تجلی قرآن در شعر انوری
آرشیو
چکیده
متن
اگر صفای صفه صدرت به صف صابران دین
چو وصف «جنة الفردوس» و«ماء منهمر» باد
24) عبارت «ماء منهمر» به معنی «سیلاب» بر گرفته شده از این آیه «فَفَتَحْنا اَبْوابَ السَّمآء بِمآءٍ مُنْهَمِر. درهای آسمان گشودیم و سیلابی از آسمان فرو فرستادیم» (قمر، 11)
تبارک الله معیار رای عالی تو
(واجب است مقادیر امر شوری را
25) مصرع اول این بیت اشاره دارد به آیهی زیر که در مورد آفرینش انسان است:«… ثُمَّ اَنْشَأناهُ خَلْقًا آخَر فَتَبارکَ اللّهُ اَحْسَنَ الْخالِقینَ … پس از آن ( به دمیدن روح پاک مجرد) خلقتی دیگر انشا کردم؛آفرین بر قدرت کامل بهترین آفریننده.»(مؤمنون، 14).
مصرع دوم نیز تلمیح داردبه آیهی مشورت :«وَالّذینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ اَقامُوا الصَّلوة وَ أمْرهُمْ شوری بَینَهُم وَ مِمّا َرَزَقْناهُمْ ینْفِقونَ. و آنان که امرخدا را اجابت و اطاعت کردند و نماز به پا داشتند و (در حفظ دین و دنیای خویش از شر فتنه کفار) کارشان را به مشورت یکدیگر انجام میدهند و از آنچه روزیشان کردیم، به فقیران انفاق میکنند.» (شوری، 38)
وجود بی کف تو تنگ عیش بود چنان
که امن و سلوت میخواند من و سلوی را
26) ترکیب «من و سلوی» در چند آیهی قرآن از جمله آیهی زیر به کار رفته است: «وَ ظَلّلْنا عَلَیکُمُ الغَمامَ وَ اَنْزَلْنا عَلَیکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی کُلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانوا أنْفسَهُمْ یظْلِمُونَ. و ابر را سایبان شما ساختیم و من و سلوی (مرغ بریان و ترانگبین) را غذای شما مقرر داشتیم و گفتیم از این روزیهای پاک و پاکیزه تناول کنید، (ولی چوشکر این نعمت را بجا نیاوردند) نه به ما بلکه به نفس خود ستم کردند.»(بقره، 57) آیات160سورهی اعراف و80 سورهی طه نیز به همین مطلب اشاره دارند.
چرخ پیش همت تو همچو باطل پیش حق
فتنه پیش باس تو همچون قصب در ماهتاب
27) مصرع اول اشارتی دارد به این آیهی «وَقُلْ جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إنَّ الْباطِلَ کانَ زَهوقاً. و به (امت) بگو که (رسول حق آمد وباطل را نابود ساخت که ) باطل خود سزاوار نابودی (ابدی) است.»(اسراء، 81)
شکر یزدان را که گردون با تو حسن عهد کرد
تا نتیجهی حسن عهد او شد این حسن المآب
28) «حسن المآب» به معنای بازگشت نیک و پایان خوش، تعبیری قرآنی است که در چندین آیه از قرآن به کار رفته است از جمله در این آیه:«… ذلِکَ مَتاعُ الْحَیوة الدُّنْیا وَاللّه عِنْدَهُ حُسْنُ المَآب ….» اینها همه متاع زندگانی فانی دنیاست و نزد خدا همان منزل، بازگشت نیکو ( بهشت لقای الهی ونعمت باقی ابدی است.)، (آل عمران، 14)، نیز در آیات 29 سورهی رعد و40 و 49 سورهی ص این ترکیب به کار رفته است.
نیست در علمم که جز تو کس خداوندم بود
هست در علمم گواه من عنده ام الکتاب
29) این مطلب برگرفته از آیهی زیر است: « یمْحُوا اللّه ما یشاءُ وَیثْبِتُ وَعِنْدَهُ أمُّ الکِتاب. خدا هر چه را از احکام یا حوادث جهان بخواهد، محو و هر چه را بخواهد. اثبات میکند. اجل وعلل و حوادث جهان را به مشیت خود تغییر میدهد واصل کتاب (آفرینش) مشیت اوست » (رعد، 39)
تا خیام چرخ را نبود شرح همچون ستون
تا طناب صبح را نبود گره چونانکه تاب
30) مصراع اول بیانگر این است که خداوند، آسمانها را بدون ستون آفریده و این مطلبی است که در قرآن بدینگونه آمده است :« اَللّهُ رَفَعَ السَّمواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها…. خداست آن ذات پاکی که آسمانها را چنانکه مینگرید ،بیستون برافراشت….» (رعد،2) یا در آیهی :«خَلَقَ السَّمواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها….(سقف بلند) آسمانها را بی ستونی که ببیند ….» (لقمان،10)
خود صلاح اهل عالم نیست اندر شرع و رسم
اعتصام الا بحبل طاعتت بعد از صلات
31) این بیت تلمیح دارد به آیهی وحدت :« واعْتَصِموا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَلا تَفَرّقوا…. و همگی به رشتهی دین خدا چنگ زنید و به راههای پراکنده (مدعیان دین ساز) نروید….» (آل عمران، 103)
زانکه امروز از اولوا الامری و یزدان در نبی
این چنین گفته است و حق این است و دیگرترهات
32) این بیت تلمیح دارد به آیهی : «یا أیهَا الَّذینَ آمَنوا أطیعوا اللّه وَ أطیعوا الرَّسولَ وَ اُولی الأمرِ مِنْکُمْ…. ای اهل ایمان!از فرمان خدا و رسول و فرمانداران (منصوب شده از سوی خدا و رسول) را پیروی کنید…» (نساء، 59)
به صلاة و صیام و حج و زکات
کاصل اسلام از این چهار در است
33) مضمون بیت نزدیک است به روایاتی همچون :بُنِی الاِسْلامُ عَلی خَمْس، عَلَی الصَّلوةِ وَ الصَّوْم وَ الزَّکوةِ وَالحَجِّ وَ الْوِلایةِ وَ لَمْ یناد بِشَیءٍ کَما نودِی بِالْوِلایة. بنای اسلام بر پنج چیز استوار است:نماز، روزه ، زکات ، حج و ولایت. در بارهی هیچ کدام بهاندازهی ولایت سفارش نشده است1. این روایت از امام باقر وامام صادق نقل شده است.البته در بعضی متون اهل تسنن، لفظ ولایت برداشته شده و پنج اصل به چهاراصل تغییر یافته است. همچنین در بعضی متون حدیثی بدین صورت آمده است:بنی الاسلام علی خمس:شهادة أن لا إله إلا اللّه و أن محمداً رسول اللّه و إقام ال«صلوة و إیتاء الزکوة وحج البیت و صوم رمضان».2
من چه دانم شرف و رتبت آنک
عقل در ماهیتش حیران است
34) شاعر این بیت را برپایهی روایاتی همچون :إیاکُمْ وَ التَّفَکُّر فِی اللّه فَاِنَّ التَّفَکُّر لایزیدُ اِلاّ تیهاً. در خدا نیاندیشید کهاندیشه در او چیزی جز حیرت نمیافزاید،3 بنا نهاده است.همچنین اشاره دارد به روایاتی چون:ماعَرَفْناکَ حَقَّ مَعْرِفَتِک . آنگونه که حق شناخت توست، تو را نشناختم.4 یا لا اَحْصی ثَناءَ عَلَیک اَنْتَ کَما اَثْنَیتَ عَلی نَفْسِک. مرا این توان نیست که تو را ستایم. توهمان گونهای که خود را ستودهای.5
از تو آن مایه بداند خردم
که تو را جز به تو نتوان دانست
35) این بیت نیز بر پایه روایات زیر بنا شده است:لاتدرک معرفة اللّه الا باللّه. خدا را جز به خدا نتوان شناخت.6 اعرفوا اللّه باللّه. خدا را با خدا بشناسید. یا عرفت اللّه باللّه والرسول بالرسالة. خدا را با خدا و رسول را با رسالت شناختم. و نیز عبارت دعایی: بک عرفتک و انت دللتنی علیک. تو را به تو شناختم و تو خود مرا به خویش راه نمودی.7 البته شاعر گستاخانه و در قیاسی نابجا، ممدوح خود را با آنچه ویژه خداست، ستوده است.
منافع رسان در زمان دیرماند
بس است این یک آیت دلیل دوامت
36) مضمون بیت اشاره دارد به این آیه «… و اما ما ینفع النّاس فیمکثُ فی الأرض کذلک یضرب اللّه الأمثال. و اما آن آب و فلز که به خیر ومنفعت مردم است، مدتی در زمین درنگ میکند. خدا مثلها را برای فهم مردم بدین روشنی بیان میکند .» (رعد، 17)
تا که المقدور کائن شرط کار عالم است
کلک و رایت کارساز کائن و مقدور باد
37) عبارت «المقدور کائن» اقتباسی است با اندک تغییر به ضرورت وزنی از روایت معروف:«المقدور کائن».8 همچنین اشاره دارد به روایت :جف القلم بما هو کائن . قلم تقدیر آنچه را باید بشود، نوشت و خشک شد.9
زکردگار به هر طاعتی که کار کنی
هزار اجرت و آناجر غیر ممنون باد
38) عبارت «أجر غیر ممنون» از این آیه گرفته شده است: إلاّ الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ اَجْرَُ غَیرُ مَمْنون.مگرآنان که به خدا ایمان آوردند و نیکو کار شدند که به آنان پاداش دایمی(بهشت ابد) عطا کردیم.» (تین، 6)
نــوح پیغمبـری کـه بـر اعـد قـهـرش اعـجـاز لاتـذر دارد
39) این بیت تلمیح دارد به داستان حضرت نوح و نفرینی که در حق قوم خود کرد. این مطلب در آیهی زیر نمود دارد:
« وقال نوح ربّ لاتذر علی الأرض من الکافرین دیاراً .و نوح عرض کرد: پروردگارا ! ( اینک که قوم از کفر وعناد دست نمیکشند) تو هم این کافران را هلاک کن و از آنان دیاری بر روی زمین باقی مگذار.» (نوح،26)
چو وصف «جنة الفردوس» و«ماء منهمر» باد
24) عبارت «ماء منهمر» به معنی «سیلاب» بر گرفته شده از این آیه «فَفَتَحْنا اَبْوابَ السَّمآء بِمآءٍ مُنْهَمِر. درهای آسمان گشودیم و سیلابی از آسمان فرو فرستادیم» (قمر، 11)
تبارک الله معیار رای عالی تو
(واجب است مقادیر امر شوری را
25) مصرع اول این بیت اشاره دارد به آیهی زیر که در مورد آفرینش انسان است:«… ثُمَّ اَنْشَأناهُ خَلْقًا آخَر فَتَبارکَ اللّهُ اَحْسَنَ الْخالِقینَ … پس از آن ( به دمیدن روح پاک مجرد) خلقتی دیگر انشا کردم؛آفرین بر قدرت کامل بهترین آفریننده.»(مؤمنون، 14).
مصرع دوم نیز تلمیح داردبه آیهی مشورت :«وَالّذینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ اَقامُوا الصَّلوة وَ أمْرهُمْ شوری بَینَهُم وَ مِمّا َرَزَقْناهُمْ ینْفِقونَ. و آنان که امرخدا را اجابت و اطاعت کردند و نماز به پا داشتند و (در حفظ دین و دنیای خویش از شر فتنه کفار) کارشان را به مشورت یکدیگر انجام میدهند و از آنچه روزیشان کردیم، به فقیران انفاق میکنند.» (شوری، 38)
وجود بی کف تو تنگ عیش بود چنان
که امن و سلوت میخواند من و سلوی را
26) ترکیب «من و سلوی» در چند آیهی قرآن از جمله آیهی زیر به کار رفته است: «وَ ظَلّلْنا عَلَیکُمُ الغَمامَ وَ اَنْزَلْنا عَلَیکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی کُلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانوا أنْفسَهُمْ یظْلِمُونَ. و ابر را سایبان شما ساختیم و من و سلوی (مرغ بریان و ترانگبین) را غذای شما مقرر داشتیم و گفتیم از این روزیهای پاک و پاکیزه تناول کنید، (ولی چوشکر این نعمت را بجا نیاوردند) نه به ما بلکه به نفس خود ستم کردند.»(بقره، 57) آیات160سورهی اعراف و80 سورهی طه نیز به همین مطلب اشاره دارند.
چرخ پیش همت تو همچو باطل پیش حق
فتنه پیش باس تو همچون قصب در ماهتاب
27) مصرع اول اشارتی دارد به این آیهی «وَقُلْ جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إنَّ الْباطِلَ کانَ زَهوقاً. و به (امت) بگو که (رسول حق آمد وباطل را نابود ساخت که ) باطل خود سزاوار نابودی (ابدی) است.»(اسراء، 81)
شکر یزدان را که گردون با تو حسن عهد کرد
تا نتیجهی حسن عهد او شد این حسن المآب
28) «حسن المآب» به معنای بازگشت نیک و پایان خوش، تعبیری قرآنی است که در چندین آیه از قرآن به کار رفته است از جمله در این آیه:«… ذلِکَ مَتاعُ الْحَیوة الدُّنْیا وَاللّه عِنْدَهُ حُسْنُ المَآب ….» اینها همه متاع زندگانی فانی دنیاست و نزد خدا همان منزل، بازگشت نیکو ( بهشت لقای الهی ونعمت باقی ابدی است.)، (آل عمران، 14)، نیز در آیات 29 سورهی رعد و40 و 49 سورهی ص این ترکیب به کار رفته است.
نیست در علمم که جز تو کس خداوندم بود
هست در علمم گواه من عنده ام الکتاب
29) این مطلب برگرفته از آیهی زیر است: « یمْحُوا اللّه ما یشاءُ وَیثْبِتُ وَعِنْدَهُ أمُّ الکِتاب. خدا هر چه را از احکام یا حوادث جهان بخواهد، محو و هر چه را بخواهد. اثبات میکند. اجل وعلل و حوادث جهان را به مشیت خود تغییر میدهد واصل کتاب (آفرینش) مشیت اوست » (رعد، 39)
تا خیام چرخ را نبود شرح همچون ستون
تا طناب صبح را نبود گره چونانکه تاب
30) مصراع اول بیانگر این است که خداوند، آسمانها را بدون ستون آفریده و این مطلبی است که در قرآن بدینگونه آمده است :« اَللّهُ رَفَعَ السَّمواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها…. خداست آن ذات پاکی که آسمانها را چنانکه مینگرید ،بیستون برافراشت….» (رعد،2) یا در آیهی :«خَلَقَ السَّمواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها….(سقف بلند) آسمانها را بی ستونی که ببیند ….» (لقمان،10)
خود صلاح اهل عالم نیست اندر شرع و رسم
اعتصام الا بحبل طاعتت بعد از صلات
31) این بیت تلمیح دارد به آیهی وحدت :« واعْتَصِموا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَلا تَفَرّقوا…. و همگی به رشتهی دین خدا چنگ زنید و به راههای پراکنده (مدعیان دین ساز) نروید….» (آل عمران، 103)
زانکه امروز از اولوا الامری و یزدان در نبی
این چنین گفته است و حق این است و دیگرترهات
32) این بیت تلمیح دارد به آیهی : «یا أیهَا الَّذینَ آمَنوا أطیعوا اللّه وَ أطیعوا الرَّسولَ وَ اُولی الأمرِ مِنْکُمْ…. ای اهل ایمان!از فرمان خدا و رسول و فرمانداران (منصوب شده از سوی خدا و رسول) را پیروی کنید…» (نساء، 59)
به صلاة و صیام و حج و زکات
کاصل اسلام از این چهار در است
33) مضمون بیت نزدیک است به روایاتی همچون :بُنِی الاِسْلامُ عَلی خَمْس، عَلَی الصَّلوةِ وَ الصَّوْم وَ الزَّکوةِ وَالحَجِّ وَ الْوِلایةِ وَ لَمْ یناد بِشَیءٍ کَما نودِی بِالْوِلایة. بنای اسلام بر پنج چیز استوار است:نماز، روزه ، زکات ، حج و ولایت. در بارهی هیچ کدام بهاندازهی ولایت سفارش نشده است1. این روایت از امام باقر وامام صادق نقل شده است.البته در بعضی متون اهل تسنن، لفظ ولایت برداشته شده و پنج اصل به چهاراصل تغییر یافته است. همچنین در بعضی متون حدیثی بدین صورت آمده است:بنی الاسلام علی خمس:شهادة أن لا إله إلا اللّه و أن محمداً رسول اللّه و إقام ال«صلوة و إیتاء الزکوة وحج البیت و صوم رمضان».2
من چه دانم شرف و رتبت آنک
عقل در ماهیتش حیران است
34) شاعر این بیت را برپایهی روایاتی همچون :إیاکُمْ وَ التَّفَکُّر فِی اللّه فَاِنَّ التَّفَکُّر لایزیدُ اِلاّ تیهاً. در خدا نیاندیشید کهاندیشه در او چیزی جز حیرت نمیافزاید،3 بنا نهاده است.همچنین اشاره دارد به روایاتی چون:ماعَرَفْناکَ حَقَّ مَعْرِفَتِک . آنگونه که حق شناخت توست، تو را نشناختم.4 یا لا اَحْصی ثَناءَ عَلَیک اَنْتَ کَما اَثْنَیتَ عَلی نَفْسِک. مرا این توان نیست که تو را ستایم. توهمان گونهای که خود را ستودهای.5
از تو آن مایه بداند خردم
که تو را جز به تو نتوان دانست
35) این بیت نیز بر پایه روایات زیر بنا شده است:لاتدرک معرفة اللّه الا باللّه. خدا را جز به خدا نتوان شناخت.6 اعرفوا اللّه باللّه. خدا را با خدا بشناسید. یا عرفت اللّه باللّه والرسول بالرسالة. خدا را با خدا و رسول را با رسالت شناختم. و نیز عبارت دعایی: بک عرفتک و انت دللتنی علیک. تو را به تو شناختم و تو خود مرا به خویش راه نمودی.7 البته شاعر گستاخانه و در قیاسی نابجا، ممدوح خود را با آنچه ویژه خداست، ستوده است.
منافع رسان در زمان دیرماند
بس است این یک آیت دلیل دوامت
36) مضمون بیت اشاره دارد به این آیه «… و اما ما ینفع النّاس فیمکثُ فی الأرض کذلک یضرب اللّه الأمثال. و اما آن آب و فلز که به خیر ومنفعت مردم است، مدتی در زمین درنگ میکند. خدا مثلها را برای فهم مردم بدین روشنی بیان میکند .» (رعد، 17)
تا که المقدور کائن شرط کار عالم است
کلک و رایت کارساز کائن و مقدور باد
37) عبارت «المقدور کائن» اقتباسی است با اندک تغییر به ضرورت وزنی از روایت معروف:«المقدور کائن».8 همچنین اشاره دارد به روایت :جف القلم بما هو کائن . قلم تقدیر آنچه را باید بشود، نوشت و خشک شد.9
زکردگار به هر طاعتی که کار کنی
هزار اجرت و آناجر غیر ممنون باد
38) عبارت «أجر غیر ممنون» از این آیه گرفته شده است: إلاّ الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ اَجْرَُ غَیرُ مَمْنون.مگرآنان که به خدا ایمان آوردند و نیکو کار شدند که به آنان پاداش دایمی(بهشت ابد) عطا کردیم.» (تین، 6)
نــوح پیغمبـری کـه بـر اعـد قـهـرش اعـجـاز لاتـذر دارد
39) این بیت تلمیح دارد به داستان حضرت نوح و نفرینی که در حق قوم خود کرد. این مطلب در آیهی زیر نمود دارد:
« وقال نوح ربّ لاتذر علی الأرض من الکافرین دیاراً .و نوح عرض کرد: پروردگارا ! ( اینک که قوم از کفر وعناد دست نمیکشند) تو هم این کافران را هلاک کن و از آنان دیاری بر روی زمین باقی مگذار.» (نوح،26)