آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

استعاره پیش از پیدایش زبان شناسی شناختی، بیشتر رویکردی برای زیبایی آفرینی و روشی برای ابداع های هنری بود؛ اما با طرح نظریه استعاره مفهومی، استعاره ابزاری برای تفکر و اندیشه به شمار رفت که در سراسر زندگی بشر جریان دارد و بسیاری از مفاهیم انتزاعی به کمک آن مفهوم سازی می شود. استعاره های مربوط به احساسات، به ویژه استعاره عشق، در متون ادبی از فراوانی بسیاری برخوردار است. این مقاله به بررسی استعاره مفهومی عشق و خوشه های معنایی مرتبط با آن در تذکره الاولیاء می پردازد. مبنای نظری این مقاله دستور زبان شناختی و نظریه لیکاف و جانسون درباره استعاره، همچنین معیار طبقه بندی استعاره مفهومی عشق، دسته بندی افراشی و حسامی (1392) بوده است. با بررسی توصیفی همه انواع استعاره ها و استخراج نگاشت های مرتبط با آن این نتیجه به دست آمد که عطار در تذکره الاولیاء برای مفهوم سازی عشق از حوزه های ملموس مکان ها، مفاهیم عینی، جانداران و برخی مفاهیم ذهنی برای حوزه مبدأ بهره برده است. تحلیل آماری استعاره مفهومی عشق نشان می دهد از 166 استعاره یافت شده بیشترین فراوانی به ترتیب مربوط به استعاره های شیءبنیاد و استعاره ساختاربنیاد است. این دو نوع استعاره درمجموع 45/43 درصد از کل استعاره های به کاررفته را در بر می گیرد. استعاره جهتی ازنظر کاربرد در رتبه سوم و استعاره جانداربنیاد و ذهنی به ذهنی در رتبه های بعدی قرار دارد. در تذکره الاولیاء به ترتیب کمترین استفاده به استعاره تصویری (1 عدد) و استعاره حس بنیاد (2 عدد) اختصاص دارد. همچنین استعاره عینی به عینی در زمینه مفهوم تحقیق شده به کار نرفته است.

تبلیغات