چکیده

مقاله حاضر با مروری گذرا بر مبنای تفكری خدا محوری به عنوان سنجه ای در نظام اداری كه می تواند از دیدگاه دینی وضع موجود را با وضع مطلوب محك زند به بحث تفكر شیشه ای و سكوت سازمانی می پردازد. خلق و اداره بحث، شنیدن صدا های دیگران و داشتنِ نگرشِ پرورشی و آینده نگر، از جمله چالش های مدیران در محیط کاری است. مدیریت سرمایه های انسانی از جمله مفاهیمی است که بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است، شاید دلیل اهمیتش نیز به مهم بودن سرمایه انسانی باشد. افکار اداری برخی مدیران، عامل فشار بر افراد برای همرنگ شدن با آنان بوده و دگر اندیشی را برنمی تابد و به همین خاطر است که نخبگان اداری به شدت از ترسِ انزوا، بر ضد قضاوت ها و ارزیابی های خود عمل نموده و یا به دلیل ایجاد تفكر شیشه ای توسط برخی مدیران، بعضا" دست به سكوت سازمانی می زنند كه راه برون رفت، داشتن تفكر خدامحوری و دوری از دگم اندیشی بوده و باید تفكرگاه را به این سمت هدایت نمود كه در هر سازمان، پرسنل بی تفاوت، خطرناکتر از پرسنلِ انتقادگر و حتی مخالفِ دیدگاه حاكم هستند.

تبلیغات