چکیده

فارابی در بستر فلسفه اسلامی و آکویناس در بستر فلسفه مسیحی هر دو در تعریف «زیبایی» از مفهوم «کمال» بهره می برند. این نوشتار، با روش گردآوری اسنادی و تحلیل محتوا، تعاریف زیبایی و مفهوم کمال در آنها از منظر فارابی و آکویناس را بررسی می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این دو فیلسوف در چگونگی پرداختن به تعریف زیبایی و مراتب آن با یکدیگر اشتراک دارند، اما فارابی به مفهوم «کمال» در تعریف زیبایی اهتمام بیشتری دارد و به جای آن، آکویناس به «لذت»، «تناسب» و «وضوح» می پردازد که در تعاریف فارابی به طور صریح اشاره نمی شوند. نکته مهم دیگر گره زدن بحث زیبایی با اقانیم سه گانه از سوی آکویناس است که فارابی چنین پرداختی در باب مفاهیم اسلامی ندارد. همچنین با آنکه اشاره ای در فلسفه آکویناس مبتنی بر ذهنی بودن زیبایی وجود دارد، در جمع بندی کلی، زیبایی از منظر هر دو فیلسوف را می توان عینی دانست.

تبلیغات