شخصیت معاویه به عنوان یکی از خلفای مسلمانان در منابع تاریخی دارای دو وجه متفاوت است. در وجهی او حاکمی با تدبیر است که مردمان به اختیار پذیرفتار و فرمانبردار اویند و در وجه دیگر پادشاهی تجمل گراست که با بی تدبیری خود مردمان را به هلاکت کشانده است. بنابراین این سوال پیش می آید که شخصیت واقعی او در مقام یک حاکم به چه شکل بوده است. برای دستیابی به پاسخ این سوال گزارشهای تاریخی منابع اولیه با یکدیگر مقایسه شده که با بررسی آنها می توان چنین استنباط کرد که معاویه فردی حیله گر بوده که مردمان را با فریبکاری به اطاعت کورکورانه خود کشانده و آنان را از سعادت و اصلاح دور کرده است. بویژه که با مقایسه عملکرد وی با شروط مدیریتی که از نهج البلاغه گرفته شده است می توان به این نتیجه رسید که او هیچ یک از شروط لازم برای مدیریت را نداشته و در واقع شایسته حکومت بر مردم نبوده است.