آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۴

چکیده

جامعه ایران در قرن هشتم هجری که مصادف با زوال حکومت ایلخانی بود، یکی از دوران های بی ثبات تاریخی خود را پشت سر می گذاشت. در این دوران، همواره حس ناامنی وجود داشت، همه چیز کوتاه مدت بود، جنگ های مداوم رخ می داد، حکومت ها عوض می شد، و در یک کلام میزان ناپایداری ها به اوج خود رسیده بود. در این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی، مولفه های ناپایداری اجتماعی، در قرن هشتم، از دیدگاه شاعران و چگونگی انعکاس آن در دیوان آنها، مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برخی از مولفه ها نظیر ناامنی و خشونت گسترده، برتری یافتن افراد دون پایه، پریشانی احوال مردم، شکایت از اوضاع زمانه و میگساری بیشتر از همه در دیوان شعرای این دوران بازتاب یافته است. مطابق دیوان شعرا، در قرن هشتم مردم به لحاظ روحی و روانی در اضطراب و نگرانی به سر می بردند. به گفته آنها، مردم در این زمانه شاد نبوده و غم همدم شان است. به زعم آنها، در این شرایط، مردم انزوا پیشه کرده و به امید گشایشی در آینده هستند. همچنین، بسامد واژگان منفی و خشونت بار در دیوان آنها بالاست.

تبلیغات