آمایش سرزمین پایدار سازوکارِ تنظیم سیاست های کاربری اراضی و بهبود شرایط فیزیکی و مکانی است و می تواند برای استفاده بهینه و حفاظت بلندمدت منابع طبیعی نقش ایفا کند. از طرفی، به کارگیری مدل های بهینه سازی امری ضروری است؛ زیرا دارای تعامل با اهداف چندگانه، حالت فضایی، منطقه تحقیقاتی بزرگ، الزامات کارایی و تأثیرات آن هاست. بنابراین، الگوریتم های فراابتکاری ابزار کارآمدی برای حل مشکلات پیچیده فضایی شناخته شده است و قابلیت ارائه فناوری بالا و قابل اعتماد برای حل مسائل بهینه سازی غیرخطی را داراست. در این پژوهش، از الگوریتم جست وجوی گرانشی (GSA) به منظور به گزینی کاربری کشاورزی در حوضه آبخیز بیرجند استفاده شده است. در این الگوریتم، بر اساس توابع برازش، اهدافی نظیر بیشینه کردن تناسب محیطی، بوم شناختی، فشردگی و سیمای سرزمین، و کمینه کردن تغییرات کاربری با قیودی مانند محدودیت توسعه فضایی و میزان تقاضا مناسب ترین مکان ها انتخاب شد. همچنین، به منظور ارزیابی کارایی الگوریتم GSA در به گزینی اراضی کشاورزی آینده، نتایج حاصل با الگوریتم تخصیص چندهدفه سرزمین (MOLA) مقایسه شد. یافته های حاصل از مقایسه بصری، پارامترهای آماری، و تحلیل سنجه های سیمای سرزمین حاکی از کارایی و برتری نسبی نتایج الگوریتم GSA نسبت به MOLA است، که این مناطق بیشتر در حال حاضر دارای کاربری مرتع کم تراکم و اراضی دیم هستند.