آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

هدف این پژوهش، مقایسه ی قصه ی خیر و شر در هفت پیکر نظامی، با روایت بازنویسی شده ی آن در فرهنگ بختیاری از نظر روایتمندی است تا نشان داده شود با توجه به دیدگاه نیکولایوا درباره ی روایتمندی داستان های کودکان، روایت بازنویسی شده چه ویژگی هایی یافته و همچنین نوع نگرش به کودک و انتظارها از وی در فرهنگ بختیاری، چه تأثیری بر بازنویسی داشته است. براساس این، عناصر داستانی در این دو قصه مانند شروع، تعلیق، گره افکنی، پایان، شخصیت، زاویه ی دید، زمان و مکان بررسی شد. نتایج پژوهش، نشان می دهد بسیاری از عناصر داستان، تغییر داده شده است تا روایت بازنویسی شده، با فهم مخاطب کودک متناسب شود. همچنین نوع نگرش به کودکان در فرهنگ بختیاری، باعث تغییرهایی در قصه ی بازنویسی شده گردیده است. پذیرش از سوی خانواده و شیوه ی اعتماد به دیگران، ازجمله ارزش ها و هنجارهایی هستند که در فرهنگ بختیاری، کودکان باید بیاموزند و در قصه ی بازنویسی شده نیز بر آن ها تأکید شده است. نگرش منفی به خشونت، باعث شده است تا داستان پایان خوشی داشته باشد. نامناسب دانستن موضوع عشق برای کودکان، موجب شده تا این صحنه در قصه ی بازنویسی شده بسیار خلاصه روایت شود. اهمیت دادن به تجربه ی زیستی کودکان و اصل همذات پنداری، سبب شده است تا زمان و مکان داستان، به منطقه ی عشایری بختیاری تغییر داده و در سن و نقش شخصیت ها تغییرهایی ایجاد شود. با توجه به این مسئله که در فرهنگ بختیاری، کودکان باید در حل مشکلات زندگی نقش آفرین باشند، در روایت بختیاری، برخلاف نگرش جبرگرایانه در روایت نظامی، شخصیت ها نقش فعّال تری یافته اند. واژه های کلیدی: بازنویسی، روایت مندی، فرهنگ بختیاری، قصه ی خیر و شر، نظامی، نیکولایوا.

تبلیغات