جامعه گرایی مکتبی با چاشنی انتقادی است. انتقاد به ستون و پایه های اصول لیبرالیزم که مهم ترین آنها توجه به فرد و آزادیهای متعلق به وی، ادعاهای جهانشمولی در باب عدالت، برابری و بیطرفی است. جامعه گرایی دارای چند عضو اصلی من جمله؛ السدیر مک اینتایر، مایکل سندل، چارلز تیلور و مایکل والزر است. عموم این متفکران در انتقادات خود از آموزه های لیبرالیزم طبقه بندی می شوند؛ به گونه ای که مک اینتایر به اخلاق بحران زده غربی که لیبرالیزم در عصر مدرن و پست مدرن عامل آن بوده اشاره می کند؛ سندل به طرز تلقی لیبرالی از فرد که از آن به شخص از پیش فردیت یافته یاد می کند اذعان میدارد؛ تیلور بر ضرورت اجتماع انسانی و عاملیت زبان مشترک برای تبیین فهم یک جامعه از ارزش ها سخن می گوید و در نهایت والزر با رد ادعای جهانشمولی لیبرالی در پرتو نگرش کثرت گرایانه و روش زمینه محوری به فهم و برداشت جوامع از عدالت، تعریف مواهب و نحوه توزیع آنها توجه خود را معطوف و تاویل عدالت لیبرالی را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. حال پژوهش حاضر حول این سوال اصلی شکل گرفته؛ متفکران جامعه گرا با بهره بردن از چه مولفه ها و مکانیزم هائی به نقد لیبرالیسم می پردازند؟ هدف مقاله واکاوی آراء جامعه گرایان در پرتو دست یابی به اصول انتقادی لیبرالیزم است. همچنین می کوشیم با استنا به روش توصیفی تحلیلی که به شیوه اسنادی انجام می گیرد، در تحلیل گزاره های بحث گام برداریم.