روش صحیح حفظ قرآن
آرشیو
چکیده
متن
برنامه حفظ یات قرآن در شماره قبلی به سوره صف منتهی شد. و در این مرحله از سوره جمعه شروع و به سوره تحریم؛ یعنی آخر جزء 28 منتهی خواهد شد و با توجه به اینکه دو جزء سیام و بیست و نهم در ابتدای برنامه حفظ قرار گرفته بود، در این مرحله اندکی بیش از نصف قرآن؛ یعنی از اواخر جزء پانزدهم تا آخر قرآن به پیان خواهد رسید ـ ان شاء الله ـ.
هفته اول: سوره جمعه و منافقون که هر کدام دارای 11 ایه هستند. و لازم است به اهمیت خواندن این دو سوره در نماز ظهر روز جمعه توجه شود؛ یعنی استحباب خواندن سوره جمعه در رکعت اول نماز ظهر روز جمعه و سوره منافقون در رکعت دوم.و تلاوت سوره جمعه در هر شبو روز جمعه مستحب است.
هفته دوم: سوره تغابن در چهار روز اول هفته و پنج ایه از سوره طلاق در روز بعد.
هفته سوم: بقیه سوره طلاق (از ایه ششم ت آخر) و سوره تحریم که دارای 12 ایه است.
با برنامههای ارائه شده تا این مرحله حفظ نصف دوم قرآن ـ از اواخر جزء پانزدهم تا آخر آن ـ به پیان میرسد. و کسانی که حفظ قرآن را مطابق برنامه تنظیم شده ـ عادی ـ پیش بردهاند در این مرحله موفق به حفظ کامل پانزده جزء دوم قرآن خواهند شد که بر اثر تکرارهای مرتب تعیین شده، این بخش از قرآن در ذهن آنها بصورت «ملکه» در خواهد آمد.
لازم است در بقیه روزهای این مرحله برنامه حفظ سورههای جدید متوقف شود و اوقات فراغت بدست آمده، صرف تکرار سورههای قبلی و تکمیل نواقص به خصوص توجه به معانی یات شود و با ایجاد تنوع در کار، آمادگی لازم برای ورود به برنامه حفظ بعدی و سورههای بزرگ فراهم شود.
به طوریکه در برنامههای قبلی گفته شد، توجه به معانی یات ـ در حد ترجمه ـ کمک زیادی به سهولت حفظ یات میکند. اما نباید به ترجمه یات اکتفا شود، و هرگز معانی عمیق و دقیق یات در ترجمه منعکس نمیشود و لازم است پس از مدتی از شروع برنامه حفظ به مطالعه تفسیر یات ـ حداقل یک تفسیر فشرده ـ توجه شود.
نکته دیگر اینکه در تکرار یات و مطالعه معانی آنها به محور مباحث سورهها و موضوعات مشترک بین یات و سورهها و جهات مشترک بین بعضی از یات و جهات متفاوت بین آنها توجه شود و در حد امکان معانی دقیق لحاظ شود و در روابط یات کشف و مورد مطالعه و تدبیر قرار گیرد.
و نکته دیگر اینکه در صورت توفیق به حفظ این قسمت از یات که در برنامه تعیین شده بود ـ و یا کمتر از آن در مورد کسانی که بعداً با این برنامه آشنا شدند و در شمارههای اخیر با آن مرتبط شدند ـ سرمایه عظیمی بدست آمده که با معیارهای دنیوی قابل ارزیابی نیست، یعنی فوق حد بررسی و ارزیابی با معیارهای شناخته شده دنیوی است. پس نباید به این سرمایه عظیم معنوی بیاعتنائی شود. و نباید این دارائی عظیم راکد بماند. لازم است به مقالات اولیه در مورد اهمیت و فواید حفظ قرآن و تذکرات متعدد در مورد تکرار یات توجه شود. و قبل از هر نوع استفاده دیگری از یات، شکر بسیار نسبت به این توفیق عظیم بعمل اید و شکر این نعمت عظیم بطور مستمر و دائمی انجام یابد.
برنامه تکرار سورهها
در هفته چهارم سورههای مرحله قبل ـ الرحمن، واقعه، حدید، مجادله، حشر، ممتحنه و صف ـ دو بار تکرار شود. در هفته پنجم سورههای مذکور، یعنی الرحمن تا صف یکبار تکرار شود و سورههای مرحله قبل از آن؛ یعنی سورههای فتح، حجرات، ق، ذاریات، طور، نجم و قمر هم یکبار تکرار شود.
از این مرحله به بعد سورهها بطور منظم و راحتتر از قبل بصورتی که گفته شد، لازم است تکرار شود.قسمت دوم قرآن؛ یعنی از سوره کهف تا آخر، در صورت امکان بطور منظم در هر روز تقریباً باندازه نصف جزء و هفتهای سه جزء تکرار شود، تا به آخر قرآن برسد و بعد از اتمام یک دوره تکرار مجدداً از سوره کهف ـ نصف دوم قرآن ـ شروع و تا آخر ادامه یابد و به همین صورت تکرارها ادامه یابد.
اگر سه جزء در هر هفته برای کسانی مقدور نشد، حداقل هفتهای دو جزء تکرار شود و هر روز برنامه تکرار به هر سورهای منتهی شد روز بعد از سوره بعدی شروع شود تا به آخر قرآن برسد و بعد از آن از سوره کهف شروع شود. در این ترتیب اگر یک روز توفیق تکرار کمتری حاصل شد، میتوان روزهای بعد آن کمبود را جبران کرد.
برنامه حفظ فوق العاده
برنامه حفظ فوق العاده در شماره قبل به سوره یوسف منتهی شده؛ یعنی کسانی که مطابق برنامه تعیین شده قبلی کار کردهاند، موفق به حفظ پانزده جزء دوم ـ از سوره کهف تا آخر قرآن ـ بصورت عادی و بعد از آن سه سوره یونس و هود و یوسف، شدهاند. در این مرحله حفظ سورههای رعد و ابراهیم و حجر تعیین میشود.
این عده لازم است برنامه تکرار پانزده جزء را که قبلاً حفظ آن را به پیان رساندهاند، مطابق آنچه که در این مقاله توضیح داده شد، انجام دهند و سه سوره یونس و هود و یوسف را در هر هفته یکبار ـ در هر روز یک سوره ـ تکرار کنند.
از مرحله بعدی برنامه حفظ دو گروه با یکدیگر هماهنگ خواهند شد. و در قسمت عادی کار حفظ از سورههای معینی ادامه خواهد یافت.
توجهی به روابط بین یات
در مقالات قبلی؛اشاره شد که بین یات روابط وجود دارد. توجه دقیق به روابط بین یات، امکان کشف معانی گسترده دقیقی را به وجود میآورد و در تفسیر صحیح یات قرآن نیازی اساسی به کشف این روابط وجود دارد. کشف روابط بین یات هم، از طریق حفظ قرآن امکان پذیر است. ما به خواست خداوند بعداً در مورد این ارتباطها و انواع آن و نحوه بهره برداری از آنها بحث خواهیم کرد.
یکی از فواید توجه به روابط بین یات، درک معانی حقیقی کلمات یات میباشد. طبعاً تفسیر یات قرآن و جملات تشکیل دهنده یات هم بدون علم به معانی حقیقی کلمات امکان پذیر نیست.
گاهی کلماتی از قرآن در افکار و عقاید عمومی مردم و حتی بعضی وقتها در بین علما و مفسران قرآن، معانی حقیقی قرآنی خود را ندارند و به معانی دیگری بکار میروند که این معانی متداول یا بخشی از معانی حقیقی آن کلمات را با خود دارند و یا معانی شبیه به معانی حقیقی و نه خود آنها، بطور کامل و گاهی یک کلمه که در قرآن در معانی متعددی بکار رفته است،در یکی از معانی خود ـ حفظ ـ مشهور شده و در همه موارد دیگر فقط همان معنی را برای آن در نظر میگیرند.
مثال:
کلمه «ایمان» گاهی در معنای غیر حقیقی و غیر قرآنی در عرف مردم و بعضی از علما بکار میرود، بطوریکه آن را غالباً به معنای عقیده و یا شبیه به آن در نظر میگیرند. و در زبان فارسی به باور و گرویدن و امثال آنها ترجمه میکنند. در حالی که در بررسی یات معنای دیگری غیر از این معانی برای این کلمه روشن می شود.
اگر معنای کلمه ایمان صرفاً عقیده و باور باشد، در تفسیر تعدادی از یات قرآن مشکلاتی پیش خواهد آمد.
البته کلمه ایمان گاهی به معنای عقیده و باور و شبیه به آنها هم بکار میرود، اما حداقل میشود گفت این کلمه کاربردهای متعددی دارد و به بیش از یک معنی دلالت میکند و لازم است در یات مختلف معنای مورد نظر از آن روشن شود. مثال:
1. «الذین یحملون العرش و من حوله یسبحون بحمد ربهم و یؤمنون به و یستغفرون للذین آمنوا …؛آنهایی که عرش را حمل میکنند (ملائکه) و آنهایی که اطراف آن هستند، پروردگارشان را تسبیح به حمد میکنند و به او ایمان میآورند و استغفار میکنند برای کسانی که ایمان آوردهاند …».(سوره غافر، ایه 7)
اگر ایمان در این ایه به معنای متعارف و متداول باشد، در تفسیر ایه مشکلی پیش خواهد آمد، چون عقیده به پروردگار برای ملائکه حامل عرش ـ که از ملائکه مقرب میباشند ـ آن هم بعد از ذکر تسبیح مستمر آنها چه معنی پیدا خواهد کرد؟، یعنی یا میشود گفت که ملائکه حامل عرش در عین حال که پروردگار خود را دائماً و بطور مستمر تسبیح میکنند، بعد به او عقیده پیدا میکنند؟!!
بطور قطع ایمان در این ایه به معنای عقیده و امثال آن نمیتواند باشد. قابل توجه است که موضوع ایمان در این ایه در مورد ملائکه حامل عرش بصورت مضارع بکار رفته (یؤمنون به) که استمرار آن را میرساند.
2. «قُل یا ایها النّاس انّی رسول اللّه الیکم جمیعاً … فآمنوا بالله و رسوله النبی الامّی الذی یؤمن بالله و کلماته و اتبعوه لعلّکم تهتدون؛بگو ای انسانها! من فرستاده خداوند هستم بسوی همه شما … پس ایمان بیاورید به رسول او (خداوند) که نبی و امّی است ،همان که ایمان میآورد به الله و کلمات او و از او تبعیت کنید تا هدایت یابید».(سوره اعراف، ایه 158)
در این ایه هم ایمان در کلمه «یؤمن» بمعنای عقیده نمیتواند باشد. چون نسبت دادن ایمان به رسول اکرم (ص) به معنای متداول،آن هم بعد از رسیدن به مقام نبوت و رسالت، و دعوت انسانها به دین توحیدی چه معنی خواهد داشت؟!
3. «و أذا سألک عبادی عنّی فانّی قریب أجیب دعوة الدّاع اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلّهم یرشدون؛ وقتی بندگان من در مورد من از تو سؤال کنند، من نزدیک هستم، میپذیرم دعای دعا کننده را وقتی (فقط بطور خالص) مرا بخواند، پس آنها باید بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا به رشد برسند.».(سوره بقره، ایه 186)
در این ایه هم ایمان نمیتواند به آن معنای متداول باشد، چون صحبت از سؤال بنده از رسول خدا (ص) در مورد خداوند است و بعد از آن فرموده که دعای دعا کننده را میپذیرم و بعد از آن فرموده است که آنها یعنی بندگان باید بپذیرند و به من ایمان بیاورند.
باز قابل توجه است که در یات قرآن مجید«ایمان» گاهی مقابل «کفر» قرار گرفته است و گاهی مقابل «جحد» و گاهی مقابل «نفاق» و در یاتی، مؤمنان در مقابل یهود و صابئین و نصارا و مجوس و مشرکان قرار گرفتهاند.
مثال:
1. «و من لم یؤمن باللّه و رسوله فانّا اعتدنا للکافرین سعیراً». (فتح/ 14)
2.«و کذلک انزلنا الیک الکتاب فالّذین آتیناهم الکتاب یؤمنون به و من هولاء من یؤمن به و ما یجحد بیاتنا الا الکافرون». (عنکبوت/ 47)
3.«و لیعلمنّ اللّه الّذین آمنوا و لیعلمنّ المنافقین». (عنکبوت/11)
4.«انّ الّذین آمنوا و الّذین هادوا و الصّابئین و النّصاری و المجوس و الّذین اشرکوا انّ اللّه یفصل بینهم یوم القیامة …». (حج/17)
طبعاً در همه یات و در موارد مختلف،کلمه ایمان یک معنای واحد و ثابت نخواهد داشت و این بحث بسیار مهم در این شماره به پیان نمیرسد و این مثال یعنی معانی کلمه ایمان،اهمیت و نقش بسیار مهمی در تفسیر یات دارد،بخواست خداوند بقیه بحث و نتیجهگیری آن، در شمارههای بعدی خواهد آمد.
هفته اول: سوره جمعه و منافقون که هر کدام دارای 11 ایه هستند. و لازم است به اهمیت خواندن این دو سوره در نماز ظهر روز جمعه توجه شود؛ یعنی استحباب خواندن سوره جمعه در رکعت اول نماز ظهر روز جمعه و سوره منافقون در رکعت دوم.و تلاوت سوره جمعه در هر شبو روز جمعه مستحب است.
هفته دوم: سوره تغابن در چهار روز اول هفته و پنج ایه از سوره طلاق در روز بعد.
هفته سوم: بقیه سوره طلاق (از ایه ششم ت آخر) و سوره تحریم که دارای 12 ایه است.
با برنامههای ارائه شده تا این مرحله حفظ نصف دوم قرآن ـ از اواخر جزء پانزدهم تا آخر آن ـ به پیان میرسد. و کسانی که حفظ قرآن را مطابق برنامه تنظیم شده ـ عادی ـ پیش بردهاند در این مرحله موفق به حفظ کامل پانزده جزء دوم قرآن خواهند شد که بر اثر تکرارهای مرتب تعیین شده، این بخش از قرآن در ذهن آنها بصورت «ملکه» در خواهد آمد.
لازم است در بقیه روزهای این مرحله برنامه حفظ سورههای جدید متوقف شود و اوقات فراغت بدست آمده، صرف تکرار سورههای قبلی و تکمیل نواقص به خصوص توجه به معانی یات شود و با ایجاد تنوع در کار، آمادگی لازم برای ورود به برنامه حفظ بعدی و سورههای بزرگ فراهم شود.
به طوریکه در برنامههای قبلی گفته شد، توجه به معانی یات ـ در حد ترجمه ـ کمک زیادی به سهولت حفظ یات میکند. اما نباید به ترجمه یات اکتفا شود، و هرگز معانی عمیق و دقیق یات در ترجمه منعکس نمیشود و لازم است پس از مدتی از شروع برنامه حفظ به مطالعه تفسیر یات ـ حداقل یک تفسیر فشرده ـ توجه شود.
نکته دیگر اینکه در تکرار یات و مطالعه معانی آنها به محور مباحث سورهها و موضوعات مشترک بین یات و سورهها و جهات مشترک بین بعضی از یات و جهات متفاوت بین آنها توجه شود و در حد امکان معانی دقیق لحاظ شود و در روابط یات کشف و مورد مطالعه و تدبیر قرار گیرد.
و نکته دیگر اینکه در صورت توفیق به حفظ این قسمت از یات که در برنامه تعیین شده بود ـ و یا کمتر از آن در مورد کسانی که بعداً با این برنامه آشنا شدند و در شمارههای اخیر با آن مرتبط شدند ـ سرمایه عظیمی بدست آمده که با معیارهای دنیوی قابل ارزیابی نیست، یعنی فوق حد بررسی و ارزیابی با معیارهای شناخته شده دنیوی است. پس نباید به این سرمایه عظیم معنوی بیاعتنائی شود. و نباید این دارائی عظیم راکد بماند. لازم است به مقالات اولیه در مورد اهمیت و فواید حفظ قرآن و تذکرات متعدد در مورد تکرار یات توجه شود. و قبل از هر نوع استفاده دیگری از یات، شکر بسیار نسبت به این توفیق عظیم بعمل اید و شکر این نعمت عظیم بطور مستمر و دائمی انجام یابد.
برنامه تکرار سورهها
در هفته چهارم سورههای مرحله قبل ـ الرحمن، واقعه، حدید، مجادله، حشر، ممتحنه و صف ـ دو بار تکرار شود. در هفته پنجم سورههای مذکور، یعنی الرحمن تا صف یکبار تکرار شود و سورههای مرحله قبل از آن؛ یعنی سورههای فتح، حجرات، ق، ذاریات، طور، نجم و قمر هم یکبار تکرار شود.
از این مرحله به بعد سورهها بطور منظم و راحتتر از قبل بصورتی که گفته شد، لازم است تکرار شود.قسمت دوم قرآن؛ یعنی از سوره کهف تا آخر، در صورت امکان بطور منظم در هر روز تقریباً باندازه نصف جزء و هفتهای سه جزء تکرار شود، تا به آخر قرآن برسد و بعد از اتمام یک دوره تکرار مجدداً از سوره کهف ـ نصف دوم قرآن ـ شروع و تا آخر ادامه یابد و به همین صورت تکرارها ادامه یابد.
اگر سه جزء در هر هفته برای کسانی مقدور نشد، حداقل هفتهای دو جزء تکرار شود و هر روز برنامه تکرار به هر سورهای منتهی شد روز بعد از سوره بعدی شروع شود تا به آخر قرآن برسد و بعد از آن از سوره کهف شروع شود. در این ترتیب اگر یک روز توفیق تکرار کمتری حاصل شد، میتوان روزهای بعد آن کمبود را جبران کرد.
برنامه حفظ فوق العاده
برنامه حفظ فوق العاده در شماره قبل به سوره یوسف منتهی شده؛ یعنی کسانی که مطابق برنامه تعیین شده قبلی کار کردهاند، موفق به حفظ پانزده جزء دوم ـ از سوره کهف تا آخر قرآن ـ بصورت عادی و بعد از آن سه سوره یونس و هود و یوسف، شدهاند. در این مرحله حفظ سورههای رعد و ابراهیم و حجر تعیین میشود.
این عده لازم است برنامه تکرار پانزده جزء را که قبلاً حفظ آن را به پیان رساندهاند، مطابق آنچه که در این مقاله توضیح داده شد، انجام دهند و سه سوره یونس و هود و یوسف را در هر هفته یکبار ـ در هر روز یک سوره ـ تکرار کنند.
از مرحله بعدی برنامه حفظ دو گروه با یکدیگر هماهنگ خواهند شد. و در قسمت عادی کار حفظ از سورههای معینی ادامه خواهد یافت.
توجهی به روابط بین یات
در مقالات قبلی؛اشاره شد که بین یات روابط وجود دارد. توجه دقیق به روابط بین یات، امکان کشف معانی گسترده دقیقی را به وجود میآورد و در تفسیر صحیح یات قرآن نیازی اساسی به کشف این روابط وجود دارد. کشف روابط بین یات هم، از طریق حفظ قرآن امکان پذیر است. ما به خواست خداوند بعداً در مورد این ارتباطها و انواع آن و نحوه بهره برداری از آنها بحث خواهیم کرد.
یکی از فواید توجه به روابط بین یات، درک معانی حقیقی کلمات یات میباشد. طبعاً تفسیر یات قرآن و جملات تشکیل دهنده یات هم بدون علم به معانی حقیقی کلمات امکان پذیر نیست.
گاهی کلماتی از قرآن در افکار و عقاید عمومی مردم و حتی بعضی وقتها در بین علما و مفسران قرآن، معانی حقیقی قرآنی خود را ندارند و به معانی دیگری بکار میروند که این معانی متداول یا بخشی از معانی حقیقی آن کلمات را با خود دارند و یا معانی شبیه به معانی حقیقی و نه خود آنها، بطور کامل و گاهی یک کلمه که در قرآن در معانی متعددی بکار رفته است،در یکی از معانی خود ـ حفظ ـ مشهور شده و در همه موارد دیگر فقط همان معنی را برای آن در نظر میگیرند.
مثال:
کلمه «ایمان» گاهی در معنای غیر حقیقی و غیر قرآنی در عرف مردم و بعضی از علما بکار میرود، بطوریکه آن را غالباً به معنای عقیده و یا شبیه به آن در نظر میگیرند. و در زبان فارسی به باور و گرویدن و امثال آنها ترجمه میکنند. در حالی که در بررسی یات معنای دیگری غیر از این معانی برای این کلمه روشن می شود.
اگر معنای کلمه ایمان صرفاً عقیده و باور باشد، در تفسیر تعدادی از یات قرآن مشکلاتی پیش خواهد آمد.
البته کلمه ایمان گاهی به معنای عقیده و باور و شبیه به آنها هم بکار میرود، اما حداقل میشود گفت این کلمه کاربردهای متعددی دارد و به بیش از یک معنی دلالت میکند و لازم است در یات مختلف معنای مورد نظر از آن روشن شود. مثال:
1. «الذین یحملون العرش و من حوله یسبحون بحمد ربهم و یؤمنون به و یستغفرون للذین آمنوا …؛آنهایی که عرش را حمل میکنند (ملائکه) و آنهایی که اطراف آن هستند، پروردگارشان را تسبیح به حمد میکنند و به او ایمان میآورند و استغفار میکنند برای کسانی که ایمان آوردهاند …».(سوره غافر، ایه 7)
اگر ایمان در این ایه به معنای متعارف و متداول باشد، در تفسیر ایه مشکلی پیش خواهد آمد، چون عقیده به پروردگار برای ملائکه حامل عرش ـ که از ملائکه مقرب میباشند ـ آن هم بعد از ذکر تسبیح مستمر آنها چه معنی پیدا خواهد کرد؟، یعنی یا میشود گفت که ملائکه حامل عرش در عین حال که پروردگار خود را دائماً و بطور مستمر تسبیح میکنند، بعد به او عقیده پیدا میکنند؟!!
بطور قطع ایمان در این ایه به معنای عقیده و امثال آن نمیتواند باشد. قابل توجه است که موضوع ایمان در این ایه در مورد ملائکه حامل عرش بصورت مضارع بکار رفته (یؤمنون به) که استمرار آن را میرساند.
2. «قُل یا ایها النّاس انّی رسول اللّه الیکم جمیعاً … فآمنوا بالله و رسوله النبی الامّی الذی یؤمن بالله و کلماته و اتبعوه لعلّکم تهتدون؛بگو ای انسانها! من فرستاده خداوند هستم بسوی همه شما … پس ایمان بیاورید به رسول او (خداوند) که نبی و امّی است ،همان که ایمان میآورد به الله و کلمات او و از او تبعیت کنید تا هدایت یابید».(سوره اعراف، ایه 158)
در این ایه هم ایمان در کلمه «یؤمن» بمعنای عقیده نمیتواند باشد. چون نسبت دادن ایمان به رسول اکرم (ص) به معنای متداول،آن هم بعد از رسیدن به مقام نبوت و رسالت، و دعوت انسانها به دین توحیدی چه معنی خواهد داشت؟!
3. «و أذا سألک عبادی عنّی فانّی قریب أجیب دعوة الدّاع اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلّهم یرشدون؛ وقتی بندگان من در مورد من از تو سؤال کنند، من نزدیک هستم، میپذیرم دعای دعا کننده را وقتی (فقط بطور خالص) مرا بخواند، پس آنها باید بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا به رشد برسند.».(سوره بقره، ایه 186)
در این ایه هم ایمان نمیتواند به آن معنای متداول باشد، چون صحبت از سؤال بنده از رسول خدا (ص) در مورد خداوند است و بعد از آن فرموده که دعای دعا کننده را میپذیرم و بعد از آن فرموده است که آنها یعنی بندگان باید بپذیرند و به من ایمان بیاورند.
باز قابل توجه است که در یات قرآن مجید«ایمان» گاهی مقابل «کفر» قرار گرفته است و گاهی مقابل «جحد» و گاهی مقابل «نفاق» و در یاتی، مؤمنان در مقابل یهود و صابئین و نصارا و مجوس و مشرکان قرار گرفتهاند.
مثال:
1. «و من لم یؤمن باللّه و رسوله فانّا اعتدنا للکافرین سعیراً». (فتح/ 14)
2.«و کذلک انزلنا الیک الکتاب فالّذین آتیناهم الکتاب یؤمنون به و من هولاء من یؤمن به و ما یجحد بیاتنا الا الکافرون». (عنکبوت/ 47)
3.«و لیعلمنّ اللّه الّذین آمنوا و لیعلمنّ المنافقین». (عنکبوت/11)
4.«انّ الّذین آمنوا و الّذین هادوا و الصّابئین و النّصاری و المجوس و الّذین اشرکوا انّ اللّه یفصل بینهم یوم القیامة …». (حج/17)
طبعاً در همه یات و در موارد مختلف،کلمه ایمان یک معنای واحد و ثابت نخواهد داشت و این بحث بسیار مهم در این شماره به پیان نمیرسد و این مثال یعنی معانی کلمه ایمان،اهمیت و نقش بسیار مهمی در تفسیر یات دارد،بخواست خداوند بقیه بحث و نتیجهگیری آن، در شمارههای بعدی خواهد آمد.