ساختار التفات، یکی از پربسامدترین ساختارهای بیانی قرآن است که دارای گونه های مختلفی چون تصرَف در زمان افعال (به کارگیری زمان حال به جای زمان گذشته یا بالعکس و ...)، تغییر رویکرد ضمایر و افعال (از غایب به مخاطب یا بالعکس و ...) و کاربرد اسم به جای ضمیر یا بالعکس، می باشد. در پژوهش حاضر، ضمن نگاهی گذرا به مفهوم و کارکرد فنَ التفات و انواع آن، به تحلیل جنبه های هنری و معنایی این صنعت در سطح صیغه های ضمایر (غایب به مخاطب، غایب به متکلَم، متکلَم به مخاطب، متکلَم به غایب و مخاطب به غایب) در نمونه های قرآنی آن پرداخته شده است. شناخت دامنه ی هر یک از انواع التفات –از جمله در سطح ضمایر- ما را در درک ماهیَت و کارکرد این صنعت بلاغی و نیز جنبه های هنری و معنایی آن در کلام وحی یاری خواهد رساند. در نهایت اینکه بررسی نمونه های التفات در قرآن، بیانگر این مطلب است که این الگوی زبانی علاوه بر کارکرد هنری و زیباشناختی خود، نقش بسیار مهمَی در انتقال مقصود گوینده کلام به مخاطبان و میزان تأثیرگذاری و ماندگاری آن دارد.