امر به معروف و نهی از منکر یا نظارت همگانی
آرشیو
چکیده
متن
علاوه بر اینکه در قرآن مجید، یکى از وظائف اصلى پیامبراکرم(ص)، امر بمعروف و نهى از منکر معرفىشده:(یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر) (1) اصولا در بینش و تفکر اسلامى موضوع امر به معروف و نهى از منکربه قدرى از ارزش و اهمیتبرخوردار است که یکى از معیارهاى شناخت کفر و ایمان و صلاح و نفاق معرفى شدهاست.
در قرآن مجید مىفرماید:
(لعن الذین کفروا من بنى اسرائیل على لسان داود و عیسى بن مریم ذلک بما عصوا و کانوا تعملون) (2) .
«مورد لعن و نفرین الهى قرار گرفتند، آنان که از طائفه بنىاسرائیل کافر شدند و بر زبان داود(ع) و عیسى بن مریم(ع) نیزمورد لعن و نفرین واقع شدند. این بدان جهتبود که گناه کرده عصیان ورزیدند و متجاوز شدند، اینان (در اجراى نهىاز منکر) متناهى نمىشدند و پذیرا نبودند، بىتردید عمل زشتى را مرتکب مىشدند».
آنگا پس از آن که دوستى آنان را با کفار تقبیح نموده سرزنش مىکند مىفرماید: (ان سخط الله علیهم و فى العذاب همخالدون) (3) .
«خشم و غضب خدا بر آنان و در عذاب ابدى خواهند بود». و سپس در آیه بعد بیان مىکند: (....کثیرا منهم فاسقون) (4) . «بسیارى از آنان فاسق هستند».
و در جاى دیگر مىخوانیم: (المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یامرون بالمنکر و ینهون عن المعروف... انالمنافقین هم الفاسقون) (5) .
«مردان و زنان منافق برخى از بعضى دیگرند (سنخیت و همکارى دارند) اینان به منکرات و زشتیها امر مىکنند و اززیبائیها و نیکیها جلوگیرى مىنمایند. به درستى که منافقان، همان فاسقان هستند».
و چند آیه بعد، مىفرماید: (المومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) (6) .
«مردان و زنان مومن، بعضى از آنان دوستدار(یا ولى) یکدیگرند، امر به معروف مىکنند و نهى از منکر مىنمایند».
و در سوره آل عمران، صالحان را با مشخه اجراى امر به معروف و نهى از منکر معرفى مىفرماید:
(یومنون بالله والیوم الاخر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فى الخیرات و اولئک من الصالحین) ( ) .
«به خدا و قیامت ایمان دارند و امر به معروف مىکنند و نهى از منکر مىنمایند و در نیکیها و خیرات سرعت عملدارند و مسابقه مىگذارند».
بنابراین در برهنگ اسلام، کسى نمىتواند نسبتبه این قانون، کوچکترین کوتاهى داشته باشد یا آن را کوچک شمارد.
پیشنهاد و نظریه اجرائى
با توجه به نکات و مطالب گذشته علاوه بر این که باید همه مسلمانان با آگاهى علمى و عملى از این قانون، با حفظشرائط و مراتب لازم، در تمام موارد و در همهجا آن را مورد عمل و اجرا بگذارند و خویشتن را مسوول مصالح فرد فردمردم، جامعه و حکومتبدانند و ناظر بر اعمال آحاد و گروهها باشند، دولت و حکومت اسلامى نیز باید گروه ویژهاىمخصوص انجام این وظیفه به وجود آورد و تشکیلاتى را به این جهتسازماندهى کند.
دائره حسبه چشم بیدار جامعه
آنچنان که از روایات و تواریخ و سیر مشاهده مىشود، از صدر اسلام، همواره به عنوان نظارت بر همه مصالح و حسناجراى قوانین اسلام، معصومین علیهم السلام خود و یارانشان این نظارت را داشته و در طول تاریخ حکومتها، دائرهاى به عنوان(امور حسبه) تشکیل مىشده که به صورت تشکیلاتى و سازماندهى شده، امر به معروف و نهى از منکر مىکردند کهدر متن کتاب (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامى) اجمالا مورد بحث قرار گرفته است (8) .
بنابراین پیشنهاد، این موضوع، یک امر جدید و تازه و بیگانه هم نمىباشد و امروز با داشتن امکانات و شرائط بهتر، مابهتر مىتوانیم این هدف مقدس را تعقیب کرده و این امر حیاتى را احیا کنیم.
سازمان قضائى و امر به معروف و نهى از منکراگر به خوبى دقت و تامل شود، تشکیلات قضائى در فرهنگ اسلام، درواقع بخشى از دائره امر به معروف و نهى ازمنکر مىباشد و بسیارى از بزرگان از فقهاى نامدار شیعه و سنى، به این حقیقت تصریح کردهاند که بحث مستوفاى آناز طرفیت این مقال خارج است، و در جاى خود باید مورد بحث و تحلیل و تامل بیشتر قرار گیرد.
مرحوم «شیخ طوسى»;(شیخالطائفه) مىفرماید:
«تصدى قضا، از واجبات کفائى است که هرگاه گروهى این وظیفه را تقبل کرده، متصدى آن شدند، از دیگران ساقطخواهد شد، پس اگر مردم شهرى و بلدى بر ترک آن همدستشوند و جلوى آن را بگیرند، در واقع بر ضد حکومتاسلام خروج کردهاند و گنهکارند و بر امام و حکومت وقت لازم است که بر جنگ و قتال با آنان برخیزد».
آنگاه به حدیث نبوى استناد جسته مىافزاید:
«انه قال(ص) : ان الله لا یقدس امه لیس فیهم من یاخذ للضعیف حقه و لانه من الامر بالمعروف و النهى عن المنکر).
«به درستى که خداى متعال امت و ملتى راتقدیس نمىکند که در میانشان کسانى نباشند که حقوق ضعفا را باز ستانند وبراى این که تصدى قضاء بخشى از امر به معروف و نهى از منکر مىباشد» (9) .
همچنان که امروز در حکومت جمهورى اسلامى ایران و کشورهاى دیگر، سازمان قضائى، یک سازمان متشکل ومنسجم و قدرتمند است، دائره و سازمان امر به معروف و نهى از منکر یا دائره حسبه مىتواند به همین صورت،تشکیلاتىتر و قدرتمندتر وارد عمل گردد مانند برخى از ارگانها و سازمانها که به طور ناقص، در برخى از موارد عملمىکنند.
چگونه؟
آنچه که به نطر نگارنده روشن است و امکان عملى شدن دارد و بر خود وظیفه مىدانم که مطرح کرده پیشنهاد نمایم،به اینگونه است:
الف ) دولت اسلامى باید افرادى را به این منظور گزینش، انتخاب و جذب نماید که شرائط آنان از سوى زعماى دینىخواهد شد که از جمله شرائط، اینها است:
1 - معلومات در حد دکترا و فوق لیسانس رشتههاى الهیات، حقوق و... و در میان طلاب حوزههاى علمیه در حداوائل درس خارج.
2 - داراى تقوا وتعهد اسلامى.
3 - افرادى متعادل و منزه از افراط و تفریط.
4 - حسن ظاهر.
5 - فرم لباس مورد پسند از جهت اخلاقى و روانشناسى(هم زیبا و هم با شکوه و پسندیده).
6 - داراى اصالتخانوادگى و نسب.
7 - خوش بیان.
8 - علاوه بر داشتن این شرائط، درآغاز، دوره ویژهاى را مانند پلیس و نظامى، به صورت آموزش ببینند، هم در بعدپلیسى نظامى، چون کار، نوعى پلیسى است و هم در بعد آشنائى با روشها، شرائط و مراتب این قانون علاوه بر آن، دردوران آموزش باید در موضوعات اخلاق، علوم اجتماعى تربیتى، سیاسى، روانشناسى اسلامى و احکام، آموزشببینند.
9 - افراد زیردست، کمتر از دیپلم نباشند که باید خود دوره آموزش نیز دیده باشند.
ب ) این سازمان با وزارتخانهها بخصوص وزارت کشور و سازمان قضائى مرتبط و هماهنگ باشند.
ج ) افراد این گروه، در مورد برخى از تخلفات و جرائم، بالفور اقدام مىکنند. همچنان که در دائره حسبه در گذشتهچنین بوده است.
اخطارى لازم و ضرورى
یکى از نکاتى که توجه به آن بسیار ضرورت دارد و رسول اکرم(ص) و سایر معصومان علیهم السلام نیز هشدار دادهاند، موضوعاعمال نفوذ افراد یا گروههاى مغرض و منحرف و تغییر دادن مصادیق معروف و منکر مىباشد.
در طول تاریخ حتى هنگامى که مانند معتزله امر به معروف و نهى از منکر را از اصول دانستهاند، قدرتهاى غالب وغاصب توانستهاند از طریق دیگر، به این قانون لطمه وارد سازند و مانند (مرجئه) در مصداقها تشکیک کنند، تا آنجاکه در زمان بنىامیه و بنىعباس، دانشمندانى را استخدام کردند تا در مورد برخى از معروفها و منکرها اظهار نظرنموده، معروف را منکر و منکر را معروف معرفى کردند (10) .
شکى نیست هنگامى که این امر حیاتى به نحو احسن اجراء گردد، جلوى همه مفاسد و فاسدها گرفته خواهد شد. دراین صورت گروهى و افرادى به وساوس شیطانى مجهز مىگردند تا تدریجا برخى از مفاسد را توجیه کنند و باکوچکترین سوژه و بهانهاى قبح آن را از بین ببرند و به بهانه این که منکر نیست، آن را ترویج نمایند که هم در تاریخ و همدر زمان خود نمونههائى از آن را دیدهایم.
بنابراین در اینگونه موارد مسوولین امر، مسوولیت دارند تا به این امور نیز نظارت کنند تا کسى نتواند سوء استفادهنماید و از راه دیگر قوانین الهى را تغییر دهد.
حضرت امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل مىکند که فرمود:
«کیف بکم اذا فسدت نسائکم و فسق شبابکم و لم تامروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر؟ فقیل له و یکون ذلک یارسولالله؟ فقال: نعم و شر من ذلک کیف اذا امرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف؟ فقیل له یا رسولالله و یکون ذلک؟ قال: نعم و شر من ذلک کیف بکم اذا رایتم المعروف منکرا و المنکر معروفا؟» (11) .
«بر شما چه خواهد گذشت هنگامى که زنان و جوانانتان فاسد و فاسق شده باشند و شما امر به معروف و نهى از منکرننمائید؟ عرضه داشتند: یا رسولالله، آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آرى و بدتر از این بر شما چه خواهد گذشت زمانىکه امر به منکر و از معروف نهى نمائید؟ باز عرضه داشتند: آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آرى بدتر از این. بر شما چهخواهد گذشت آنگاه که معروف (زیبا) را منکر (زشت) ببینید و منکر(زشت) را معروف(زیبا) به حساب آورید».
ما در جامعه افراد و گروههائى را مىبینیم که هماکنون مصداق این پیشبینى رسول اکرم(ص) هستند و نه تنها ازمعروف و نیکى دفاع و جلوى منکرات و زشتى را نمىگیرند، بلکه دقیقا در نظر آنان حق، ناحق و باطل، حق شمردهمىشود و زیبائى را زشتى و زشتى را زیبائى مىبینند و بر اثر آن که بینش و دید انسانى آنان بسته شده است، با چشمخودخواهى، انانیت و حیوانى مىنگرند، طبعا نمىتوانند واقعیات را آنچنان که هست، ببینند.
اصولا دواعى مختلف و علل و عوامل گوناگون، محیط تربیتى، عادت، تلقین و تبلیغات سوء در دیدگاهها اثرمىگذارند و شرائط متفاوت چهبسا دید و بیشن متفاوت به وجود مىآورد.
روزى «عمار یاسر» با «مغیره بن شعبه» بحث مىکردند، حضرت امام على(ع) رو به عمار کرده فرمود: او را واگذار. «فانهلم یاخذ من الدین الا ما قار به من الدنیا. و على عمد لبس على نفسه لیجعل الشبهات عاذرا لسقطاته» (12) .
«پس او(مغیره) چیزى از دین را نیاموخته جز آنچه که وى را به دنیایش برساند و عمدا امر را بر خود مشتبه کرده استتا شبهات (امورى که باطل و منکرند و به حق و معروف شباهت دارند) عذر و بهانه براى خطاها و لغزشهایش باشد».
علاوه بر علل و عوامل و دواعى، انسانهاى چندچهره و بىتقوا و متزلزل نیز، همواره حقائق را وارونه جلوه مىدهند، تااعمال ناشایستخود را توجیه کنند، بنابراین در مورد حفظ قوانین الهى، از تغییر و تبدل و دگرگون ساختن معروف ومنکر، باید بسیار هشیار بود و علما و دانشمندان بزرگوار و مسوول، این هشدار و اخطار را جدى تلقى کنند.
امام على(ع) در این رابطه مىفرمایند:
«فمن لم یعرف بقلبه معروفا و لم ینکر منکرا قلب فجعل اعلاه اسفله و اسفله اعلاه» (13) .
پس کسى که در قلب خود معروفى را معروف نداند و منکرى را انکار ننماید، دلش وارونه و دگرگون مىشود. تا آنجا کهبالاى او به پائین آمده پائین او به بالا برمىگردد (وارونه تشخیص مىدهد و حقائق را وارونه مىبیند)».
با توجه به این نکات، ضرورت پاسدارى و نگهبانى از قوانین الهى و مواظبت کامل براى جلوگیرى از تغییر وتبدیلهاى بدعتگونه، بر همگان محسوس خواهد بود.
پىنوشتها:
1) مائده، 79 .
2) مائده، 75 .
3) مائده، 80.
4) مائده، 81.
5) توبه، 67.
6) توبه، آیات 71 و 112.
) آل عمران، 114.
8) به کتابهاى (الاحکام السلطانیه)، (معالمالقربه فى احکام الحسبه) از محمد بن محمد بن احمد قرنى(648 - 729 )و (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامى) از نگارنده مراجعه شود.
9) (مبسوط). در این باره به کتب فقهى مثل (دروس) از شهید اول و احیاء العلوم غزالى و کتب یادشده قبل مراجعهشود.
10) این موضوع از زمان خلافت عثمان آغاز و در حکومت معاویه و پس از آن به اوج رسید. به منابع تاریخى مراجعهشود.
11) وسائل الشیعه، ج6، ص 397.
12) نهج البلاغه، فیض الاسلام، کلمه 397.
13) کلمه 367 نهج البلاغه فیض الاسلام.
در قرآن مجید مىفرماید:
(لعن الذین کفروا من بنى اسرائیل على لسان داود و عیسى بن مریم ذلک بما عصوا و کانوا تعملون) (2) .
«مورد لعن و نفرین الهى قرار گرفتند، آنان که از طائفه بنىاسرائیل کافر شدند و بر زبان داود(ع) و عیسى بن مریم(ع) نیزمورد لعن و نفرین واقع شدند. این بدان جهتبود که گناه کرده عصیان ورزیدند و متجاوز شدند، اینان (در اجراى نهىاز منکر) متناهى نمىشدند و پذیرا نبودند، بىتردید عمل زشتى را مرتکب مىشدند».
آنگا پس از آن که دوستى آنان را با کفار تقبیح نموده سرزنش مىکند مىفرماید: (ان سخط الله علیهم و فى العذاب همخالدون) (3) .
«خشم و غضب خدا بر آنان و در عذاب ابدى خواهند بود». و سپس در آیه بعد بیان مىکند: (....کثیرا منهم فاسقون) (4) . «بسیارى از آنان فاسق هستند».
و در جاى دیگر مىخوانیم: (المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یامرون بالمنکر و ینهون عن المعروف... انالمنافقین هم الفاسقون) (5) .
«مردان و زنان منافق برخى از بعضى دیگرند (سنخیت و همکارى دارند) اینان به منکرات و زشتیها امر مىکنند و اززیبائیها و نیکیها جلوگیرى مىنمایند. به درستى که منافقان، همان فاسقان هستند».
و چند آیه بعد، مىفرماید: (المومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) (6) .
«مردان و زنان مومن، بعضى از آنان دوستدار(یا ولى) یکدیگرند، امر به معروف مىکنند و نهى از منکر مىنمایند».
و در سوره آل عمران، صالحان را با مشخه اجراى امر به معروف و نهى از منکر معرفى مىفرماید:
(یومنون بالله والیوم الاخر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فى الخیرات و اولئک من الصالحین) ( ) .
«به خدا و قیامت ایمان دارند و امر به معروف مىکنند و نهى از منکر مىنمایند و در نیکیها و خیرات سرعت عملدارند و مسابقه مىگذارند».
بنابراین در برهنگ اسلام، کسى نمىتواند نسبتبه این قانون، کوچکترین کوتاهى داشته باشد یا آن را کوچک شمارد.
پیشنهاد و نظریه اجرائى
با توجه به نکات و مطالب گذشته علاوه بر این که باید همه مسلمانان با آگاهى علمى و عملى از این قانون، با حفظشرائط و مراتب لازم، در تمام موارد و در همهجا آن را مورد عمل و اجرا بگذارند و خویشتن را مسوول مصالح فرد فردمردم، جامعه و حکومتبدانند و ناظر بر اعمال آحاد و گروهها باشند، دولت و حکومت اسلامى نیز باید گروه ویژهاىمخصوص انجام این وظیفه به وجود آورد و تشکیلاتى را به این جهتسازماندهى کند.
دائره حسبه چشم بیدار جامعه
آنچنان که از روایات و تواریخ و سیر مشاهده مىشود، از صدر اسلام، همواره به عنوان نظارت بر همه مصالح و حسناجراى قوانین اسلام، معصومین علیهم السلام خود و یارانشان این نظارت را داشته و در طول تاریخ حکومتها، دائرهاى به عنوان(امور حسبه) تشکیل مىشده که به صورت تشکیلاتى و سازماندهى شده، امر به معروف و نهى از منکر مىکردند کهدر متن کتاب (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامى) اجمالا مورد بحث قرار گرفته است (8) .
بنابراین پیشنهاد، این موضوع، یک امر جدید و تازه و بیگانه هم نمىباشد و امروز با داشتن امکانات و شرائط بهتر، مابهتر مىتوانیم این هدف مقدس را تعقیب کرده و این امر حیاتى را احیا کنیم.
سازمان قضائى و امر به معروف و نهى از منکراگر به خوبى دقت و تامل شود، تشکیلات قضائى در فرهنگ اسلام، درواقع بخشى از دائره امر به معروف و نهى ازمنکر مىباشد و بسیارى از بزرگان از فقهاى نامدار شیعه و سنى، به این حقیقت تصریح کردهاند که بحث مستوفاى آناز طرفیت این مقال خارج است، و در جاى خود باید مورد بحث و تحلیل و تامل بیشتر قرار گیرد.
مرحوم «شیخ طوسى»;(شیخالطائفه) مىفرماید:
«تصدى قضا، از واجبات کفائى است که هرگاه گروهى این وظیفه را تقبل کرده، متصدى آن شدند، از دیگران ساقطخواهد شد، پس اگر مردم شهرى و بلدى بر ترک آن همدستشوند و جلوى آن را بگیرند، در واقع بر ضد حکومتاسلام خروج کردهاند و گنهکارند و بر امام و حکومت وقت لازم است که بر جنگ و قتال با آنان برخیزد».
آنگاه به حدیث نبوى استناد جسته مىافزاید:
«انه قال(ص) : ان الله لا یقدس امه لیس فیهم من یاخذ للضعیف حقه و لانه من الامر بالمعروف و النهى عن المنکر).
«به درستى که خداى متعال امت و ملتى راتقدیس نمىکند که در میانشان کسانى نباشند که حقوق ضعفا را باز ستانند وبراى این که تصدى قضاء بخشى از امر به معروف و نهى از منکر مىباشد» (9) .
همچنان که امروز در حکومت جمهورى اسلامى ایران و کشورهاى دیگر، سازمان قضائى، یک سازمان متشکل ومنسجم و قدرتمند است، دائره و سازمان امر به معروف و نهى از منکر یا دائره حسبه مىتواند به همین صورت،تشکیلاتىتر و قدرتمندتر وارد عمل گردد مانند برخى از ارگانها و سازمانها که به طور ناقص، در برخى از موارد عملمىکنند.
چگونه؟
آنچه که به نطر نگارنده روشن است و امکان عملى شدن دارد و بر خود وظیفه مىدانم که مطرح کرده پیشنهاد نمایم،به اینگونه است:
الف ) دولت اسلامى باید افرادى را به این منظور گزینش، انتخاب و جذب نماید که شرائط آنان از سوى زعماى دینىخواهد شد که از جمله شرائط، اینها است:
1 - معلومات در حد دکترا و فوق لیسانس رشتههاى الهیات، حقوق و... و در میان طلاب حوزههاى علمیه در حداوائل درس خارج.
2 - داراى تقوا وتعهد اسلامى.
3 - افرادى متعادل و منزه از افراط و تفریط.
4 - حسن ظاهر.
5 - فرم لباس مورد پسند از جهت اخلاقى و روانشناسى(هم زیبا و هم با شکوه و پسندیده).
6 - داراى اصالتخانوادگى و نسب.
7 - خوش بیان.
8 - علاوه بر داشتن این شرائط، درآغاز، دوره ویژهاى را مانند پلیس و نظامى، به صورت آموزش ببینند، هم در بعدپلیسى نظامى، چون کار، نوعى پلیسى است و هم در بعد آشنائى با روشها، شرائط و مراتب این قانون علاوه بر آن، دردوران آموزش باید در موضوعات اخلاق، علوم اجتماعى تربیتى، سیاسى، روانشناسى اسلامى و احکام، آموزشببینند.
9 - افراد زیردست، کمتر از دیپلم نباشند که باید خود دوره آموزش نیز دیده باشند.
ب ) این سازمان با وزارتخانهها بخصوص وزارت کشور و سازمان قضائى مرتبط و هماهنگ باشند.
ج ) افراد این گروه، در مورد برخى از تخلفات و جرائم، بالفور اقدام مىکنند. همچنان که در دائره حسبه در گذشتهچنین بوده است.
اخطارى لازم و ضرورى
یکى از نکاتى که توجه به آن بسیار ضرورت دارد و رسول اکرم(ص) و سایر معصومان علیهم السلام نیز هشدار دادهاند، موضوعاعمال نفوذ افراد یا گروههاى مغرض و منحرف و تغییر دادن مصادیق معروف و منکر مىباشد.
در طول تاریخ حتى هنگامى که مانند معتزله امر به معروف و نهى از منکر را از اصول دانستهاند، قدرتهاى غالب وغاصب توانستهاند از طریق دیگر، به این قانون لطمه وارد سازند و مانند (مرجئه) در مصداقها تشکیک کنند، تا آنجاکه در زمان بنىامیه و بنىعباس، دانشمندانى را استخدام کردند تا در مورد برخى از معروفها و منکرها اظهار نظرنموده، معروف را منکر و منکر را معروف معرفى کردند (10) .
شکى نیست هنگامى که این امر حیاتى به نحو احسن اجراء گردد، جلوى همه مفاسد و فاسدها گرفته خواهد شد. دراین صورت گروهى و افرادى به وساوس شیطانى مجهز مىگردند تا تدریجا برخى از مفاسد را توجیه کنند و باکوچکترین سوژه و بهانهاى قبح آن را از بین ببرند و به بهانه این که منکر نیست، آن را ترویج نمایند که هم در تاریخ و همدر زمان خود نمونههائى از آن را دیدهایم.
بنابراین در اینگونه موارد مسوولین امر، مسوولیت دارند تا به این امور نیز نظارت کنند تا کسى نتواند سوء استفادهنماید و از راه دیگر قوانین الهى را تغییر دهد.
حضرت امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل مىکند که فرمود:
«کیف بکم اذا فسدت نسائکم و فسق شبابکم و لم تامروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر؟ فقیل له و یکون ذلک یارسولالله؟ فقال: نعم و شر من ذلک کیف اذا امرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف؟ فقیل له یا رسولالله و یکون ذلک؟ قال: نعم و شر من ذلک کیف بکم اذا رایتم المعروف منکرا و المنکر معروفا؟» (11) .
«بر شما چه خواهد گذشت هنگامى که زنان و جوانانتان فاسد و فاسق شده باشند و شما امر به معروف و نهى از منکرننمائید؟ عرضه داشتند: یا رسولالله، آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آرى و بدتر از این بر شما چه خواهد گذشت زمانىکه امر به منکر و از معروف نهى نمائید؟ باز عرضه داشتند: آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آرى بدتر از این. بر شما چهخواهد گذشت آنگاه که معروف (زیبا) را منکر (زشت) ببینید و منکر(زشت) را معروف(زیبا) به حساب آورید».
ما در جامعه افراد و گروههائى را مىبینیم که هماکنون مصداق این پیشبینى رسول اکرم(ص) هستند و نه تنها ازمعروف و نیکى دفاع و جلوى منکرات و زشتى را نمىگیرند، بلکه دقیقا در نظر آنان حق، ناحق و باطل، حق شمردهمىشود و زیبائى را زشتى و زشتى را زیبائى مىبینند و بر اثر آن که بینش و دید انسانى آنان بسته شده است، با چشمخودخواهى، انانیت و حیوانى مىنگرند، طبعا نمىتوانند واقعیات را آنچنان که هست، ببینند.
اصولا دواعى مختلف و علل و عوامل گوناگون، محیط تربیتى، عادت، تلقین و تبلیغات سوء در دیدگاهها اثرمىگذارند و شرائط متفاوت چهبسا دید و بیشن متفاوت به وجود مىآورد.
روزى «عمار یاسر» با «مغیره بن شعبه» بحث مىکردند، حضرت امام على(ع) رو به عمار کرده فرمود: او را واگذار. «فانهلم یاخذ من الدین الا ما قار به من الدنیا. و على عمد لبس على نفسه لیجعل الشبهات عاذرا لسقطاته» (12) .
«پس او(مغیره) چیزى از دین را نیاموخته جز آنچه که وى را به دنیایش برساند و عمدا امر را بر خود مشتبه کرده استتا شبهات (امورى که باطل و منکرند و به حق و معروف شباهت دارند) عذر و بهانه براى خطاها و لغزشهایش باشد».
علاوه بر علل و عوامل و دواعى، انسانهاى چندچهره و بىتقوا و متزلزل نیز، همواره حقائق را وارونه جلوه مىدهند، تااعمال ناشایستخود را توجیه کنند، بنابراین در مورد حفظ قوانین الهى، از تغییر و تبدل و دگرگون ساختن معروف ومنکر، باید بسیار هشیار بود و علما و دانشمندان بزرگوار و مسوول، این هشدار و اخطار را جدى تلقى کنند.
امام على(ع) در این رابطه مىفرمایند:
«فمن لم یعرف بقلبه معروفا و لم ینکر منکرا قلب فجعل اعلاه اسفله و اسفله اعلاه» (13) .
پس کسى که در قلب خود معروفى را معروف نداند و منکرى را انکار ننماید، دلش وارونه و دگرگون مىشود. تا آنجا کهبالاى او به پائین آمده پائین او به بالا برمىگردد (وارونه تشخیص مىدهد و حقائق را وارونه مىبیند)».
با توجه به این نکات، ضرورت پاسدارى و نگهبانى از قوانین الهى و مواظبت کامل براى جلوگیرى از تغییر وتبدیلهاى بدعتگونه، بر همگان محسوس خواهد بود.
پىنوشتها:
1) مائده، 79 .
2) مائده، 75 .
3) مائده، 80.
4) مائده، 81.
5) توبه، 67.
6) توبه، آیات 71 و 112.
) آل عمران، 114.
8) به کتابهاى (الاحکام السلطانیه)، (معالمالقربه فى احکام الحسبه) از محمد بن محمد بن احمد قرنى(648 - 729 )و (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامى) از نگارنده مراجعه شود.
9) (مبسوط). در این باره به کتب فقهى مثل (دروس) از شهید اول و احیاء العلوم غزالى و کتب یادشده قبل مراجعهشود.
10) این موضوع از زمان خلافت عثمان آغاز و در حکومت معاویه و پس از آن به اوج رسید. به منابع تاریخى مراجعهشود.
11) وسائل الشیعه، ج6، ص 397.
12) نهج البلاغه، فیض الاسلام، کلمه 397.
13) کلمه 367 نهج البلاغه فیض الاسلام.