آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳

چکیده

قصه به عنوان پایدارترین و شناخته شده ترین روش برای انتقال داشته های بشری، از قدیم الایام همواره رموزی در خود داشته که بشر را برای ساعات متمادی با خود همراه کرده و به داشته هایش افزوده که البته نشان از اهمیت جایگاه قصه در بین انسان هاست. قرآن کریم به واسطه ی اعجازش، سخنان بسیاری جهت ارائه به انسان ها دارد و به واسطه ی اینکه از سوی خداوند متعال برای آدمیان فروفرستاده شده، پند و اندرزهایش را جز بصورت مستقیم گویی، در قالب قصص نیز طرح کرده که بنی بشر چنین تلقی از آن نداشته باشد که این کتاب صرفا به جهت امر و نهی به دستش رسیده است. البته قرآن یک فرستاده ی آسمانیست و امکان مقایسه با ادبیات صرف که آفریننده اش انسان زمینی است وجود ندارد. جهت ایجاد ارتباط بین قصص قرآن و ادبیات داستانی در این مقاله چند قصه ی مهم قرآنی را انتخاب کرده و نگاهی روشن به ترمینولوژی داستان نویسی کرده ایم. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که قرآن از منظر حجم نگارش داستان ها، دارای انواع قصص رایج در جهان داستان نویسی و دارای شخصیت پردازی حساب شده است و برای هر قصه، شروع و نتیجه ای خاص در نظر گرفته است که نشان از به روز بودن همیشگی این معجزه الهی برای انسان هاست و این مسئله نمود عینی بومی نگاه کردن و جهانی اندیشیدن است. این مقاله به روش کتابخانه ای و بصورت توصیفی- تحلیلی نگارش یافته است.

تبلیغات