از مهم ترین ویژگی های ادبیات قرآنی ساختار رواییو داستانی است، از جمله داستان های بلند قرآن کریم که درسوره های متعددی آمده، داستان حضرت ابراهیم است که دارای عمیق ترین معناهاو آموزه های اسلامیمی باشد وباتوجه به ساختار ویژه و طرح منسجم و پیوند محکمی که بین اجزای آن است ،می توان آن را یکی از منحصر به فرد ترین داستان های قرآن به شمار آورد که با اسلوبیخاص بیان شده است.در پژوهشحاضر با تکیه بر روش توصیفی– تحلیلی به بررسی نظام رواییداستان بت شکنی حضرت ابراهیمو به آتش افکندهشدنوی بر پایه ی الگوی روایی گریماس پرداخته ایم. یافته های این پژوهشحاکی از این است که الگوی کنشو زنجیره ها و گزاره های روایی گریماس با داستان مذکورمنطبق می باشند ،و موقعیتهای مختلف اینداستان از جمله دعوت آزر به پرستش خدای یگانه و دوری از بت پرستیتوسط حضرت ابراهیم، تهدید کردنو نقشه ی حضرت ابراهیم برای شکستن بت ها و محاکمه ی آن حضرت و به آتش افکنده شدن وی توسط نمرودیان با الگوی مذکور مطابقت دارند اما این بدین معنا نیست که ارزش قصص قرآنی را به سبب مطابقتشان با الگوی گریماس بدانیم بلکه هدف اثبات دیگر ابعاد ارزشمند قصص قرآنی است که با توصیف الگوی گریماسدر سطح و عمق داستان مذکور نشان داده شده است .