آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

در زمینه ی آموزش معماری، توانایی طراحی فرآیندی تحلیلی به حساب می آید که به شدت متأثر از عوامل فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی هر سرزمین است. یکی از مهمترین اهداف آموزش معماری، ایجاد توانایی پژوهش و دیسیپلین یادگیری در فرآیند طراحی است زیرا باید معمارانی را پرورش دهد که بتوانند بر پایه ی شناخت ویژگی های فرهنگی سرزمین خود، به امر معماری در ایران بپردازند. روند آموزش معماری باید هدف دار انجام گردد زیرا دو محور اصلی که نقش اساسی در شکل گیری هدف معماری را ایجاد می کنند، یعنی «انسان» و «محیط»، نیاز به درک صحیح و شناخت کافی دارند و این شناخت تنها از طریق تحقیقات روشمند در حین فرآیند طراحی میسر می گردد. از این رو در این پژوهش سعی شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که آیا می توان برای کارگاه های طرح معماری، ساختار پژوهش محوری را تعریف کرد تا دانشجوی مبتدی در این فرآیند و تکرار آن در دروس «حوزه ی طراحی»، بتواند به یک دیسیپلین یادگیری در زمینه ی طراحی پژوهی دست یابد؟ از این رو، ساختار اصلی این پژوهش در قالب پژوهش کیفی از نوع کاربردی می باشد که از طریق گردآوری، تبیین و تحلیل اطلاعات با استفاده از ادبیات موجود در این زمینه مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای صورت پذیرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش و تجارب شخصی نگارنده، «برنامه دهی پیش از طراحی» می تواند به عنوان ساختاری پژوهش محور به کمک آموزش بیاید زیرا برنامه دهی پیش از طراحی شکلی از طراحی پژوهی، فرآیند منظم جمع آوری «اطلاعات خام»، تحلیل و سازماندهی «اطلاعات کاربردی» است که طی آن، کلیه ی تأثیرات بر محیط مورد نظر بررسی می شود. این فرآیند، فرآیندی است منظم و با قاعده که با فرآیندهای علمی تفاوت دارد، زیرا با مردمی واقعی در مجموعه های واقعی و با مسائل پیچیده و خاص آنها سر و کار دارد بدین معنی که «جمع آوری اطلاعات»، واقعیات را در دسترس قرار می دهد و «تحلیل اطلاعات» به واقعیات معنا و مفهوم خاصی می بخشد که به عمل و برنامه یا تصمیمات طراحی منجر می گردد. در این فرآیند تحلیل، ارتباط بین «واقعیت ها» با مسئله ای مشخص را بیان می کند، به این طریق مشخص می شود که چگونه فرصت ها یا مسائل قرار است از طریق طرح، حل شوند.

تبلیغات