آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴

چکیده

با دقت در آراء و اندیشه های فقها و محققان در می یابیم که استعمال لفظ در اکثر از یک معنی نه تنها امکان عقلی دارد بلکه در محاورات و ذوقیات نیز مورد استفاده قرار گرفته شده و واقع شده و این استعمالات نیز بر اساس غرضی عقلایی بوده است. حال جای این سؤال است که آیا سخن گفتن بر این اساس که می تواند نوعی ابهام در کلام گوینده ایجاد کند، می تواند با روح عمومی بودن و همگانی بودن کلام وحی سازگار باشد؟ و دوم اینکه آیا این گونه استعمالات در کلام وحی وارد شده است و اصولا چه غرض عقلایی بر این نوع استعمال می تواند بار شود؟ نوشته پیش رو بر این باور است که نه تنها این گونه استعمالات با همکانی بودن و خطاب عام داشتن قرآن منافات ندارد بلکه این نوع استعمالات اتفاق افتاده و با اندکی درنگ و تأمل در سِرّ بیان برخی حقائق قرآن کریم، آن هم به صورت رمزی در می یابیم که بالاترین غرض که می تواند سبب این گونه استعمالات باشد، این است که مخاطبین این کلام از اختلاف سطحی زیادی نسبت به یکدیگر و نیز نسبت به درک حقایق هستی دارند. به این بیان و با وجود غرض عقلائی گوینده بر این گونه استعمالات و نیز جواز استعمال لفظ در اکثر از یک معنی به لحاظ عقلی باید گفت که تأویل و بطون در قرآن خود مصداقی آشکار از استعمال لفظ در یک معنا است.

تبلیغات