هویت مفهومی چند وجهی است. به زعم برخی صاحب نظران، هویت رابطه ای نهفته در میان فرد و جامعه قلمداد می شود. حال در وضعیت مدرنیته که تاویل هویت بر خوانش فردگرایی افراطی بنا شده شرایط به نحو دیگری برای سوژه مدرن رقم خورده به گونه ای که بستر برای اتمیزه شدن جامعه مهیا شده است پژوهش حاضر می کوشد پرسش اصلی خود را چنین طرح نماید؛ پندار مدرنیته از هویت چگونه است؟ همچنین با استفاده از روش تحلیل محتوا کیفی که در مرکز تحلیل خود توجه به سوژه انسانی را مد نظر دارد به تبیین مسئله هویت و مدرنیته می پردازیم. فرضیه مقاله نیز بدین قرار است؛ در سنت فکری مدرن وضعیت استیلای عقلانی حاکم می باشد که به ظهور پدیده فردگرائی افراطی می انجامد. بر این اساس، ظهور و تکوین هویت، مقوله ای کاملا انتزادی و انفرادی فرض می شود. از این رو، فرد جهان موجود را، طبق جهان بینی خویشتن تفسیر می نماید؛ یا درصدد تغییر و مقابله با آن بر می آید.