قرآن در ادب فارسی:یس و الرحمن در فرهنگ عامیانه
آرشیو
چکیده
متن
در شمارههای 46 و 47 مجله بشارت از تأثیر قرآن بر فرهنگ عامیانه با عنوان بسم اللّه و فاتحة الکتاب در فرهنگ عامیانه ایرانیان سخن گفتیم.
اکنون پیشاپیش ارائه مطالبی دیگر از این دست،باید بگوییم که:عبارتها، مثلها، کنایهها، سازههای عامیانه قرآنی درباره بعضی سورهها و آیهها به قدری اندک است که نمیتوان درباره آن نوشتاریجداگانه اختصاص داد و باید عرضه آن را به شکلی دیگر و زمانی دیگر واگذار کرد.
اما بعضی از این تأثیر پذیریهای قرآنی که از نظر موضوع به هم نزدیک است را میتوان در یک نوشته به محضر خوانندگان عزیز ارائه کرد و نوشته حاضر از این گونه است:
یس و الرحمن در فرهنگ عامیانه
در فرهنگ عامیانه ما سورههای یس(سوره سی و ششم) و الرحمن(سوره پنجاه و پنجم) همواره در کنار یکدیگر هستند.در بسیاری از محاورات این دو را کنار هم مطرح میکنند و در بسیاری از کاربردها کنار هم نام برده شده یا با هم قرائت میشوند.سورههای مبارکه یس و الرحمن از دیرباز تا کنون همواره مورد توجه شیفتگان قرآن بوده و در جایگاههای مختلف به ویژه مواردی که از جانب ائمه معصومین(ع) سفارش به قرائت و بهرهگیری از آن به ما رسیده است،مورد استقبال مردم قرآن دوست قرار گرفته است.
اهمیت، ارزش،فواید و برکات این دو سوره،موجب توجه و استفاده بیشتر نسبت به سورههای دیگر قرآن کریم از سوی مردم شده است.
فراوانی استفاده مردم ایران از این دو سوره مبارکه موجب پیدایش کنایهها و مثلهای زیادی شده است که هر یک از آنها بیان کننده یکی ازفواید و برکات یا یکی از کاربردهای این دو سوره است.
علت در کنار هم قرار گرفتن نام این دو سوره در پارهای از محاورات ایرانیان،مشترک بودن فضیلتها و آثار و برکت این دو سوره میباشد.
فضیلت سورههای یس و الرحمن
برای این دوسوره پر ارج، فضیلتها و برکات فراوانی از سوی امامان معصوم(ع) برشمرده شده است که به صورت خلاصه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
در فضیلت سوره الرحمن از امام کاظم(ع) روایت شده است:برای هر چیزی عروسی است و عروس قرآن سوره الرحمن است.(مستدرک الوسائل، ج 4، ص 351) و نیز از پیامبر رحمت حضرت محمد(ص) نقل شده است:قرائت سوره الرحمن موجب جلب رحمت الهی و سبب برآوردن شکر نعمتهای اوست.(مستدرک الوسائل،ج4، ص 350)
در آثار و برکات این سوره مبارکه از امام به حق ناطق، حضرت جعفر صادق(ع) روایت شده است:هر کس سوره الرحمن را قرائت کند خداوند فرشتهای را مأمور حفظ او خواهد کرد.(نورالثقلین، ص 5، ص 187)
و نیز فرموده است:هر کس سوره الرحمن را بخواند و مرگ او فرا رسد، شهید محسوب میشود.(الدعوات، ص 19)
در فضیلت سوره یس از امام صادق(ع) آمده است:هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سوره یس است.(ثواب الاعمال،ص 677).از امام رضا(ع) نیز روایت شده است:که قرائت سوره یس مایه ایمنی از بلاها و آفات، زیاد شدن روزی،ورود به بهشت،در شمار شهیدان بودن و آمرزش می شود.(فقه الرضا،ص 342)
در فواید و آثار این سوره شریفه نیز از امام باقر(ع) روایت شده که قرائت سوره یس سکرات موت را آسان میکند.(الدعوات، ص 253) و پیامبر گرامی اسلام فرموده است:قرائت سوره یس نزد میت موجب غفران و کاهش عذاب میشود.(عدة الداعی، ص 133)
پس از آگاهی اجمالی با فضیلت، آثار و برکات این دو سوره در روایات اهلبیت(ع) نگاهی به کاربردهای آن در فرهنگ عامیانه ایرانی میپردازیم:
الف ـ قرائت برای رسیدن به ثواب
در میان مردم متدین و قرآن دوست،پارهای از سورهها و آیهها،دارای ارزش بیشتری بوده و به خاطر رسیدن به ثواب و برکات این آیات و سورهها به آنها توجه بیشتری کرده و به مقدار بیشتر آنها را قرائت میکنند.به گونهای که عدّهای از مؤمنین بر قرائت این دو سوره به صورت روزانه یا هفتگی مداومت میورزند.
ب ـ قرائت بربالین محتضر
در فرهنگ عامه مردم ما،این گونه شایع است که قرائت این دو سوره بر بالین فردی که در حال جان دادن است موجب آسانی جان دادن و کاهش عذاب و راحتی محتضر و جلب رحمت الهی و حضور فرشتگان خواهد بود از این رو سعی میکنند که هنگام قرائت قرآن بر بالین محتضر این دو سوره را قرائت کنند.
د ـ قرائت بر بالین فرد از دنیا رفته
گاهی اوقات میان مرگ یک فرد تا دفن او ـ مخصوصاً فردی که در شب از دنیا میرود و باید روز بعد او را دفن کنند ـ فاصله میافتد.در این فاصله بهترین کار و پرفایدهترین آن برای مرده ـ به جای گریه و زاری ـ قرائت قرآن است.دراین هنگام بسیاری از مردم متدین بر بالین مرده سوره های یس و الرحمن را قرائت میکنند.
ج ـ قرائت در مجالس بزرگداشت و ختم
در میان ما ایرانیان مرسوم است که پس از درگذشتن یک فرد مراسمی را برای یادبود و بزرگداشت او همچنین برای قرائت سورههای قرآن به ویژه سوره فاتحه برگزار میکنیم.در این مراسم پیش از مداحی و سخنرانی، قرائت قرآن توسط قاریان انجام میشود.قرائت سوره یس و الرحمن، پای ثابت این گونه قرائتها است و حتی برچیدن ختم و جمع آوری قرآنها و آغاز برنامههای مداحی و سخنرانیبا پایان قرائت سوره الرحمن میباشد.
ه ـ قرائت برای اموات
با توجه به روایت وارده از حضرات معصومین(ع) درباره برکات این سورهها به ویژه آمرزش اموات،در عرف جامعه مرسوم است که برای آمرزش اموات این دو سوره را قرائت میکنند یا با دادن مبلغی پول به قاری قرآن،از او میخواهند تا این سورهها را برای اموات آنها قرائت کند.این عمل موجب حضور افرادی در گورستانها برای قرائت قرآن ـ به ویژه این دو سوره ـ به عنوان شغل گردیده است.
و ـ قرائت برای حفظ و ایمنی
زندگی دنیایی انسان همواره با خطرات و حوادث ناگوار همراه است.انسان برای دور داشتن خود از این بلاها و امور ناخوشایند به دنبال دستاویزهای الهی است تا امنیت و آرامش را در زندگی خود حاکم کند.قرائت و کتابت این دو سوره در فرهنگ عامّه ایرانی به عنوان تعویذ و عامل امنیت و نگاهبانی از خطرات، بسیار مورد توجه بوده و هست.
هر یک از کاربردهایی که در بالا بیان شد،موجب پیدایش دستهای از رسمها،عبارتها، کنایات و مثلها در فرهنگ عامیانه ایرانی شده است که تعدادی از آنها در پی میآید:
1. الرحمن کسی(چیزی) را خواندن:
کنایه از پایان یافتن و از میان رفتن کسی یا چیزی و مترادف فاتحه کسی را خواندن است.مانند:تا ما برسیم بچهها الرحمن شیرینی را خوانده بودند(کتاب کوچه، ج2، ص 741) تا منشأ این کنایه قرائت سوره الرحمن در پایان مراسم ترحیم میباشد.
2.بوی الرحمن کسی (چیزی) بلند شدن:
این کنایه که گاه به صورت «چانه کسی یا چیزی بوی الرحمن گرفتن» هم به کار میرود به معنای:مرگ او نزدیک بودن، مشرف به موت بودن و نیز نشانههای پایان یافتن و از میان رفتن چیزی یا کسی یا دورهای،آشکار شدن است.(فرهنگ سخن، ج 3، ص 1050)
هر گاه بخواهند ظهور آغازین نشانههای از بین رفتن چیزی را بیان کنند،از این کنایه استفاده میکنند.مانند:فقط خود میرزا تک و تنها پشت باطش نشسته بود و داشت یک کتاب شعر را رونویس میکرد معلوم بود بوی الرحمن اوضاع بلند شده.(نون و القلم،آل احمد،ص 230)
3.یس و الرحمن خواندن:
کنایه از گدایی کردن است.(فرهنگ لغات عامیانه و معاصر، ص 904).این جمله گاهی به صورت «سر کوچه یاسین و الرحمن خواندن» نیز به کار میرود.(فصلنامه بینات، ش 1، ص 41)
4. الرحمن سر بسر:
جمله ساخته عوام و به صورت عربی ـ فارسی و به ظاهر بیمعنی که از آن اراده کنند:چون تساوی و برابری به دست آمد،دیگر جای اختلاف و ستیزه نیست مانند:سر به سر بیدردسر.(امثال و حکم دهخدا، ج 1، ص 248).همچنین به معنای حساب تسویه شد و گفتگو مرتفع شد میباشد.
مانند:عوض طلب فلانی، اسباب و اثاثیه منزلم را دادم و الرحمن سربه سر.(داستان نامه بهمنیاری، ص 44).
5. گدای الرحمن خواندن:
منظور فرد گدایی است که برای جلب طرف مقابل و گرفتن پول از او ادعا میکند که سوره الرحمن را برای او میخواند و در حال قرائت این سوره از او طلب کمک میکند. و به کنایه به فرد کم سواد و پست گفته می شود.مانند:پیدابود قرآن سعدین مرا هم نفهمید که هر گدای الرحمن خوانی می فهمد و حالا او رئیس فرهنگ بود و من آقا مدیر.(مدیر مدرسه آل احمد، ص 199)
6. یس در گوش کسی خواندن:
مطلبی را به او گفتن و به تکرار تلقین کردن.(فرهنگ سخن، ج 8، ص 8501)
7. در گوش کسی یس خواندن:
کنایه از وعدههای فریبنده دادن مانند:غمت کم لابد زیر سرش بلند شده.ولی در گوشش یس خواند و رفت زیارت. (نفرین زمین،آل احمد، ص 208)
8.یس در دهان مرده دادن:
به معنای این است که سوره یس را به حالت تلقین به مرده گفتن تا مرده آن را تکرار کند و پیداست که این کار،عملی بیفایده است.این عبارت کنایه از کار بیهوده کردن و عمل بینتیجه انجام دادن است.(فرهنگ سخن،ج 8، ص 8502)
9. به یس افتادن کسی:
به حالت احتضار افتادن او، در حال مرگ بودن(فرهنگ سخن، ج 8، ص 8502) و کنایه از پایان کاری یاآشکار شدن نشانه از بین رفتن کسی یا چیزی است.
10. از حلقه یس (قلعه یاسیم)رد شدن:
حلقه یس پارچه بلند و باریکی است که سوره یس را روی آن نوشته و دو سر آن را به هم دوخته باشند تا به شکل حلقه در آید.هنگامی که کسی عازم سفر شود برای حفظ او و دفع بلا،او را از این حلقه میگذرانند.(فرهنگ فارسی عامیانه، نجفی، ج 1، ص 500)، از حلقه یس رد شدن کنایه است از کاری که موجب امنیت و حفظ از بلا و آفات میشود.
11. یس به گوش خر خواندن:
جملهای است توهین آمیز به معنای با اندرز گفتن به بیخردان وقت ضایع کردم.(کتاب کوچه، ج 5، ص 1821) زیرا او از یک گوش حرف را داخل کرده و از گوش دیگر به در میکند.هنگامی این کنایه مورد استفاده قرار میگیرد که شخص با دیگری سخن بگوید و نصیحتش کند در حالی که او نمیخواهد گوش دهد یا اینکه گوش میدهد ولی نمیفهمد یا اینکه میفهمد ولی نمیخواهد به آن عمل کند.
12.یاسین به گوش خر:
به حرفها یا مطالبی گفته میشود که شنونده یا خواننده نتواند چیزی را از آن بفهمد مانند زبانی که شنونده با آن بیگانه است حرف زدن یا نصیحت کردن و دستور العمل دادن و نیز کتاب آنچنانی برایش خواندن و امثال آن.(قند و نمک، شهری، ص 776)
اکنون پیشاپیش ارائه مطالبی دیگر از این دست،باید بگوییم که:عبارتها، مثلها، کنایهها، سازههای عامیانه قرآنی درباره بعضی سورهها و آیهها به قدری اندک است که نمیتوان درباره آن نوشتاریجداگانه اختصاص داد و باید عرضه آن را به شکلی دیگر و زمانی دیگر واگذار کرد.
اما بعضی از این تأثیر پذیریهای قرآنی که از نظر موضوع به هم نزدیک است را میتوان در یک نوشته به محضر خوانندگان عزیز ارائه کرد و نوشته حاضر از این گونه است:
یس و الرحمن در فرهنگ عامیانه
در فرهنگ عامیانه ما سورههای یس(سوره سی و ششم) و الرحمن(سوره پنجاه و پنجم) همواره در کنار یکدیگر هستند.در بسیاری از محاورات این دو را کنار هم مطرح میکنند و در بسیاری از کاربردها کنار هم نام برده شده یا با هم قرائت میشوند.سورههای مبارکه یس و الرحمن از دیرباز تا کنون همواره مورد توجه شیفتگان قرآن بوده و در جایگاههای مختلف به ویژه مواردی که از جانب ائمه معصومین(ع) سفارش به قرائت و بهرهگیری از آن به ما رسیده است،مورد استقبال مردم قرآن دوست قرار گرفته است.
اهمیت، ارزش،فواید و برکات این دو سوره،موجب توجه و استفاده بیشتر نسبت به سورههای دیگر قرآن کریم از سوی مردم شده است.
فراوانی استفاده مردم ایران از این دو سوره مبارکه موجب پیدایش کنایهها و مثلهای زیادی شده است که هر یک از آنها بیان کننده یکی ازفواید و برکات یا یکی از کاربردهای این دو سوره است.
علت در کنار هم قرار گرفتن نام این دو سوره در پارهای از محاورات ایرانیان،مشترک بودن فضیلتها و آثار و برکت این دو سوره میباشد.
فضیلت سورههای یس و الرحمن
برای این دوسوره پر ارج، فضیلتها و برکات فراوانی از سوی امامان معصوم(ع) برشمرده شده است که به صورت خلاصه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
در فضیلت سوره الرحمن از امام کاظم(ع) روایت شده است:برای هر چیزی عروسی است و عروس قرآن سوره الرحمن است.(مستدرک الوسائل، ج 4، ص 351) و نیز از پیامبر رحمت حضرت محمد(ص) نقل شده است:قرائت سوره الرحمن موجب جلب رحمت الهی و سبب برآوردن شکر نعمتهای اوست.(مستدرک الوسائل،ج4، ص 350)
در آثار و برکات این سوره مبارکه از امام به حق ناطق، حضرت جعفر صادق(ع) روایت شده است:هر کس سوره الرحمن را قرائت کند خداوند فرشتهای را مأمور حفظ او خواهد کرد.(نورالثقلین، ص 5، ص 187)
و نیز فرموده است:هر کس سوره الرحمن را بخواند و مرگ او فرا رسد، شهید محسوب میشود.(الدعوات، ص 19)
در فضیلت سوره یس از امام صادق(ع) آمده است:هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سوره یس است.(ثواب الاعمال،ص 677).از امام رضا(ع) نیز روایت شده است:که قرائت سوره یس مایه ایمنی از بلاها و آفات، زیاد شدن روزی،ورود به بهشت،در شمار شهیدان بودن و آمرزش می شود.(فقه الرضا،ص 342)
در فواید و آثار این سوره شریفه نیز از امام باقر(ع) روایت شده که قرائت سوره یس سکرات موت را آسان میکند.(الدعوات، ص 253) و پیامبر گرامی اسلام فرموده است:قرائت سوره یس نزد میت موجب غفران و کاهش عذاب میشود.(عدة الداعی، ص 133)
پس از آگاهی اجمالی با فضیلت، آثار و برکات این دو سوره در روایات اهلبیت(ع) نگاهی به کاربردهای آن در فرهنگ عامیانه ایرانی میپردازیم:
الف ـ قرائت برای رسیدن به ثواب
در میان مردم متدین و قرآن دوست،پارهای از سورهها و آیهها،دارای ارزش بیشتری بوده و به خاطر رسیدن به ثواب و برکات این آیات و سورهها به آنها توجه بیشتری کرده و به مقدار بیشتر آنها را قرائت میکنند.به گونهای که عدّهای از مؤمنین بر قرائت این دو سوره به صورت روزانه یا هفتگی مداومت میورزند.
ب ـ قرائت بربالین محتضر
در فرهنگ عامه مردم ما،این گونه شایع است که قرائت این دو سوره بر بالین فردی که در حال جان دادن است موجب آسانی جان دادن و کاهش عذاب و راحتی محتضر و جلب رحمت الهی و حضور فرشتگان خواهد بود از این رو سعی میکنند که هنگام قرائت قرآن بر بالین محتضر این دو سوره را قرائت کنند.
د ـ قرائت بر بالین فرد از دنیا رفته
گاهی اوقات میان مرگ یک فرد تا دفن او ـ مخصوصاً فردی که در شب از دنیا میرود و باید روز بعد او را دفن کنند ـ فاصله میافتد.در این فاصله بهترین کار و پرفایدهترین آن برای مرده ـ به جای گریه و زاری ـ قرائت قرآن است.دراین هنگام بسیاری از مردم متدین بر بالین مرده سوره های یس و الرحمن را قرائت میکنند.
ج ـ قرائت در مجالس بزرگداشت و ختم
در میان ما ایرانیان مرسوم است که پس از درگذشتن یک فرد مراسمی را برای یادبود و بزرگداشت او همچنین برای قرائت سورههای قرآن به ویژه سوره فاتحه برگزار میکنیم.در این مراسم پیش از مداحی و سخنرانی، قرائت قرآن توسط قاریان انجام میشود.قرائت سوره یس و الرحمن، پای ثابت این گونه قرائتها است و حتی برچیدن ختم و جمع آوری قرآنها و آغاز برنامههای مداحی و سخنرانیبا پایان قرائت سوره الرحمن میباشد.
ه ـ قرائت برای اموات
با توجه به روایت وارده از حضرات معصومین(ع) درباره برکات این سورهها به ویژه آمرزش اموات،در عرف جامعه مرسوم است که برای آمرزش اموات این دو سوره را قرائت میکنند یا با دادن مبلغی پول به قاری قرآن،از او میخواهند تا این سورهها را برای اموات آنها قرائت کند.این عمل موجب حضور افرادی در گورستانها برای قرائت قرآن ـ به ویژه این دو سوره ـ به عنوان شغل گردیده است.
و ـ قرائت برای حفظ و ایمنی
زندگی دنیایی انسان همواره با خطرات و حوادث ناگوار همراه است.انسان برای دور داشتن خود از این بلاها و امور ناخوشایند به دنبال دستاویزهای الهی است تا امنیت و آرامش را در زندگی خود حاکم کند.قرائت و کتابت این دو سوره در فرهنگ عامّه ایرانی به عنوان تعویذ و عامل امنیت و نگاهبانی از خطرات، بسیار مورد توجه بوده و هست.
هر یک از کاربردهایی که در بالا بیان شد،موجب پیدایش دستهای از رسمها،عبارتها، کنایات و مثلها در فرهنگ عامیانه ایرانی شده است که تعدادی از آنها در پی میآید:
1. الرحمن کسی(چیزی) را خواندن:
کنایه از پایان یافتن و از میان رفتن کسی یا چیزی و مترادف فاتحه کسی را خواندن است.مانند:تا ما برسیم بچهها الرحمن شیرینی را خوانده بودند(کتاب کوچه، ج2، ص 741) تا منشأ این کنایه قرائت سوره الرحمن در پایان مراسم ترحیم میباشد.
2.بوی الرحمن کسی (چیزی) بلند شدن:
این کنایه که گاه به صورت «چانه کسی یا چیزی بوی الرحمن گرفتن» هم به کار میرود به معنای:مرگ او نزدیک بودن، مشرف به موت بودن و نیز نشانههای پایان یافتن و از میان رفتن چیزی یا کسی یا دورهای،آشکار شدن است.(فرهنگ سخن، ج 3، ص 1050)
هر گاه بخواهند ظهور آغازین نشانههای از بین رفتن چیزی را بیان کنند،از این کنایه استفاده میکنند.مانند:فقط خود میرزا تک و تنها پشت باطش نشسته بود و داشت یک کتاب شعر را رونویس میکرد معلوم بود بوی الرحمن اوضاع بلند شده.(نون و القلم،آل احمد،ص 230)
3.یس و الرحمن خواندن:
کنایه از گدایی کردن است.(فرهنگ لغات عامیانه و معاصر، ص 904).این جمله گاهی به صورت «سر کوچه یاسین و الرحمن خواندن» نیز به کار میرود.(فصلنامه بینات، ش 1، ص 41)
4. الرحمن سر بسر:
جمله ساخته عوام و به صورت عربی ـ فارسی و به ظاهر بیمعنی که از آن اراده کنند:چون تساوی و برابری به دست آمد،دیگر جای اختلاف و ستیزه نیست مانند:سر به سر بیدردسر.(امثال و حکم دهخدا، ج 1، ص 248).همچنین به معنای حساب تسویه شد و گفتگو مرتفع شد میباشد.
مانند:عوض طلب فلانی، اسباب و اثاثیه منزلم را دادم و الرحمن سربه سر.(داستان نامه بهمنیاری، ص 44).
5. گدای الرحمن خواندن:
منظور فرد گدایی است که برای جلب طرف مقابل و گرفتن پول از او ادعا میکند که سوره الرحمن را برای او میخواند و در حال قرائت این سوره از او طلب کمک میکند. و به کنایه به فرد کم سواد و پست گفته می شود.مانند:پیدابود قرآن سعدین مرا هم نفهمید که هر گدای الرحمن خوانی می فهمد و حالا او رئیس فرهنگ بود و من آقا مدیر.(مدیر مدرسه آل احمد، ص 199)
6. یس در گوش کسی خواندن:
مطلبی را به او گفتن و به تکرار تلقین کردن.(فرهنگ سخن، ج 8، ص 8501)
7. در گوش کسی یس خواندن:
کنایه از وعدههای فریبنده دادن مانند:غمت کم لابد زیر سرش بلند شده.ولی در گوشش یس خواند و رفت زیارت. (نفرین زمین،آل احمد، ص 208)
8.یس در دهان مرده دادن:
به معنای این است که سوره یس را به حالت تلقین به مرده گفتن تا مرده آن را تکرار کند و پیداست که این کار،عملی بیفایده است.این عبارت کنایه از کار بیهوده کردن و عمل بینتیجه انجام دادن است.(فرهنگ سخن،ج 8، ص 8502)
9. به یس افتادن کسی:
به حالت احتضار افتادن او، در حال مرگ بودن(فرهنگ سخن، ج 8، ص 8502) و کنایه از پایان کاری یاآشکار شدن نشانه از بین رفتن کسی یا چیزی است.
10. از حلقه یس (قلعه یاسیم)رد شدن:
حلقه یس پارچه بلند و باریکی است که سوره یس را روی آن نوشته و دو سر آن را به هم دوخته باشند تا به شکل حلقه در آید.هنگامی که کسی عازم سفر شود برای حفظ او و دفع بلا،او را از این حلقه میگذرانند.(فرهنگ فارسی عامیانه، نجفی، ج 1، ص 500)، از حلقه یس رد شدن کنایه است از کاری که موجب امنیت و حفظ از بلا و آفات میشود.
11. یس به گوش خر خواندن:
جملهای است توهین آمیز به معنای با اندرز گفتن به بیخردان وقت ضایع کردم.(کتاب کوچه، ج 5، ص 1821) زیرا او از یک گوش حرف را داخل کرده و از گوش دیگر به در میکند.هنگامی این کنایه مورد استفاده قرار میگیرد که شخص با دیگری سخن بگوید و نصیحتش کند در حالی که او نمیخواهد گوش دهد یا اینکه گوش میدهد ولی نمیفهمد یا اینکه میفهمد ولی نمیخواهد به آن عمل کند.
12.یاسین به گوش خر:
به حرفها یا مطالبی گفته میشود که شنونده یا خواننده نتواند چیزی را از آن بفهمد مانند زبانی که شنونده با آن بیگانه است حرف زدن یا نصیحت کردن و دستور العمل دادن و نیز کتاب آنچنانی برایش خواندن و امثال آن.(قند و نمک، شهری، ص 776)