چکیده

هویت از معماهای پیچیده بشری از قدیم الایام تا زمان حاضر بوده است. در سنت های فکری مختلف از جمله سنت فکری مدرن و پست مدرن هویت معناهای متفاوت یافته است. به نظر می رسد؛ یکی از مهم ترین دلایل این تفاوت معنایی، رویکردهای متفاوت این سنت های فکری به مساله هویت و دال های معنایی بوده چه این که سنت فکری پست مدرن از منظر هستی شناختی با مساله هویت مواجه شده بر این اساس، هدف مقاله حاضر آن است تا با کنکاش در سنت فکری پست مدرن، سرنوشت هویت را مورد بررسی قرار دهد. رویکرد مقاله حاضر برای واکاوی این سنت فکری، برساخت گرائی است. بدین معنا که مقوله هویت را بر اساس مبانی تعامل دوسویه ساختار- عامل تبیین می کند. با استناد به روش توصیفی-تحلیلی تلاش می شود، سوژه انسانی در مرکز ثقل مطالعه حاضر قرار داده شود به گونه ای که این سوژه به عنوان حامل و دریافت کننده اصلی پیامدهای هویتی و معناشناختی در گفتمان پست مدرنیستی مطرح است. فرضیه مقاله نیز بدین قرار است؛ در سنت فکری پست مدرن، سوژه درون وضعیتی پرتاب شده که محاط بر وی و شکل دهنده آن است. به نظر می رسد؛ مهم ترین ویژگی چنین وضعیتی ناپایداری مداوم و چندپارگی معنایی و هویتی باشد.

تبلیغات