توجه به مضمون گذر عمر در نهج البلاغه و شواهد و مضامین مشترک آن در شعر شاعران، به عنوان ترجمانی دلنشین و مجلایی لطیف و شاعرانه برای این موضوع، می تواند از برجسته ترین عوامل زدودن غفلت و بیداری و پویایی انسان به شمار آید. از میان خیل شاعران شیرین سخن، شعر حافظ که خود را دلباخته شحنه نجف می داند، دارای لطفی دیگر است. به تعبیر امیر بیان علیه السلام ، نَفَس های انسان گام های او به سوی مرگ است؛ « نفس المرء خطاه الی اجله »؛ [i] بنابر این غفلت از سرمایه بی بدیل لحظه های عمر، زیانی جبران ناپذیر در پی خواهد داشت؛ توجه به این حقیقت، نحوه ی نگرش انسان را به حیات، واقعی و متناسب با هدف آفرینش او می سازد و آثاری سازنده و شگرف در نیکبختی وی دارد. لازمه ی تبیین این موضوع، توجه به عوامل مهمی است، که ارتباط تنگاتنگ با مسأله «گذر عمر» دارد. از این رو پژوهش حاضر تحت عناوین: «گذار پرشتاب عمر»، «یاد مرگ»، «عبرت از پیشینیان»، «گذرگاه پرآشوب دنیا»، «حسرت و اندوه بر عمر از دست رفته»، و «بهره گیری از عمر باقی مانده»، از دیدگاه امیرمؤمنان علیه السلام در نهج البلاغه به این موضوع پرداخته، و ذیل هر مبحث، ابیاتی از حافظکه در عباراتی لطیف و شاعرانه بیانگر مضمونی مشترک است، گزینش و ارائه گردیده است.