بررسی پژوهش های انجام شده در زمینه ی اقتباس، نشان گر آن است که هرچند پژوهشگران به ساده نویسی و به کارگیری عنصرهای داستانی در بازنویسی ها توجه کرده اند و بازنویسان نیز کم و بیش از این ملاک ها در کار خود بهره جسته اند، اما در مجموع، اقتباس متن های کهن برای کودکان جز در موردهایی پیشرفت چشمگیری نداشته است. درواقع خالی بودن این اثرها از ویژگی های لذت آفرین ادبیات کودک به کم رونقی بازار محبوبیت آن ها انجامیده است. به نظر می رسد آن چه تاکنون اهمیت داشته آشناساختن کودکان با متن های کهن بوده و نه آفرینش متنی جذاب برای ایشان؛ این در حالی است که نودلمن با کنکاش در ویژگی هایی که داستانهای کودکان را لذت بخش کرده و مخاطبان را به درون متن می کشد، راه تازه ای پیش روی نویسندگان نهاده است. نودلمن با برشمردن شاخص های لذت به این نتیجه می رسد که اگر متن ادبی کودک خالی از این شاخص ها باشد، لذتی برای مخاطب کودک ندارد. این پژوهش با بهره گیری از چنین روی کردی به بررسی پنج اثر اقتباسی با تنوع در ساختار پرداخته و آشکارساخته که اقتباس چگونه و با چه شگردهایی می تواند در گستره ی ادبیات کودک قرار گیرد و برای مخاطبان خود لذت بخش باشد. عدم قطعیت حاصل از دوسویگی متن کهن و متن نو و نیز آگاهی دوگانه ای که این متن ها به مخاطب خود می دهند مهم ترین دلیل های لذت بخشی در این متن ها هستند که با شگردهایی هم چون تضاد و تقابل، سپیدنویسی و تلمیح نمایان می شوند.