آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

روایت تاریخ از زندگی اجتماعی بشر، حاکی از آن است که در همه اجتماعات انسانی، گروهی به سبب توانمندی های اقتصادی، مذهبی و یا سیاسی، نخبه تلقی شده و رهبری دیگران را به دست گرفته اند که در این میان، نقش عالمان و اندیشمندان مذهبی در جهت گیری دینی عوام حائز اهمیت و بی بدیل است. قرآن کریم نیز با پذیرش این واقعیت خارجی، با ذکر نمونه های متعدد، آن را آسیب شناسی کرده و با دعوت های مکرر به خردورزی، سعی در کاهش فاصله فکری طبقات اجتماعی داشته است. از منظر قرآن، پیروی از نخبگان دینی در پیشگاه الهی رفع تکلیف نکرده و همه افراد در قبال مواضع دینی که اتخاذ می کنند، مسئول هستند. از این رو، همگان مکرراً به تعقل و تدبر در نصوص وحیانی دعوت شده اند تا افزون بر آگاهی همگانی از مفاهیم دینی، کتاب آسمانی معیاری برای تشخیص سره از ناسره در دعاوی نخبگان قرارگیرد. بنابراین در منطق قرآن، وابستگی فکری عوام جامعه به نخبگان، امری مذموم است و همگان موظف اند با افزایش آگاهی و تعقل در براهین دینیِ ارائه شده از سوی رهبران اجتماع، مسیر حق را پیدا نموده و با دیده ای باز از نخبگان صالح پیروی نمایند تا به سعادت ابدی دست یابند.

تبلیغات