مقاله حاضر کوششی در جهت دریافت مفهوم مسّ شیطان در قرآن کریم است. برای تبیین مفهوم تماس در قرآن کریم، واژگان گوناگونی مانند «همزات، ازیز، نقیض، وسوسة، استحواذ» و... به کار رفته است. اگرچه این واژگان همه برای این مفهومِ ارتباط شیطان با انسان به کار رفته است، هر کدام دارای ویژگی های خاص خود می باشد. در قرآن کریم، مسّ شیطان در ارتباط با سه واژه «خبط، نصب، طائف» به کار رفته است. آرای متکلمان اشعری، معتزلی و شیعی درباره امکان یا عدم امکان مسّ انسان توسط شیطان در کتاب های تفسیری و کلامی تبدیل به موضوعی دامنه دار شده است و هر کدام برای اثبات دیدگاه خود به دلایل مختلفی استناد جسته اند. برخی حتی به وقوع خطا در قرآن تحت تأثیر فرهنگ جاهلی به خاطر این آیات نظر داده اند. ریشه شناسی واژگان خبط و نصب می تواند بدون برخورد به استدلالات کلامی، شبهه تسلط شیطان بر عقل رباخوار و بر جسم پیامبران را رد نماید و مفهوم جدیدی را از این دو واژه ارائه نماید که با سیاق آیات، ساختار سوره و دانش ریشه شناسی و روایات تفسیری ائمه انطباق بیشتری دارد.