آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

در شماره قبلی، برنامه حفظ قرآن به‌علت اینکه نشریه اختصاص به مقالات بانوان داشت، قطع گردید. امیدوارم فرصت پیش آمده صرف تکرار سوره های حفظ شده قبلی شده باشد.
برای این مرحله، حفظ سوره‌های: فتح، حجرات، ق، ذاریات، طور، نجم و قمر تعیین شده است.
هفته اول: از آیه1 تا آیه 25 سوره فتح حفظ شود. قابل تذکر است که آیات این سوره طولانی است، مخصوصاً بعضی از آنها مثل آیات 11 و 25 و 29، فلذا اگر حفظ 5 آیه در بعضی از روزها به راحتی مقدور نشد، می‌توان بخشی از آن را به روز دوم منتقل کرد.
هفته دوم: چهار آیه آخر سوره فتح و سوره حجرات حفظ شود.
هفته سوم: سوره ق. در این هفته بعضی از روزها دو واحد از آیات سوره ق؛ یعنی 10 آیه حفظ شود، مثل روز اول. آیات این سوره کوتاهتر است و حفظ آنها آسان‌تر.
هفته چهارم: سوره ذاریات. در این هفته هر روز 10 آیه حفظ شود، یعنی دو تا 5 آیه حفظ شود.
هفته پنجم: سوره طور حفظ شود، هر روز 10 آیه، و در دو روز آخر هفته می‌توان به تکمیل برنامه روزهای قبل و احیاناً قسمت‌های عقب مانده و تکرار آیات حفظ شده روزها و هفته‌های قبلی پرداخت.
هفته ششم: سوره نجم که دارای 62آیه است، هر روز 10 آیه حفظ شود و روز آخر 12 آیه باقی مانده به برنامه حفظ اضافه شود.
قابل تذکر است که این سوره از سور عزائم است و‌آیه آخر آن دارای سجده واجب می‌باشد و لازم است احکام این نوع سوره‌ها در وقت اشتغال به حفظ آن در نظر گرفته شود و ما در برنامه حفظ سوره علق و سوره الم سجده به بعضی از احکام این سوره‌ها اشاره کردیم.
هفته هفتم: سوره قمر که دارای 55 آیه است و لازم است هر روز 10 آیه از آن حفظ شود و روز آخر با حفظ 5 آیه باقی مانده، برنامه حفظ این مرحله پایان می‌پذیرد.
برنامه حفظ فوق العاده
کسانی که برنامه حفظ فوق العاده را در مراحل قبلی به کار بسته‌اند، در مرحله قبلی15جزء دوم قرآن را تقریباً به پایان رسانده‌اند و در برنامه تعیین شده در این شماره به سوره ذاریات می‌رسند ـ و از آن سوره به بعد را قبلا در برنامه فوق العاده حفظ کرده‌اند ـ یعنی چهار سوره ذاریات، طور، نجم و قمر از سوره‌های این مرحله قبلاً در برنامه حفظ آنها قرار داشته است.
از این مرحله به بعد برنامه حفظ آنها تا مدتی ـ تقریباً در دو مرحله ـ از بقیه جدا می‌شود. آن عده لازم است در این مرحله تا هفته سوم مطابق برنامه عادی کار کنند و از هفته چهارم بصورتی که ذیلا تعیین می‌شود؛ و بعد از دو مرحله، مجدداً برنامه عادی را مثل بقیه افراد و برنامه فوق العاده را مطابق سوره‌های تعیین شده انجام دهند.
هفته چهارم: از اول سوره«یونس» یعنی سوره دهم قرآن مجید، تا آیه 30حفظ شود(روزی 5 آیه)
هفته پنجم از آیه 31 تا آیه 60 حفظ شود.
هفته ششم از‌آیه 61 تا آیه 90 حفظ شود.
هفته هفتم از آیه 91 تا آخر سوره حفظ شود.
برنامه تکرار سوره‌های قبلی
تکرار سوره‌های قبلی لازم است مطا بق توضیحی که در شماره 41 نشریه داده شده، ادامه یابد، یعنی حداقل هر هفته تقریباً دو جزء از سوره‌هائی که مدت زیادی از حفظ آنها گذشته، تکرار شود، اما سوره‌هائی که در چند مرحله اخیر در برنامه حفظ قرآن گرفته‌اند و مدت زیادی از حفظ آنها نگذشته‌است، در دفعات بیشتری مورد تکرار قرار گیرد.
توجهی به روابط آیات
در شماره قبلی به اولین بخش از وحی خداوند به حضرت موسی(ع) درجهت کشف معانی لحاظ در روابط بین آیات اشاره‌ای شد. و گفته شد که این موضوع در سوره‌های مختلف مثل سوره‌های طه، نمل و قصص به‌صورت متفاوت با یکدیگر ذکر شده است. همچنین گفته شد که این تفاوت به موقعیت سوره‌ها و موضوعات اساسی ‌آنها مربوط می‌شود. ووعده دادیم که در این شماره جهات دیگری از این تفاوت موضوعات و‌آیات مربوط به آنها اشاره ای شود و در این شماره به توضیح جهت دیگری از این تفاوتها می‌پردازیم:
در سوره طه آیه 14 می‌فرماید:
«انّنی انا اللّه لا اله الّا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکری» در این آیه دستور اقامه نماز به حضرت موسی(ع) شده و حکمت آن نیز ذکر پروردگار عالمیان عنوان شده‌است، یعنی نماز را جهت ذکر(یاد) من به پا‌دار!
در سوره‌های دیگر که این قسمت از داستان حضرت موسی(ع) ذکر شده‌است، از این مطلب یعنی ذکر «اللّه» بحثی به میان نیامده و این مطلب اختصاص به همین سوره دارد. پس باید موضوع «ذکر اللّه» موقعیت خاصی داشته باشد.
از توجه به آیات دیگر این سوره و بررسی آنها همین مطلب ظاهر می‌شود و روشن می گردد که یکی ازموضوعات اصلی و محوری این سوره، «ذکراللّه» است و موضوع ذکر به طور مطلق مورد نظر خاص این سوره می‌باشد. آیات مشتمل بر موضوع ذکر به طور مطلق و موضوع خاص «ذکر اللّه» را در زیر می‌آوریم:
1. «اننی انا اللّه لا اله الّا انا فاعبدنی و اقم الصلاة لذکری». آیه 14 (آیه مورد بحث)
2. «ما انزلنا علیک القرآن لتشقی .الّا تذکره لمن یخشی»، آیات 2و3
3. «کی نسبّحک کثیراً .و نذکرک کثیراً» آیات 33و34
4. «اذهب انت و اخوک بآیاتی و لا تنیا فی ذکری» سوره‌ی یوسف،آیه‌ی 43
5. «کذلک نقص علیک من انباء ما قد سبق و قدآتیناک من لدنا ذکراً» (طه/99)
6. «و کذلک انزلناه قرآناً عربیاً و صرفنا فیه من الوعید لعلهم یتقون او یحدث لهم ذکراً» (طه/ 113)
7. « و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکاً و نحشره یوم القیامة اعمی» (طه/ 124)
قابل توجه است که در سرتاسر قرآن مجید فقط 6 بار کلمه«ذکری» بکار رفته است که 3مورد از آنها فقط درسوره طه قرار دارد و 3 مورد دیگر در سوره‌های دیگر.
حال با توجه به آنچه گفته شده ـ چه در این شماره نشریه و چه شماره‌های قبلی نشریه ـ روشن می‌شود که در سوره‌های قرآن روابط خاصی بین‌آیات یک سوره و موضوعات آنها و آیات یک سوره با آیات سوره‌هایی که بین آنها موضوعات مشترک وجود دارد، برقرار می‌باشد و از توجه به این روابط معانی فنی بسیار دقیق و بسیار متعالی کشف خواهد شد.
البته نحوه‌ی کشف این معانی و انو اع آنها احتیاج به مقالات و کتابهای مستقلی دارد و ما در کتاب«حجابهای معانی قرآن» جلد دوم از سلسله مباحث قرآن شناسی مباحث دقیقی در این زمینه آوردیم و به طور کلی هفت نوع ارتباط بین آیات قرآن در آن کتاب مورد بررسی قرار گرفته و مثالهائی ازآیات ذکر شده است و کار برد این نوع روابط، بین آیات مورد بحث قرار گرفته است.
یکی از کاربردهای روابط بین آیات، روشن شدن معانی حقیقی کلمات بکار رفته در آیات قرآن می‌باشد و این موضوع نقش اساسی در تفسیر آیات قرآن و کشف معانی بکار رفته در آنها دارد.
به عنوان مثال: در سوره «بینه» آیه سوم می‌فرماید:
«فیها کتب قیمه» یعنی در آنها کتابهائی با اوصاف معین(قیم) وجود دارد. ضمیر «ها» در«فیها» به کلمه «صحف» در آیه قبلی برمی‌گردد یعنی در آیه دوم، که می فرماید:
«رسول من اللّه یتلوا صحفاً مطهرة» یعنی در صحیفه‌های مطهره که مراد آیات قرآن می‌باشد، کتابهای قیم وجود دارد. قابل توجه است که در آیه دوم خود آیات قرآن را صحیفه مطهر خوانده است و در آیه سوم می‌فرماید: در آن صحیفه‌های مطهّره یعنی آیات قرآن، کتابهای قیم وجود دارد.
طبعاً از توجه به این دو آیه و ارتباط آنها به یکدیگر روشن می‌شود که مراد از کتاب در آیه سوم، کتاب به معنی عرفی نمی‌باشد، چون طبعاً چنین کتابی به این معنی داخل آیات قرآن وجود نخواهد داشت، پس کتاب در قرآن مجید معنای دیگری دارد و یا اینکه کلمه کتاب در قرآن معنای گسترده‌ای را دارد و آن معنای اصلی، شامل معنای عرفی این کلمه هم می‌شود و کتاب به معنای عرفی، یکی از مصادیق آن معنای اصلی می‌باشد.
با این توضیح روشن می‌شود که «کتابت» هم در قرآن نمی تواند صرفاً به معنی عرفی یعنی نوشتن باشد و بلکه نوشتن به معنای عرفی یکی از معانی کتابت خواهد بود. به عنوان مثال در‌آیه «…کتب ربکم علی نفسه الرحمة…» (انعام/54) «کتب» به معنی «نوشت» نیست، بلکه باید به این صورت معنی شود که:
«پروردگارتان رحمت را بر خود حتمی و قطعی فرمود…یعنی رحمت از صفات خداوند است و صفات او هرگز از ذات مقدسش جدا شدنی نیست و رحمت او هرگز از بندگانش قطع نمی‌شود ـ از ناحیه او ـ و بندگان می توانند در موقعیتی خود را قرار دهند که به طور دائم مشمول رحمت او قرار بگیرند و القاء رحمت به بندگان از سنت‌های خداوند است و سنت‌های او تغییر پذیر و تبدیل پذیر نمی‌باشد.»
دانستن این موضوع و توجه کامل به آن می‌تواند منشأ تأثیرات پربرکتی در زندگی انسانها شود، در صورتی که اگر معنای آیه بصورت عرفی مورد نظر قرار گیرد، یعنی کتابت به معنای متداول تلقی شود، آن تأثیر مذکور را در روح انسان نخواهد داشت.
مثال دیگر: خداوند در آیه‌ای از قرآن می‌فرماید:
«کتب اللّه لا غلبنّ انا و رسلی ان اللّه قوی عزیز» (مجادله/21)
در این آیه هم کتابت به معنای عرفی نیست و بلکه به معنای یاد شده در مثال قبلی است و آن اینکه خداوند اعلام می‌کند در عالم آفرینش نظامی برقرار است و آن نظام اقتضاء می‌کند که اراده خداوند بر همه اراده‌ها از جمله اراده مشرکان غلبه کند و در این مسیر رسولان او هم بر مشرکان غلبه خواهند کرد و دین توحیدی مغلوب افکار و اراده مشرکان و کافران نخواهد شد. اگر در بعضی از زمانها و بعضی از جوامع بشری ، کفار ظلمی بر مؤمنان می کنند و آنها را تحت سلطه خود می‌گیرند ، این وضعیت از ناحیه نشناختن سنت‌های خداوند و عدم بهره‌برداری از‌آنها است، و الا اگر مؤمنان بطور حقیقی به وظایف عبادی خود عمل کنند و خود را در مسیر جریان این سنت خداوند که در این ‌آیه ذکر شده، قرار دهند، بر آنها غلبه خواهند کرد.

تبلیغات