سیری کوتاه در بازشناسی منابع تاریخی (و حدیثی) اسلام (1)
آرشیو
چکیده
متن
سیرى کوتاه در بازشناسى منابع تاریخى (و حدیثى) اسلام (1)
دکتر على اکبر حسنى
اهمیت تاریخ
تاریخ به معناى عام و گستردهاش به قدرى اهمیت دارد که هر ملت و قومى تاریخ خویش را از مفاخر خویش مىشمارد و آن را چراغى فراسوى راه آیندگان مىداند . ذخائر تاریخى اقوام و ملل همانند ذخائر و منابع روى زمینى و زیر زمینى آن ملت ارزنده و مهم است و میراث مهم و گرانقدر آن قوم و ملتبه حساب مىآید . و به عنوان گنجینه و ثروت ملى شمرده مىشود .
قرآن کریم به تاریخ اهمیتبه سزائى داده و آن را به عنوان آموزشگاه و بلکه دانشگاه و عامل مهم پند و عبرت آیندگان و صاحبان اندیشه و فکر و بصیرت مىداند (1) وانسانها را دعوت به نگرش عمیق و سیر درآثار گذشتگان مىکند و مىفرماید:
«... فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین» (2) .
و مىگوید: هدف از بیان مسائل تاریخى گذشتگان، آگاهى شما و تبیین حقائق و به جهت راهیابى به سوى هدایت و دیندارى و پذیرش حق مىباشد .
«یرید الله لیبین لکم و یهدیکم سنن الذین من قبلکم ...» (3) .
پس تاریخ به طور کلى و تاریخ اسلامى خصوصا براى راهیابى صحیح مسلمانان و جامعه اسلام اهمیتبیشترى مىیابد .
مادر علوم اسلامى
شناخت صحیح تاریخ صدر اسلام مىتواند خط یا خطوط آینده جهان اسلام را ترسیم کند و الگو و اسوه جهان اسلام و توده مسلمین در قرون واعصار باشد . و روشنگر خط مشى مبانى اعتقادى، فکرى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، نظامى، فقهى، اصولى، حدیثى، تفسیرى، کلامى و فلسفى و ... جامعه اسلامى باشد .
پس به حق مىتوان گفت تاریخ اسلام مادر علوم مختلف اسلامى است و سایر رشتهها برگرفته از آن است و از تاریخ اسلام و سیره پیامبر صلى الله علیه و آله سرچشمه مىگیرد . وبدون تاریخ اسلام هرگز این علوم و دانشها، به طور صحیح شناخته نخواهد شد و شناخت تاریخ صحیح اسلام امکانپذیر نیست مگر ما سیره پیامبر صلى الله علیه و آله یعنى شیوه زندگى سیاسى، عبادى، اخلاقى، اجتماعى، نظامى و ... پیامبر را بشناسیم .
سیره عملا همان سنت است و سنت پیامبر صلى الله علیه و آله و معصوم عبارت است از قول و فعل و تقریر پیامبر صلى الله علیه و آله و معصوم (4) .
وباز مىدانیم اصول و ریشه منابع اصلى احکام و واجبات، محرمات، مستحبات، مکروهات، مباحات، از کتاب و سنت (سیره عملى) قولى و ... پیامبر صلى الله علیه و آله و معصوم (عقل و اجماع) است که صحت همه آنها بکار پیامبر صلى الله علیه و آله و قول او بستگى دارد و حتى قرآن و کتاب آسمانى همان وحى بر پیامبر صلى الله علیه و آله است که بدون تصدیق قول پیامبر صلى الله علیه و آله و نقل آن مستند به او وحى برآن حضرت است که «ما ینطق عن الهوى، ان هو الا وحى یوحى» این همه مجموعهاى است که در طول بیست و سه سال رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله از آغاز بعثت تا هنگام رحلت آن حضرت نازل گشته و به تواتر و مطابق نقل سینه به سینه درگذشته و بعدا به صورت مکتوب به ما رسیده است .
بنابراین فاصله ما با زندگى و تاریخ پیامبر صلى الله علیه و آله از آغاز وحى 1430 و با مجموعه حیات بیش از 1470 سال گذشته است و تنها وسیله درست ارتباط ما با آن تاریخ صحیح پیامبر اسلام و دستیابى به این منبع با ارزش و حیاتى از این فاصله بسیار دور هنگامى میسر وامکانپذیر است که حوادث و رخدادها به طور صحیح چون حلقات زنجیر و با منابع درست و کتب صحیح تاریخ و سیره به مارسیده باشد . کتب به ترتیب و نظم و بهطور صحیح و با قلم درست و متعهد ترسیم یافته و با زبانى پاک و باتقوا و به دور از دروغ واغراض غرضآلود و هوا هوس، تبیین شده باشد .
حالا باید دید که دراین فاصله زمانى طولانى این منابع دست نخورده و ببدور از اغراض وجود داشته و حلقات مفقود نداشتیم یا داشتهایم، دستها و قدرتها با اغراض مختلف به صورت دلسوزى ناشیانه مانع از نگارش و تدوین این میراث ارزنده و پربار براى آیندگان دخالت نداشتهاند، یا برعکس، داشتند . بلکه شواهد تاریخ و حدیث گویاست که هم ابوبکر و هم عمر مانع نقل و تدوین حدیث و تاریخ شدهاند و این ممنوعیتحدود یک قرن طول کشیده است و تا زمان عمربن عبدالعزیز (101 - 99ه) از طرف وى دستور لغو ممنوعیت صادر شده و امر شد که حدیث را بنویسند (5) .
انگیزهگرایش به تاریخ نگارى در مسلمین
به همین جهت قرآن در لابلاى دهها سوره و صدها آیه سرگذشت اقوام و ملل و مبارزات حق و باطل و فراز و نشیب امتها و ملتهاى پیشین را یادآور شده است و آن را همانند آینه و تابلو فراراه مسلمین قرار داده تا مورد توجه پیروان قرآن قرار گیرد بنابراین مىتوان گفت همینها سبب گرایش تودهها به تاریخ شده است .
1 - قرآن عمیقترین تاثیر را در توجه مسلمانان به تاریخ گذشتگان و فراگیرى آن داشته است .
2 - قرآن علاوه بر تشویق و نقل تاریخ براى عبرت، آن را به جهت راهیابى به سوى هدایت و دیندارى مؤثر مىداند و مسلمانان باید به تاریخ از دیدى دیگر نگاه کنند .
3 - نیاز جامعه اسلامى پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله به آگاهى و ضبط و نگهدارى سخنان، کردار، و سیره پیامبر صلى الله علیه و آله به احکام شرعى و مسائل دیگر، ضرورت تاریخ اسلام را بیشتر جلوهگر ساخت .
4 - تشویق امامان معصوم علیهم السلام به این موضوع مخصوصا على علیه السلام به اصل تاریخ و ... (6) جاذبه و گرایش به تاریخ و تاریخنگارى را بیشتر ساخت .
5 - انگیزههاى دیگر نیز عبارت بودند از توجه حاکمان به تاریخ و ...
6 - تاثیر تاریخ اقوام و ملل مفتوح در مسلمانان ...
خاطرنشان مىشود که منظور قرآن و همچنان بیان امامان علیهم السلام تنها آگاهى و خواندن تاریخ گذشته نبود، بلکه یافتن علل و عوامل سعادت و شقاوت، شکست و پیروزى، هدایت و ضلالت اقوام پیشین است . به همین جهت مىتوان گفت نخستین شیوه تحلیل و حتى فلسفه تاریخ را در قرآن و بیان على علیه السلام و نهج البلاغه مىتوان یافت (7) .
ولى مورخان نخستین اسلام بیشتر به نقل و مخصوصا در تواتر اسناد و سلسله راویان حدیث اهمیت مىدادند و حوادث را بدون هیچ تحلیل و تفسیرى نقل مىکردند .
گرچه مىگویند نخستین کسى که به تحلیل پرداخت «ابن خلدون» بود ولى «مقریزى» نیز در کتاب «النزاع والتخاصم فیما بین بنیامیة و بنیهاشم» این شیوه را دنبال کرده است (8) .
«طبرى» در مقدمه تاریخ طبرى مىگوید: (9) . آگاهى از حوادث اقوام گذشته و اخبار آنان براى کسانى که در زمانشان نبودند حاصل نمىشود مگر به وسیله اخبار مخبران و نقل آنان و نباید استنباط و استنتاج عقلى و ذهنى را در آن دخالت داد .
معتزله نخستین کسانى بودند که تاریخ نقلى و سنتى را که طبرى و ... نماینده آن بودند، کنار گذارده و درک عقلانى و پىجوئى علل و عوامل اشیاء و حوادث درآن دخالت داشتند و از پذیرش اخبارى که تنها حجتشان تواتر زنجیرهاى راویان بود، خوددارى کردند . و یقین را مبتنى بر دلائل عقلى دانسته نه صرف روایت محض .
بسیارى از مورخانى که تحت تاثیر این مکتب در روش تاریخنگارى خود تجدید نظر کردند . از جمله مسعودى است .
بنابراین مورخان اسلامى را کلا به چند گروه مىتوان تقسیم کرد:
1 - مورخان اخبارى و وقایعنگار که تنها به نقل پرداخته و بر اساس جرح و تعدیل اسناد بدون توجه و بررسى و تحلیل متن آن .
2 - مورخانى که علاوه بر نقل و بررسى اسناد، سعى داشتند در تجسس اسناد و وقایع و آنهم با مسافرت به مناطق ... به تالیف مىپرداختند .
3 - مورخانى که با گرایشات حزبى و سیاسى مامور به تالیف شدند . وبراى خوشایند حزب یا گروهى خاص دستبه تالیف مىزدند .
4 - در قرن (9 - 8) «ابن خلدون» در مقدمه و نیز در کتاب «العبر» به شیوه تحلیل پرداخت . روش سنتى را کنار گذارده است (10) .
دستهبندى مورخان
مورخان اسلامى را مىتوان چنین دستهبندى کرد:
1 - سیرهنگارى شرح زندگى پیامبر، تصویر تاریخى از رخدادهاى صدر اسلام، سیره شامل 2 بخش بود:
الف - شرح حال اجداد پیامبر و بعثت تا آغاز هجرت .
ب - مغازى شرح وقایع نظامى و در واقع مباحث پس از هجرت .
2 - تاریخ نویسى عمومى و تقویمى از قرن سوم آغاز شد که از حوادث زمان آدم علیه السلام تا زمان زندگى مؤلف را دربر مىگرفت که مورخان بیشتر این شیوه را دنبال مىکردند .
3 - تاریخ نگارى خبرى و پیوسته حوادث و وقایع را به صورت حدیث و خبر نقل مىکردند که مهمترین امتیازش نقل سند براى جزء جزء اخبار است (11) .
4 - تراجم و طبقات براى تکمیل شیوه خبرى براى کمک به مورخان و علم حدیث نیاز به حالات راویان و ناقلان اخبار بود لذا آنان را به طبقات مختلف تقسیم کردند .
دشوارى تاریخنگارى صحیح
به طور کلى براى نگارش تاریخ صحیح اسلام و شناخت منابع و واقعیتهاى صدر اسلام آنگونه که رخ داده است، یک مشکل اساسى وجود دارد که تشخیص صحت و سقم مطالب نقل شده در کتب موجود است . آنهم به دلیل عناصر اصلى وانکارناپذیرى است که جعل و تحریف و کم و یا زیاد کردن مطالب نقش اجتنابناپذیر داشته است که عبارتست از:
1 - کودتاى خلافت توسط قریش (مهاجرین) که منشا تغییرات و تاویلات خاصى شد .
2 - منبع تدوین حدیث و نقل آن پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله توسط ابوبکر و عمر و ... .
3 - پیدایش حزب طلقا و بنىامیة در تاریخ اسلام و سیاستخصومت آنان با اهل بیت و على علیه السلام و در کل با بنىهاشم و اسلام .
4 - پیدایش زبیریان و حکومتشان در حجاز و جعل روایات به نفع خاندان خود و عایشه و ... و روایات خصومتآمیز علیه على علیه السلام و حتى سب آن حضرت توسط عروة بن زبیر که راوى بسیارى از احادیث مشهور است .
5 - حکومتبنىعباس که تداوم همان سیاستخلفاء نخست در عمل و سیاستبنىامیه در ارعاب و سرکوب و تبعید و خاندان على علیه السلام بود .
6 - سوزاندن و نابود ساختن کتابخانههاى بزرگ شیعه همانند کتابخانه عظیم «صاحب بن عباد» ; وزیر دانشمند و شیعى آل بویه و دیالمه، سوزاندن کتابخانه «شیخ طوسى» در محله کرخ بغداد و سپس کتابخانهاش در نجف و سوزاندن و نابودى کتب شیعه و کتابخانه عظیم خلفاى فاطمى در مصر توسط «صلاحالدین ایوبى» و همه وهمه درکم و زیاد کردن حقائق تاریخى و صحت و سقم منابع تاریخى بىتاثیر نبوده است .
7 - مىدانیم که اکثر این منابع در عصر خلفاى عباسى نوشته شده است که بیشتر آن برگرفته از مطالب عصر اموى و بافته و جعلیات آن زمان استبا چاشنىهاى افسانهاى اسرائیلیات علماى دربارى یهودى الاصل یا نصرانى تبار ... که در نزد خلفاء، مقربالخاقان و مشاور فرهنگى بودند .
با همه این احوال و عوامل متعدد جعل و تحریف، باز ما ناگزیر به مراجعه تاریخ هستیم و منابعى جز همین کتابهاى نوشته شده در قرن سوم و چهارم نداریم .
به یارى خدا دراین سلسله بحثها بر آنیم که در هر شماره کتابى از منابع تاریخى و حدیثى و نویسنده آن معرفى شود .
ادامه دارد
پىنوشت:
1) فاعتبروا یا اولى الابصار . (سوره حشر، آیه 2 و سوره یوسف آیه 111 لقد کا ن فى قصصهم عبرة لاولى الالباب (اعراف، آیه 176) فاقصص القصص لعلهم یتفکرون .
2) سوره آل عمران، آیه 137 .
3) سوره نساء، آیه 26 .
4) سنت در لغتبه معناى روش، طریقه ، شیوه . و در اصطلاح علم درایه و حدیثبه گفتار، کردار، تقریر یا امضاء معصوم و پیامبر گفته مىشود .
5) اضواء على السنة المحمدیة، دکتر محمود ابوریه، ص 55 و 53 و پاورقى ص 49 . السنة قبل التدوین، محمد عجاج خطیب، ص 329 و جامع بیان العلم، ج1، ص 88 و 77 و فجرالاسلام، ص 221 .
6) نامه 32 نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 914 و نهج البلاغه ترجمه دکتر شهیدى، ص 1370 تهران، نشر - بحارالانوار، ص 201
7) مدرک قبل .
8) مقدمه ابن خلدون، تاریخ العبر ...
9) طبرى، محمد بن جریر ، الامم والملوک، ج1، ترجمه پاینده، تهران، 1362، مقدمه، ج6 .
10) فلسفه تاریخ، ابن خلدون، ص 190 .
11) تاریخ سیاسى اسلام، ج1، ص 30 - 24 .
دکتر على اکبر حسنى
اهمیت تاریخ
تاریخ به معناى عام و گستردهاش به قدرى اهمیت دارد که هر ملت و قومى تاریخ خویش را از مفاخر خویش مىشمارد و آن را چراغى فراسوى راه آیندگان مىداند . ذخائر تاریخى اقوام و ملل همانند ذخائر و منابع روى زمینى و زیر زمینى آن ملت ارزنده و مهم است و میراث مهم و گرانقدر آن قوم و ملتبه حساب مىآید . و به عنوان گنجینه و ثروت ملى شمرده مىشود .
قرآن کریم به تاریخ اهمیتبه سزائى داده و آن را به عنوان آموزشگاه و بلکه دانشگاه و عامل مهم پند و عبرت آیندگان و صاحبان اندیشه و فکر و بصیرت مىداند (1) وانسانها را دعوت به نگرش عمیق و سیر درآثار گذشتگان مىکند و مىفرماید:
«... فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین» (2) .
و مىگوید: هدف از بیان مسائل تاریخى گذشتگان، آگاهى شما و تبیین حقائق و به جهت راهیابى به سوى هدایت و دیندارى و پذیرش حق مىباشد .
«یرید الله لیبین لکم و یهدیکم سنن الذین من قبلکم ...» (3) .
پس تاریخ به طور کلى و تاریخ اسلامى خصوصا براى راهیابى صحیح مسلمانان و جامعه اسلام اهمیتبیشترى مىیابد .
مادر علوم اسلامى
شناخت صحیح تاریخ صدر اسلام مىتواند خط یا خطوط آینده جهان اسلام را ترسیم کند و الگو و اسوه جهان اسلام و توده مسلمین در قرون واعصار باشد . و روشنگر خط مشى مبانى اعتقادى، فکرى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، نظامى، فقهى، اصولى، حدیثى، تفسیرى، کلامى و فلسفى و ... جامعه اسلامى باشد .
پس به حق مىتوان گفت تاریخ اسلام مادر علوم مختلف اسلامى است و سایر رشتهها برگرفته از آن است و از تاریخ اسلام و سیره پیامبر صلى الله علیه و آله سرچشمه مىگیرد . وبدون تاریخ اسلام هرگز این علوم و دانشها، به طور صحیح شناخته نخواهد شد و شناخت تاریخ صحیح اسلام امکانپذیر نیست مگر ما سیره پیامبر صلى الله علیه و آله یعنى شیوه زندگى سیاسى، عبادى، اخلاقى، اجتماعى، نظامى و ... پیامبر را بشناسیم .
سیره عملا همان سنت است و سنت پیامبر صلى الله علیه و آله و معصوم عبارت است از قول و فعل و تقریر پیامبر صلى الله علیه و آله و معصوم (4) .
وباز مىدانیم اصول و ریشه منابع اصلى احکام و واجبات، محرمات، مستحبات، مکروهات، مباحات، از کتاب و سنت (سیره عملى) قولى و ... پیامبر صلى الله علیه و آله و معصوم (عقل و اجماع) است که صحت همه آنها بکار پیامبر صلى الله علیه و آله و قول او بستگى دارد و حتى قرآن و کتاب آسمانى همان وحى بر پیامبر صلى الله علیه و آله است که بدون تصدیق قول پیامبر صلى الله علیه و آله و نقل آن مستند به او وحى برآن حضرت است که «ما ینطق عن الهوى، ان هو الا وحى یوحى» این همه مجموعهاى است که در طول بیست و سه سال رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله از آغاز بعثت تا هنگام رحلت آن حضرت نازل گشته و به تواتر و مطابق نقل سینه به سینه درگذشته و بعدا به صورت مکتوب به ما رسیده است .
بنابراین فاصله ما با زندگى و تاریخ پیامبر صلى الله علیه و آله از آغاز وحى 1430 و با مجموعه حیات بیش از 1470 سال گذشته است و تنها وسیله درست ارتباط ما با آن تاریخ صحیح پیامبر اسلام و دستیابى به این منبع با ارزش و حیاتى از این فاصله بسیار دور هنگامى میسر وامکانپذیر است که حوادث و رخدادها به طور صحیح چون حلقات زنجیر و با منابع درست و کتب صحیح تاریخ و سیره به مارسیده باشد . کتب به ترتیب و نظم و بهطور صحیح و با قلم درست و متعهد ترسیم یافته و با زبانى پاک و باتقوا و به دور از دروغ واغراض غرضآلود و هوا هوس، تبیین شده باشد .
حالا باید دید که دراین فاصله زمانى طولانى این منابع دست نخورده و ببدور از اغراض وجود داشته و حلقات مفقود نداشتیم یا داشتهایم، دستها و قدرتها با اغراض مختلف به صورت دلسوزى ناشیانه مانع از نگارش و تدوین این میراث ارزنده و پربار براى آیندگان دخالت نداشتهاند، یا برعکس، داشتند . بلکه شواهد تاریخ و حدیث گویاست که هم ابوبکر و هم عمر مانع نقل و تدوین حدیث و تاریخ شدهاند و این ممنوعیتحدود یک قرن طول کشیده است و تا زمان عمربن عبدالعزیز (101 - 99ه) از طرف وى دستور لغو ممنوعیت صادر شده و امر شد که حدیث را بنویسند (5) .
انگیزهگرایش به تاریخ نگارى در مسلمین
به همین جهت قرآن در لابلاى دهها سوره و صدها آیه سرگذشت اقوام و ملل و مبارزات حق و باطل و فراز و نشیب امتها و ملتهاى پیشین را یادآور شده است و آن را همانند آینه و تابلو فراراه مسلمین قرار داده تا مورد توجه پیروان قرآن قرار گیرد بنابراین مىتوان گفت همینها سبب گرایش تودهها به تاریخ شده است .
1 - قرآن عمیقترین تاثیر را در توجه مسلمانان به تاریخ گذشتگان و فراگیرى آن داشته است .
2 - قرآن علاوه بر تشویق و نقل تاریخ براى عبرت، آن را به جهت راهیابى به سوى هدایت و دیندارى مؤثر مىداند و مسلمانان باید به تاریخ از دیدى دیگر نگاه کنند .
3 - نیاز جامعه اسلامى پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله به آگاهى و ضبط و نگهدارى سخنان، کردار، و سیره پیامبر صلى الله علیه و آله به احکام شرعى و مسائل دیگر، ضرورت تاریخ اسلام را بیشتر جلوهگر ساخت .
4 - تشویق امامان معصوم علیهم السلام به این موضوع مخصوصا على علیه السلام به اصل تاریخ و ... (6) جاذبه و گرایش به تاریخ و تاریخنگارى را بیشتر ساخت .
5 - انگیزههاى دیگر نیز عبارت بودند از توجه حاکمان به تاریخ و ...
6 - تاثیر تاریخ اقوام و ملل مفتوح در مسلمانان ...
خاطرنشان مىشود که منظور قرآن و همچنان بیان امامان علیهم السلام تنها آگاهى و خواندن تاریخ گذشته نبود، بلکه یافتن علل و عوامل سعادت و شقاوت، شکست و پیروزى، هدایت و ضلالت اقوام پیشین است . به همین جهت مىتوان گفت نخستین شیوه تحلیل و حتى فلسفه تاریخ را در قرآن و بیان على علیه السلام و نهج البلاغه مىتوان یافت (7) .
ولى مورخان نخستین اسلام بیشتر به نقل و مخصوصا در تواتر اسناد و سلسله راویان حدیث اهمیت مىدادند و حوادث را بدون هیچ تحلیل و تفسیرى نقل مىکردند .
گرچه مىگویند نخستین کسى که به تحلیل پرداخت «ابن خلدون» بود ولى «مقریزى» نیز در کتاب «النزاع والتخاصم فیما بین بنیامیة و بنیهاشم» این شیوه را دنبال کرده است (8) .
«طبرى» در مقدمه تاریخ طبرى مىگوید: (9) . آگاهى از حوادث اقوام گذشته و اخبار آنان براى کسانى که در زمانشان نبودند حاصل نمىشود مگر به وسیله اخبار مخبران و نقل آنان و نباید استنباط و استنتاج عقلى و ذهنى را در آن دخالت داد .
معتزله نخستین کسانى بودند که تاریخ نقلى و سنتى را که طبرى و ... نماینده آن بودند، کنار گذارده و درک عقلانى و پىجوئى علل و عوامل اشیاء و حوادث درآن دخالت داشتند و از پذیرش اخبارى که تنها حجتشان تواتر زنجیرهاى راویان بود، خوددارى کردند . و یقین را مبتنى بر دلائل عقلى دانسته نه صرف روایت محض .
بسیارى از مورخانى که تحت تاثیر این مکتب در روش تاریخنگارى خود تجدید نظر کردند . از جمله مسعودى است .
بنابراین مورخان اسلامى را کلا به چند گروه مىتوان تقسیم کرد:
1 - مورخان اخبارى و وقایعنگار که تنها به نقل پرداخته و بر اساس جرح و تعدیل اسناد بدون توجه و بررسى و تحلیل متن آن .
2 - مورخانى که علاوه بر نقل و بررسى اسناد، سعى داشتند در تجسس اسناد و وقایع و آنهم با مسافرت به مناطق ... به تالیف مىپرداختند .
3 - مورخانى که با گرایشات حزبى و سیاسى مامور به تالیف شدند . وبراى خوشایند حزب یا گروهى خاص دستبه تالیف مىزدند .
4 - در قرن (9 - 8) «ابن خلدون» در مقدمه و نیز در کتاب «العبر» به شیوه تحلیل پرداخت . روش سنتى را کنار گذارده است (10) .
دستهبندى مورخان
مورخان اسلامى را مىتوان چنین دستهبندى کرد:
1 - سیرهنگارى شرح زندگى پیامبر، تصویر تاریخى از رخدادهاى صدر اسلام، سیره شامل 2 بخش بود:
الف - شرح حال اجداد پیامبر و بعثت تا آغاز هجرت .
ب - مغازى شرح وقایع نظامى و در واقع مباحث پس از هجرت .
2 - تاریخ نویسى عمومى و تقویمى از قرن سوم آغاز شد که از حوادث زمان آدم علیه السلام تا زمان زندگى مؤلف را دربر مىگرفت که مورخان بیشتر این شیوه را دنبال مىکردند .
3 - تاریخ نگارى خبرى و پیوسته حوادث و وقایع را به صورت حدیث و خبر نقل مىکردند که مهمترین امتیازش نقل سند براى جزء جزء اخبار است (11) .
4 - تراجم و طبقات براى تکمیل شیوه خبرى براى کمک به مورخان و علم حدیث نیاز به حالات راویان و ناقلان اخبار بود لذا آنان را به طبقات مختلف تقسیم کردند .
دشوارى تاریخنگارى صحیح
به طور کلى براى نگارش تاریخ صحیح اسلام و شناخت منابع و واقعیتهاى صدر اسلام آنگونه که رخ داده است، یک مشکل اساسى وجود دارد که تشخیص صحت و سقم مطالب نقل شده در کتب موجود است . آنهم به دلیل عناصر اصلى وانکارناپذیرى است که جعل و تحریف و کم و یا زیاد کردن مطالب نقش اجتنابناپذیر داشته است که عبارتست از:
1 - کودتاى خلافت توسط قریش (مهاجرین) که منشا تغییرات و تاویلات خاصى شد .
2 - منبع تدوین حدیث و نقل آن پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله توسط ابوبکر و عمر و ... .
3 - پیدایش حزب طلقا و بنىامیة در تاریخ اسلام و سیاستخصومت آنان با اهل بیت و على علیه السلام و در کل با بنىهاشم و اسلام .
4 - پیدایش زبیریان و حکومتشان در حجاز و جعل روایات به نفع خاندان خود و عایشه و ... و روایات خصومتآمیز علیه على علیه السلام و حتى سب آن حضرت توسط عروة بن زبیر که راوى بسیارى از احادیث مشهور است .
5 - حکومتبنىعباس که تداوم همان سیاستخلفاء نخست در عمل و سیاستبنىامیه در ارعاب و سرکوب و تبعید و خاندان على علیه السلام بود .
6 - سوزاندن و نابود ساختن کتابخانههاى بزرگ شیعه همانند کتابخانه عظیم «صاحب بن عباد» ; وزیر دانشمند و شیعى آل بویه و دیالمه، سوزاندن کتابخانه «شیخ طوسى» در محله کرخ بغداد و سپس کتابخانهاش در نجف و سوزاندن و نابودى کتب شیعه و کتابخانه عظیم خلفاى فاطمى در مصر توسط «صلاحالدین ایوبى» و همه وهمه درکم و زیاد کردن حقائق تاریخى و صحت و سقم منابع تاریخى بىتاثیر نبوده است .
7 - مىدانیم که اکثر این منابع در عصر خلفاى عباسى نوشته شده است که بیشتر آن برگرفته از مطالب عصر اموى و بافته و جعلیات آن زمان استبا چاشنىهاى افسانهاى اسرائیلیات علماى دربارى یهودى الاصل یا نصرانى تبار ... که در نزد خلفاء، مقربالخاقان و مشاور فرهنگى بودند .
با همه این احوال و عوامل متعدد جعل و تحریف، باز ما ناگزیر به مراجعه تاریخ هستیم و منابعى جز همین کتابهاى نوشته شده در قرن سوم و چهارم نداریم .
به یارى خدا دراین سلسله بحثها بر آنیم که در هر شماره کتابى از منابع تاریخى و حدیثى و نویسنده آن معرفى شود .
ادامه دارد
پىنوشت:
1) فاعتبروا یا اولى الابصار . (سوره حشر، آیه 2 و سوره یوسف آیه 111 لقد کا ن فى قصصهم عبرة لاولى الالباب (اعراف، آیه 176) فاقصص القصص لعلهم یتفکرون .
2) سوره آل عمران، آیه 137 .
3) سوره نساء، آیه 26 .
4) سنت در لغتبه معناى روش، طریقه ، شیوه . و در اصطلاح علم درایه و حدیثبه گفتار، کردار، تقریر یا امضاء معصوم و پیامبر گفته مىشود .
5) اضواء على السنة المحمدیة، دکتر محمود ابوریه، ص 55 و 53 و پاورقى ص 49 . السنة قبل التدوین، محمد عجاج خطیب، ص 329 و جامع بیان العلم، ج1، ص 88 و 77 و فجرالاسلام، ص 221 .
6) نامه 32 نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 914 و نهج البلاغه ترجمه دکتر شهیدى، ص 1370 تهران، نشر - بحارالانوار، ص 201
7) مدرک قبل .
8) مقدمه ابن خلدون، تاریخ العبر ...
9) طبرى، محمد بن جریر ، الامم والملوک، ج1، ترجمه پاینده، تهران، 1362، مقدمه، ج6 .
10) فلسفه تاریخ، ابن خلدون، ص 190 .
11) تاریخ سیاسى اسلام، ج1، ص 30 - 24 .