آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

مرزشکنی روایی اصطلاحی است که در آن، مرز میان روایت و واقعیت شکسته می شود و دارای چهار گونه 1. مرزشکنی نویسنده، 2. خطابی، 3. هستی شناختی و 4. بلاغی می باشد که می تواند حالت صعودی یا نزولی داشته باشد. استفاده از این تمهید بیشتر در دوران پسامدرن شایع است و از ابزار گفتمان نقدی معاصر به   حساب می آید. هنر بزرگ قرآن در عرصه روایت، همان شکست مرز بین روایت و جهان خارج از آن است که علاوه بر چهار نوع ذکرشده، شامل دو نوع دیگر مرزشکنی زبانی و بی مرزی روایی است که مختص این متن است. مرزشکنی در قرآن در پی تأثیر طنز و فکاهی نبوده، بلکه دارای کارکرد خارق عادت و شگرف و دربردارنده هدف های غایی ارزشمند است و بر خلاف روایت بشری که کارکرد ضد واقع نمایانه داشته و جنبه شکلی دارد، مرزشکنی به صورت واقعی رخ می دهد و جنبه شکلی و محتوایی دارد. مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، انواع مرزشکنی روایی را در داستان های قرآن کریم مورد بررسی قرار می دهد و در صدد اثبات این نکته است که قرآن فراتر از مکاتب ادبی کلاسیک، رئالیسم، مدرنیسم و پست مدرنیسم است و به این سٶال که «آیا مرزشکنی به عنوان شگرد شکست مرز بین داستان و واقعیت، واقعی بودن داستان های قرآنی را رد می کند؟» پاسخ می دهد.

تبلیغات