آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

قرآن مجید از روشهاى متعدد و مؤثر تبلیغى همچون: استدلال عقلى و منطقى، مجادله نیکو، مناظره، بحث آزاد و ... استفاده کرده است .
به کارگیرى «حکمت‏» در امر هدایت و تبلیغ یکى از اصول ارزشمندى است که قرآن کریم در کنار «موعظه‏» و «مجادله‏» مورد توجه قرار داده است:
«ادع الى سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن‏» (1)
«با حکمت و پند نیکو مردم را به سوى پروردگارت بخوان و با آنان به روشى که نیکوتر است، استدلال کن‏» .
«حکمت‏» در لغت‏به معناى «منع‏» (2) است و از آنجا که علم، دانش، منطق و استدلال، مانع از فساد و انحراف است، به آن حکمت گفته مى‏شود (3) .
در میان مفسران درباره حقیقت‏حکمت، دو دیدگاه وجود دارد:
1 - مشهور مفسران حکمت را به معناى حجت، معرفت، کلام صواب و سخن استوار گرفته‏اند . و بر این باورند که حکمت ناظر به محتواست‏یعنى سخنى است که بر اساس دلیل، برهان و مبانى منطقى و معقول باشد ; چنانکه «زمخشرى‏» در تفسیر «کشاف‏» مى‏گوید:
«الحکمة: المقالة المحکمة الصحیحة و هى الدلیل الموضح للحق و المزیل للشبهة‏» (4) . «حکمت، سخن استوار و درست است و آن عبارت است از دلیل روشنگر حق و برطرف کننده شبهه‏» .
2 - برخى دیگر از مفسران از جمله سید قطب در تفسیر «فى ظلال القرآن‏» حکمت را ناظر به محتوا ندانسته‏اند، بلکه ناظر به شیوه تبلیغ مى‏دانند بدین معنى که در راه دعوت و تبلیغ باید راه حکمت را پیمود و هر چیزى را سر جاى خود نهاده و مقتضیات را منظور داشت و مطابق با مقتضاى حال عمل کرد . (5)
به نظر مى‏رسد، بین دو دیدگاه منافاتى وجود ندارد و شامل حکمت در محتوا و نیز برهان و حکمت در شیوه تبلیغ و حکمت در رعایت‏حال مخاطبین و مقتضاى حال است زیرا آیات فراوانى «حکمت و حکیم‏» را از اوصاف قرآن بیان نموده‏اند:
«یس و القرآن الحکیم‏» (6) «یس، سوگند به قرآن حکیم‏» .
«تلک آیات الکتاب الحکیم‏» (7) «این آیات کتاب استوار و حکمت‏آمیز است‏» .
چنین استفاده مى‏شود که حکمت قرآن منحصر به براهین منطقى و فلسفى نیست، بلکه عمومیت دارد و شامل هر دو قسم از حکمت - حکمت‏به معناى برهان و استدلال و حکمت در رعایت‏حال مخاطبین و مقتضاى حال - مى‏باشد . بر این اساس، روشهاى «برهان و استدلال‏» و «رعایت مقتضاى حال‏» براى اصل حکمت پیشنهاد مى‏گردد:
1 - روش «برهان و استدلال‏»:
این روش از روشهایى است که قرآن کریم در شیوه تبلیغى خود به کار برده و براهین منطقى علمى در سطوح مختلف براى مسائل گوناگونى آورده است و در موارد فراوانى مخالفان را دعوت به اقامه برهان واستدلال نموده است:
«قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین‏» (8) «اى پیامبر! بگو اگر راست مى‏گویید، برهانتان را بیاورید» .
در مواردى هم به شبهات کفار، منافقین و اهل کتاب پرداخته و با براهین فلسفى به آنها پاسخ داده است; چنانکه درباره وجود خداوند مى‏فرماید:
«ام خلقوا من غیر شى‏ء ام هم الخالقون‏» (9) «آیا آنها بى سبب آفریده شده‏اند یا خود خالق خود هستند» .
این عبارت کوتاه در حقیقت اشاره به برهان معروف علیت است که در فلسفه و کلام براى اثبات وجود خداوند آمده است (10) . و گاهى نیز با بیان فلسفه و چرایى احکام، انسانها را براى عمل به احکام آماده مى‏سازد چنانکه نماز را یاد خدا، موجب دورى از منکرات و انحرافات اخلاقى و اجتماعى بیان مى‏کند:
«... اقم الصلوة ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر ...» (11)
«نماز را بپادار که نماز انسان را از زشتیها و گناه باز مى‏دارد و یاد خدا بزرگتر است‏» .
و حکمت روزه را فلاح و رستگارى از زندان طبیعت و مادیت و غرائز حیوانى مى‏شمرد:
«... کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون‏» (12)
«روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که به کسانى که قبل از شما بودند، نوشته شده شاید پرهیزگار شوید» .
و فلسفه زکات و صدقات را طهارت مال، طهارت جسم و روح و تزکیه نفس در سایه بذل، ایثار و ... مى‏داند:
«خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم ...» (13)
«از اموال آنها صدقه‏اى (زکاتى) بگیر (تا به وسیله آن) آنها را پاک‏سازى و پرورش دهى‏»
2 . روش رعایت مقتضاى حال:
از آنجا که میزان عقل و ایمان انسانها تفاوت دارد، مبلغ باید با هر انسانى به اندازه عقل و ایمان او سخن بگوید و چیزى را از او بخواهد که توان انجام آن را داشته باشد چنانکه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:
«انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس على قدر عقولهم‏» (14) «ما گروه پیامبران ماموریم که با انسان به اندازه عقلشان سخن بگوئیم‏» .
با دقت در شیوه تبلیغى قرآن نمونه‏هاى زیادى را مى‏بینیم که رعایت مقتضاى حال نموده است و با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن گفته است که نمونه هائى از آن را در روش مخاطب‏شناسى بیان نمودیم .
4 - اصل مجادله به احسن
مجادله در لغت‏به معناى پیچاندن طناب است و سپس به پیچاندن طرف مقابل و گفتگو براى غلبه بر او به‏کار رفته است . به عبارت دیگر، سخن گفتن از طریق نزاع و غلبه‏جوئى را مجادله گویند (15) .
از موارد استعمال لفظ جدال در قرآن کریم به خوبى استفاده مى‏شود که داراى مفهوم وسیعى است که هر نوع بحث و گفتگوى طرفین را شامل مى‏شود خواه به حق باشد و یا به باطل .
مجادله بر سه قسم است: 1 - مجادله احسن 2 - مجادله حسن 3 - مجادله غیر حسن (بد) .
از آنجا که اساس شیوه تبلیغى قرآن «بلاغ مبین‏» ، واقع‏نگرى و حقیقت‏نگرى است، مجادله به غیر حسن را تجویز ننموده و شیوه مجادله احسن و مجادله حسن را به کار برده است .
قرآن کریم با روشهاى ذیل اصل مجادله به احسن را در شیوه تبلیغى خود به کار برده است:
1 . روش مناظره - بحث آزاد
یکى از روشهاى تبلیغى رهبران و پیامبران الهى در برخورد با مخالفان، بحث آزاد و منطقى بوده است که نمونه بارز آن گفتگوى حضرت ابراهیم علیه السلام و دلایل دندان شکن او در برابر «نمرود» است و نیز احتجاج حضرت موسى علیه السلام در برابر «فرعون‏» که قرآن این گفتگو و مناظره را در آیه 47 تا 54 سوره عنکبوت بیان کرده است . (16)
2 - روش همراهى
گاهى براى روشن شدن حقیقت و رسیدن به هدف باید در ظاهر تسلیم طرف مقابل شد و اندک اندک ذهن او را براى قبول آن آماده ساخت . اگر مبلغ بخواهد در ابتدا بدون آمادگى مخاطب وى را به سوى حقیقت فراخواند، ممکن است‏با عکس‏العمل مواجه شود .
بر این اساس، قرآن در مجادلات خود، روش همراهى را به کار برده است که نمونه بارز آن در مجادلات حضرت ابراهیم علیه السلام با ستاره پرستان است که در آغاز با آنها همراهى مى‏کند و سرانجام عقیده خود را بیان کند و پیام خویش را اعلام مى‏کند . (17)
3 - روش مقایسه‏اى
در این روش مبلغ نوعى فرضیه سازى مى‏کند و براى رسیدن به هدف، راههایى را در مجادله پیشنهاد مى‏کند و انتخاب یکى از این راهها را به مخاطب خویش واگذار مى‏کند و چون مخاطب با فکر و اختیار خویش یکى از راهها را بر مى‏گزیند، دلیل گوینده آسانتر و راحت‏تر در او اثر مى‏بخشد .
قرآن کریم از این روش بسیار استفاده نموده است:
«یا صاحبى السجن ءارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار» (18)
«اى هم بندیهاى من آیا خدایان متعدد بهتر است‏یا خداى یگانه قهار . .» .
در این آیه بین یگانگى خدا و تعدد خدایان دروغین مقایسه شده و توحید را اثبات مى‏نماید .
«و ما یستوى الاعمى و البصیر× و لا الظلمات و لا النور× و لا الظل و لا الحرور» (19)
«و هرگز (کافر تاریکدل) کور و (مؤمن روشن روان) بینا، یکسان نیستند و هیچ ظلمتى با نور مساوى نخواهد بود و هرگز آفتاب و سایه همرتبه نباشند» .
در این آیه بین تاریکى‏ها و نور، و مقام کافر و مؤمن مقایسه شده است .
4 - روش پرسش و پاسخ
یکى از روشهاى تبلیغ، پرسش و پاسخ است و قرآن کریم در بسیارى از موارد براى اثبات حقایق مهمى نظیر توحید، نفى شرک، معاد و ... در شیوه تبلیغى خود این روش را به کار برده است که بهترین نمونه آن حدیثى است که امام صادق علیه السلام به آن اشاره کرده و مى‏فرماید:
مجادله به احسن همانند مطلبى است که در آخر سوره یس در مورد منکران معاد آمده است: هنگامى که استخوان پوسیده را در مقابل پیامبر صلى الله علیه و آله آوردند و سؤال کردند که چه کسى قدرت زنده کردن آن را دارد؟ در پاسخ فرمودند:
«... یحییها الذى انشاها اول مرة ...» (20) «همان خدایى که روز نخست آن را آفریده، دوباره زنده مى‏کند» (21) .
پى‏نوشت:
1) سوره نحل/125 .
2) طبرسى، مجمع البیان ج 6 - 5، ذیل آیه 125 سوره نحل .
3) آیة‏الله مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج 11، ص 455 .
4) زمخشرى، تفسیر کشاف، ج 2، ص 644 .
5) سید قطب، تفسیر فى ظلال القرآن ج 5 (چاپ بیروت) . ص 292 .
6) سوره یس/آیه 2 .
7) سوره یونس/2، سوره زخرف/4، سوره بقره/151، آل عمران/58 و سوره جمعه/2 .
8) سوره بقره/111، سوره انبیاء/24، سوره نمل/64 و سوره قصص/75 .
9) سوره طور/آیه 35 .
10) آیت‏الله، مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه ج 22، ص 452 الى 454 .
11) سوره عنکبوت/45 .
12) سوره بقره/183 .
13) سوره توبه/103 .
14) ترجمه اصول کافى، جلد 1 ص 27 .
15) راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، ص 87 .
16) آیة‏الله مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج 16، ص 300 .
17) سوره آل عمران/8 - 76 .
18) سوره یوسف/39 .
19) سوره فاطر/20 .
20) سوره یس/79 .
21) آیة‏الله مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج 16، ص 300 .

تبلیغات