آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

جریان تمدن در علوم از تطور اندیشه های دانشمندان ظهور می یابد. بدیهی است دانش ها گاه در بدایت امر از بساطت و سادگی برخوردارند ولی در گذر زمان رشد، عمق و توسعه یافته و به کمال خود می رسند. یکی از این علوم، دانش کلام است که در قرائت دانشمندان اسلامی حاوی مطالب بلندی بوده و در فرایند زمان، زمینه های رشد و توسعه ی آن فراهم شده و توانسته است تأثیر چشم گیری در علوم عقلی بگذارد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که چگونه علمای کلام شیعی در علوم عقلی نقش آفرینی نموده و متقابلاً در مبانی خویش از آن علوم بهره جسته اند. دانش کلام به عنوان یک علم، از زمان شیخ مفید آغازیدن گرفت. اگرچه پیش از مفید گزاره های کلامی مطرح بوده، و برخی از عالمان دینی همچون نوبختیان، صدوق و دیگران همّت به گردآوری دسته ای از گزاره های آن نموده و با بیان توضیحی و گاه تبیینی، جریان به وجود آمدن این علم را هموار ساخته اند ولی مفید به آن شاکله و بنیاد جدیدی داد. به همین سبب می توان او را خاستگاه ظهور کلام به عنوان یک علم شناسایی کرد چنان که از همین رهگذر، دسته ای از قواعد و احکام علوم عقلی فلسفی به وجود آمده است. پژوهش حاضر بر آن است تا اندیشه های صدوق به عنوان عالِم نصّ گرا و مفید به عنوان عالِم عقل گرا را مورد مداقّه قرار دهد. ازاین منظر که از یک سو، مبتنی بر آموزه های اهل بیت (علیهم السلام) بوده و از سوی دیگر به سامان دهی دانش متفاوت کلام انجامیده است و  قواعد فلسفی همانند اصالت در وجود، قاعده ی امکان و وجوب، برهان صدیقین، برهان حدوث، برهان فصل و وصل، برهان تمانع و غیر این ها در آن اشراب گردیده که بعدها در تطور علوم عقلی از استحکام و رشد و توسعه ی فزاینده ای برخوردار شده است

تبلیغات