو قسمت به بخشهای50 ایهای تقسیم شود و هر روز دو بخش50 ایهای تلاوت شود.
تلاوت سورههای بخش دوم (از سوره کهف تا آخر):حداقل در هر هفته به اندازه دو جزء ادامه یابد.
توجهی به روابط ایات
در مقاله قبلی موضوع «توبه» در ایات قرآن مورد توجه، بررسی و تدبر قرار گرفت و ضمن بیان معانی و کاربرد دقیق قرآنی آن با استناد به ایاتی از قرآن،تکمیل بحث و نتیجهگیری از آن به این شماره موکول شد.لازم به ذکر است که در مقاله قبلی،ترجمه متعارف و متداول ایات مورد استناد به وسیله ویراستار به مقاله اضافه شده و این معانی متعارف در معنای کلمه «تواب»،آنجا که در مورد خداوند به کار رفته، خلاف نظر نویسنده مقاله است.در واقع نگارنده مقاله بر این نظر میباشد که معنای کلمه «توبه»،زمانی هم که در مورد خداوند به کار میرود،همان معنای حقیقی کلمه،یعنی توبه کننده است،نه توبهپذیر!، و برای «توبهپذیر» تعبیر دیگری در قرآن به کار رفته است.
با توجه به ایاتی که مورد استناد قرار گرفت؛یعنی ایات 127 و 128 سوره بقره و ایه 28 سوره قصص و ایه 7 سوره غافر، روشن شد که «توبه » به معنای صرف بازگشت است، نه فقط بازگشت از گنه و همیشه در کنار موضوع گناه قرار نمیگیرد.به طوری که این کلمه،گاهی در مورد پیامبران نیز،به کار رفته،در حالی که در آن مقام هیچ بحثی از گناه مطرح نبوده است.مثل ساختن کعبه به وسیله حضرت ابراهیم(ع) با کمک فرزندش(ع) و دعای حضرت ابراهیم(ع) و درخواست توبه از خداوند!
دلیل این سخن، آنکه در ساخت خانه خدا و انجام آن عمل شکوهمند به وسیله حضرت ابراهیم(ع) و نیز همراهی حضرت اسماعیل با آن حضرت که نوجوانی کم سن و سال بود و هنوز به تکلیف نرسیده بوده، هیچ گناهی مطرح نبوده است و چنانچه «توبه» را به معنای متعارف و معمول آن بدانیم، درخواست توبه از سوی حضرت ابراهیم، بیدلیل و بی معنا خواهد بود.
حاصل بحث اینکه«توبه»،به معنای مطلق بازگشت است، نه بازگشت از گناه! یعنی در اثر «توبه»، انسان به سوی خدا برمیگردد و به او نزدیکتر میشود و اگر انسان توبه کننده،گناهکار بود،«توبه»، موجب بخشش گناهان او میشود، و اگر گناهی در کار نبود،«توبه»موجب بالا رفتن مرتبه معنوی او میگردد.
بنابراین،توبه سبب نزدیکتر شدن انسان به خداوند میشود و این کار،باید پیوسته انجام بگیرد، و انسان به طور مستمر به خداوند نزدیک و نزدیکتر شود،به ویژه پیامبران خداـ علیهم السلام ـ که حتی ساعتی در حالت رکود و یک نواختی قرار نمیگیرند و هر لحظه به خداوند نزدیکتر میشوند و توبه آنها،به منزله عدم توقف در یک حالت و نزدیک شدن پی در پی به خداوند میباشد.
خداوند میفرماید:«لقد تاب اللّه علی النبی و المهاجرین و الانصار الذین اتّبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما کان یزیغ قلوب فریق منهم ثم تاب علیهم انّه بهم رئوف رحیم؛خداوند عالم به سوی پیامبرش و مهاجرین و انصار که از او تبعیت کردند،توبه کرد ـ در زمان و شرایط بسیار سختی، بعد از آنکه نزدیک بود، قلبهای بعضی از آنها دچار انحراف شود ـ سپس به سوی آنها توبه کرد،و او و نسبت به آنها رئوف و رحیم است».(سوره توبه، ایه 117)
این ایه به غزوه تبوک مربوط میشود که در آن مسلمانان با وجود مشکلات و سختیهای زیادی و تحمل تشنگی و گرسنگی شدید،باز هم،به حمایت از رسول خدا(ص) ادامه دادند و فرمان او را پذیرا شدند.
در این موقعیت، به هیچ وجه گناهی در میان نبوده است،بلکه رفتار رسول اکرم(ص) و مؤمنان مورد قدردانی و بزرگداشت واقع شده است.این توبه،جز به معنای عنایت و لطف خداوند در مقابل عمل قابل تحسین بندگان نمی باشد؛یعنی از عمل رسول خدا(ص) و پیروان او که در شرایط سختی،برای جنگ با کفار حرکت کردند و متحمل سختیهای فراوان و گرسنگی و تشنگی شدید شدند، ستایش شده است.
بنابراین،کلمه «توبه» در این ایه به همان معنای یاد شده؛یعنی صرف بازگشت و نزدیکی بیشتر به خداوند میباشد.در ایه بعدی هم باز به موضوع توبه اشاره شده و هم توبه خداوند و هم توبه مسلمانان یا چند نفر از آنها مورد توجه قرار گرفته است،به طوری که میفرماید:
«و علی الثلاثة الذین خلّفوا حتی إذا ضاقت علیهم الأرض بما رحبت و ضاقت علیهم أنفسهم و ظنّوا أن لاملجأ من اللّه إلا إلیه ثم تاب علیهم لیتوبوا انّ اللّه هو التّوّاب الرّحیم؛همچنین،خداوند به آن سه نفر که[از همراهی با رسول خدا(ص) و مسلمانان] سرباز زدند [و از رفتن به جهاد خودداری کردند] توبه کرد تا اینکه زمین با آن وسعتش بر آها تنگ شده،و روح آنها هم دچار تنگی شدید شد و دانستند که پناهگاهی از خداوند جز خود خداوند ندارند،سپس،خداوند به سوی آنها توبه کرد؛تا آنها نیز [به سوی خدا] توبه کنند،و خداوند توبه کننده مهربان است».(سوره توبه، ایه 118)
در این ایه به آن سه نفری اشاره شده است،که از همراهی با پیامبر اکرم(ص) در غزوه تبوک خودداری کردند،البته نافرمانی آنها از روی نفاق نبود، بلکه به جهت سستی و «اهمال» بود و بعد از آنکه طبق امر خداوند نوعی مجازات اجتماعی به صورت قطع رابطه با مسلمانان با آنها آغاز شد،توبه کردند و در نتیجه،مورد بخشش خداوند و رسول اکرم(ص) قرار گرفتند.
در دو ایه یاد شده سخن از توبه خداوند در مورد دو گروه به میان آمده است،گروه اول،رسول خدا(ص) و مجاهدان از امت که با تحمل سختیها و گرمای شدید و گرسنگی و تشنگی بسیار،سنگینی جهاد در راه خداوند را تحمل کردند و شایسته عنایات ویژه پروردگار گردیدند!گروه دوم،آن چند نفری بودند که از فرمان جهاد سرپیچی کردند،اما پس از آن توبه نمودند و مشمول آمرزش خداوند و توبه او قرار گرفتند و خداوند برای هر دو گروه توبه کرد.توبه خداوند در مورد گروه اول، عنایت و رحمت حضرت حق بود که عامل جریان پاداش او میشود و توبه خداوند برای گروه دوم،عامل آمرزش گناه آنها و سبب توفیق آنها برای توبه از عمل خود شد.
پس،خداوند هم برای آن چند نفر نافرمان توبه کرد،که این توبه،سبب بخشایش گناه آنها از سوی پروردگار شد و هم برای رسول اکرم(ص) و پیروان آن حضرت که عمل مورد ستایش و ارزشمند رفتن به جهاد،در شرایط بسیار سخت و طاقت فرسا را انجام دادند.
در مرحله قبلی،برنامه حفظ به ایه بیستم از سوره یونس منتهی شد.در این مرحله،حفظ بقیه سوره یونس و تمام سوره هود در نظر گرفته شده است.
هفته اول:از ایه 21 سوره یونس تا 45،هر روز 5 ایه ،هفته دوم:از ایه 46 تا 75،هفته سوم:از ایه 76 تا 109(آخر سوره)،هفته چهارم:از اول سوره هود تا ایه 30،هفته پنجم:از ایه 31 تا 60،هفته ششم:از ایه 61 تا 90،هفته هفتم:از ایه 91 تا 123(آخر سوره)
تلاوت سورههای حفظ شده
به طوری که در شماره قبلی ذکر شد، لازم است تناسبی در تلاوت دو قسمت حفظ شده ایجاد شود،یکی نصف دوم قرآن یعنی از سوره کهف تا آخر، که بارها در برنامه تلاوت قرار گرفته است. بنابراین،در مقایسه با بخش دیگر نیاز کمتری به تکرار و تلاوت آن برای تثبیت ایات،در ذهن وجود دارد، اما قسمت دیگر که از اول قرآن تا آخر سوره توبه است(اندکی بیشتر از یک سوم قرآن) نیاز بیشتری به تلاوت و تکرار دارد و این از دو جهت میباشد، یکی اینکه زمان زیادی از حفظ آنها نگذشته،پس میزان تلاوت بعد از حفظ کمتر بوده است،دیگر اینکه این قسمت از سورههای طولانی تشکیل یافته و ایات این سورهها هم طولانیتر از قسمت دیگر میباشد.به این ترتیب،به تلاوت بیشتری در مورد این قسمت توصیه میشود. لازم به یادآوری میباشد که ایات سورههای هر دو قسمت به بخشهای50 ایهای تقسیم شود و هر روز دو بخش50 ایهای تلاوت شود.
تلاوت سورههای بخش دوم (از سوره کهف تا آخر):حداقل در هر هفته به اندازه دو جزء ادامه یابد.
توجهی به روابط ایات
در مقاله قبلی موضوع «توبه» در ایات قرآن مورد توجه، بررسی و تدبر قرار گرفت و ضمن بیان معانی و کاربرد دقیق قرآنی آن با استناد به ایاتی از قرآن،تکمیل بحث و نتیجهگیری از آن به این شماره موکول شد.لازم به ذکر است که در مقاله قبلی،ترجمه متعارف و متداول ایات مورد استناد به وسیله ویراستار به مقاله اضافه شده و این معانی متعارف در معنای کلمه «تواب»،آنجا که در مورد خداوند به کار رفته، خلاف نظر نویسنده مقاله است.در واقع نگارنده مقاله بر این نظر میباشد که معنای کلمه «توبه»،زمانی هم که در مورد خداوند به کار میرود،همان معنای حقیقی کلمه،یعنی توبه کننده است،نه توبهپذیر!، و برای «توبهپذیر» تعبیر دیگری در قرآن به کار رفته است.
با توجه به ایاتی که مورد استناد قرار گرفت؛یعنی ایات 127 و 128 سوره بقره و ایه 28 سوره قصص و ایه 7 سوره غافر، روشن شد که «توبه » به معنای صرف بازگشت است، نه فقط بازگشت از گنه و همیشه در کنار موضوع گناه قرار نمیگیرد.به طوری که این کلمه،گاهی در مورد پیامبران نیز،به کار رفته،در حالی که در آن مقام هیچ بحثی از گناه مطرح نبوده است.مثل ساختن کعبه به وسیله حضرت ابراهیم(ع) با کمک فرزندش(ع) و دعای حضرت ابراهیم(ع) و درخواست توبه از خداوند!
دلیل این سخن، آنکه در ساخت خانه خدا و انجام آن عمل شکوهمند به وسیله حضرت ابراهیم(ع) و نیز همراهی حضرت اسماعیل با آن حضرت که نوجوانی کم سن و سال بود و هنوز به تکلیف نرسیده بوده، هیچ گناهی مطرح نبوده است و چنانچه «توبه» را به معنای متعارف و معمول آن بدانیم، درخواست توبه از سوی حضرت ابراهیم، بیدلیل و بی معنا خواهد بود.
حاصل بحث اینکه«توبه»،به معنای مطلق بازگشت است، نه بازگشت از گناه! یعنی در اثر «توبه»، انسان به سوی خدا برمیگردد و به او نزدیکتر میشود و اگر انسان توبه کننده،گناهکار بود،«توبه»، موجب بخشش گناهان او میشود، و اگر گناهی در کار نبود،«توبه»موجب بالا رفتن مرتبه معنوی او میگردد.
بنابراین،توبه سبب نزدیکتر شدن انسان به خداوند میشود و این کار،باید پیوسته انجام بگیرد، و انسان به طور مستمر به خداوند نزدیک و نزدیکتر شود،به ویژه پیامبران خداـ علیهم السلام ـ که حتی ساعتی در حالت رکود و یک نواختی قرار نمیگیرند و هر لحظه به خداوند نزدیکتر میشوند و توبه آنها،به منزله عدم توقف در یک حالت و نزدیک شدن پی در پی به خداوند میباشد.
خداوند میفرماید:«لقد تاب اللّه علی النبی و المهاجرین و الانصار الذین اتّبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما کان یزیغ قلوب فریق منهم ثم تاب علیهم انّه بهم رئوف رحیم؛خداوند عالم به سوی پیامبرش و مهاجرین و انصار که از او تبعیت کردند،توبه کرد ـ در زمان و شرایط بسیار سختی، بعد از آنکه نزدیک بود، قلبهای بعضی از آنها دچار انحراف شود ـ سپس به سوی آنها توبه کرد،و او و نسبت به آنها رئوف و رحیم است».(سوره توبه، ایه 117)
این ایه به غزوه تبوک مربوط میشود که در آن مسلمانان با وجود مشکلات و سختیهای زیادی و تحمل تشنگی و گرسنگی شدید،باز هم،به حمایت از رسول خدا(ص) ادامه دادند و فرمان او را پذیرا شدند.
در این موقعیت، به هیچ وجه گناهی در میان نبوده است،بلکه رفتار رسول اکرم(ص) و مؤمنان مورد قدردانی و بزرگداشت واقع شده است.این توبه،جز به معنای عنایت و لطف خداوند در مقابل عمل قابل تحسین بندگان نمی باشد؛یعنی از عمل رسول خدا(ص) و پیروان او که در شرایط سختی،برای جنگ با کفار حرکت کردند و متحمل سختیهای فراوان و گرسنگی و تشنگی شدید شدند، ستایش شده است.
بنابراین،کلمه «توبه» در این ایه به همان معنای یاد شده؛یعنی صرف بازگشت و نزدیکی بیشتر به خداوند میباشد.در ایه بعدی هم باز به موضوع توبه اشاره شده و هم توبه خداوند و هم توبه مسلمانان یا چند نفر از آنها مورد توجه قرار گرفته است،به طوری که میفرماید:
«و علی الثلاثة الذین خلّفوا حتی إذا ضاقت علیهم الأرض بما رحبت و ضاقت علیهم أنفسهم و ظنّوا أن لاملجأ من اللّه إلا إلیه ثم تاب علیهم لیتوبوا انّ اللّه هو التّوّاب الرّحیم؛همچنین،خداوند به آن سه نفر که[از همراهی با رسول خدا(ص) و مسلمانان] سرباز زدند [و از رفتن به جهاد خودداری کردند] توبه کرد تا اینکه زمین با آن وسعتش بر آها تنگ شده،و روح آنها هم دچار تنگی شدید شد و دانستند که پناهگاهی از خداوند جز خود خداوند ندارند،سپس،خداوند به سوی آنها توبه کرد؛تا آنها نیز [به سوی خدا] توبه کنند،و خداوند توبه کننده مهربان است».(سوره توبه، ایه 118)
در این ایه به آن سه نفری اشاره شده است،که از همراهی با پیامبر اکرم(ص) در غزوه تبوک خودداری کردند،البته نافرمانی آنها از روی نفاق نبود، بلکه به جهت سستی و «اهمال» بود و بعد از آنکه طبق امر خداوند نوعی مجازات اجتماعی به صورت قطع رابطه با مسلمانان با آنها آغاز شد،توبه کردند و در نتیجه،مورد بخشش خداوند و رسول اکرم(ص) قرار گرفتند.
در دو ایه یاد شده سخن از توبه خداوند در مورد دو گروه به میان آمده است،گروه اول،رسول خدا(ص) و مجاهدان از امت که با تحمل سختیها و گرمای شدید و گرسنگی و تشنگی بسیار،سنگینی جهاد در راه خداوند را تحمل کردند و شایسته عنایات ویژه پروردگار گردیدند!گروه دوم،آن چند نفری بودند که از فرمان جهاد سرپیچی کردند،اما پس از آن توبه نمودند و مشمول آمرزش خداوند و توبه او قرار گرفتند و خداوند برای هر دو گروه توبه کرد.توبه خداوند در مورد گروه اول، عنایت و رحمت حضرت حق بود که عامل جریان پاداش او میشود و توبه خداوند برای گروه دوم،عامل آمرزش گناه آنها و سبب توفیق آنها برای توبه از عمل خود شد.
پس،خداوند هم برای آن چند نفر نافرمان توبه کرد،که این توبه،سبب بخشایش گناه آنها از سوی پروردگار شد و هم برای رسول اکرم(ص) و پیروان آن حضرت که عمل مورد ستایش و ارزشمند رفتن به جهاد،در شرایط بسیار سخت و طاقت فرسا را انجام دادند.