در هر دوره ای از تاریخ امامت شیعی، انتخاب جانشین برای امام از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. این مسأله در زمان شهادت امام جعفر صادق(ع) ، نیز بروز یافت. عبد الله افطح، پسرِ بزرگ آن حضرت با ادعای امامت، شماری از شیعیان را به سوی خویش کشاند، هر چند این ادعا و همراهی، دوام زیادی نیاورد و بنا به علل و زمینه هایی همراهانش از گرد او پراکنده شدند و به امامت امام کاظم (ع) روی آوردند و عبدالله نیز پس از هفتاد روز از دنیا رفت. اما شکل گیری فطحیه و پیدایی جریانی متمایز از مسیر امامت شیعی، با همه کم عمقی و بی بنیگی، نیازمند تأمل و واکاوی است؛ به راستی چرا شیعیان به رهم وجود نشانه هایی برای جانشینی امام صادق(ع) به چنین خطایی درافتادند. این مقاله در پاسخ به این پرسش اساسی، ضمن برشمردن مهمترین دلایل توجه عده ای از شیعیان به امامتِ عبدالله و ادعاهای او مبنی بر امامتِ خویش، فرایند تحول فطحیه و فرقه هایی که پس از آن به وجود آمدند، پرداخته و در پایان نیزبه برجسته ترین پیروان این فرقه اشاره می کند، با این فرضیه که تشتت و تفرق در میان شیعه و گرایش به مدعیان، زاده تعلق بیش از حد آنان به خاندان رسالت و اعتماد به آنان از یک سو و نبود آگاهی گره گشا از سوی دیگر است.